شماره 244
شماره 244 1- معاشران: دوستان، هم نشينان. بدين قصّه اش دراز کنيد: با اين قصّه و ماجرا يعني باز کردن گره و پيچ و تاب زلف يار، شب را دراز کنيد و نيز خواجه …
شماره 244 1- معاشران: دوستان، هم نشينان. بدين قصّه اش دراز کنيد: با اين قصّه و ماجرا يعني باز کردن گره و پيچ و تاب زلف يار، شب را دراز کنيد و نيز خواجه …
شماره 243 1- خوش: معطّر. باد صبا: نسيم صبحگاهي – فرهنگ. آشنا: آشناي دل. يار آشنا: مراد باد صبا در مصراع اوّل است. هرکس که از نسيم صبا بوي خوش تو را شنيد، گويي …
شماره 242 1- رايت: علم و پرچم. منصور: ايهام دارد: 1- پيروزمند، 2- اشاره است به شاه منصور (750 – 796 هـ ق.) برادرزاده ي شاه شجاع، آخرين پادشاه آل مظفّر که دليرانه با …
شماره 241 1- معاشران: دوستان، هم نشينان. حريف: يار يک دل و يک رنگ، دوست هم پياله و باده نوش. بندگي مخلصانه: خدمت خالصانه. اي ياران و هم نشينان، از هم صحبت و هم …
شماره 240 1- آذار: ششمين ماه از ماه هاي سرياني، ماه اوّل بهار. مطرب: به طرب آرنده، رامشگر و نوازنده. وجه: پول. که مي گويد رسيد؟: چه کسي آن را با گفتن «رسيد» تقبّل …
شماره 239 1- بهار: ايهام دارد: 1- فصل بهار 2- شکوفه هاي نورسته – 6 / 235. دميدن: روييدن. وظيفه: مقرّري و مستمرّي. نبيد: شراب. بين بهار و گل تناسب است. خواجه رندانه از …
شماره 238 1- عيد: مراد عيد فطر است که خواجه هميشه که از آمدن آن شادي مي نمايد. ابروي عيد: استعاره ي مکنيّه، حافظ عيد را به عروسي زيبا مانند کرده و هلال ماه …
شماره 237 1- نفس برآمدن: کنايه از جان دادن و جان به لب رسيدن، رنج و سختي کشيدن. کام: مراد و آرزو و در معني دهان که در اينجا مراد نيست، با نفس ايهام …
شماره 236 1- طاير قدسي: پرنده ي عالم ملکوت و پاک، در اينجا استعاره از يار فرشته سيرت آسماني که شايد همان شاه شجاع باشد. پيرانه سر: سر پيري. اگر آن پرنده ي پاک …