غزل 17
غزل شماره 17 سـینه ام زآتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت 1- سـینه از آتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این …
غزل شماره 17 سـینه ام زآتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت 1- سـینه از آتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این …
غزل شماره 16 خَمی که ابرویِ شوخِ تو در کمان انداخت بـه قصـدِ خونِ مـنِ زارِ نـاتـوان انداخت 1- خَمی که ابرویِ شوخِ تو در کمان انداخت بـه قصـدِ جـانِ مـنِ زارِ …
غزل شماره 15 1- ای شـاهدِ قُدسی که کَشَد بَندِ نِقابَت؟ وِی مُرغِ بهشتی که دَهَد دانه و آبَت؟ 2- خوابم بِشُد از دیده در این فِکرِ جِگَرسوز کاغـوشِ که شـد منزلِ …
غزل شماره 14 1- گفتم: ای سُلطانِ خوبان رَحم کن بر این غریب گفت: در دُنبالِ دل، رَه گـُم کند مِسکیـن غَریب 2- گُفتَـمَش: مَـگذَر زمـانی، گفت: مَعذورَم بِدار خانه پَروردی چه …
غزل شماره 13 1- میدَمَد صُبح و کِلِّه بَست سَحاب اَلصَّبُوح اَلصَّبُوح یا اَصحاب 2- میچَکد ژاله بَر رُخِ لاله اَلمُدام اَلمُدام یا اَحباب میوزد از چَمَن نَسیـمِ بِهِشت پس بنوشید …
غزل شماره 12 1- ای فُروغِ ماهِ حُسن از رویِ رَخشانِ شما آبِ رویِ خــوبـی از چاهِ زَنـَخـدانِ شما 2- عَزمِ دیـدارِ تو دارد جانِ بر لَب آمده بازگردد یا برآید، چیست …
غزل شماره 11 1- سـاقـی بِه نــورِ باده بَراَفــروز جامِ ما مُطرِب بِگو که کارِ جَهان شُد بِه کامِ ما 2- ما دَر پیاله عَکسِ رُخِ یار دیدهایم ای بیخَبَر ز لَذَّّتِ …
غزل شماره 10 دوش از مَسجد سویِ مَیخانه می شد، پیر ما چیست یارانِ طَریقت بعد از این تدبیرِ ما؟ 1- دوش از مَسجد سویِ مَیخانه آمد، پیر ما چیست یارانِ طَریقت …
غزل شماره 9 1- رونَقِ عَهدِ شَباب است دگر بُستان را میرَسَد مُژدة گُل، بُلبُلِ خوش اَلحان را 2- اِی صَبا، گَـر به جَوانانِ چَـمَن بازرَسـی خِدمَتِ ما بِرَسان سَرو و گُل …