غزل 170
*غزل 170* حافِظِ خلوت نشین دوش به میخانه شد از سَـرِ پیـمان گذشت با سرِپیمانه شد حافظِ خلوت نشین دوش به میخانه شد از سَـرِ پیـمان گذشت بر سرِپیمانه شد 1- زاهِدِ خلوت نشین …
*غزل 170* حافِظِ خلوت نشین دوش به میخانه شد از سَـرِ پیـمان گذشت با سرِپیمانه شد حافظِ خلوت نشین دوش به میخانه شد از سَـرِ پیـمان گذشت بر سرِپیمانه شد 1- زاهِدِ خلوت نشین …
*غزل 169* 1- یـاری اَندَر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟ دوستی کِی آخِر آمد، دوستداران را چه شد؟ آبِ حِیوان تیره گون شد، خِضِر فَرُّخ پِی کجاست؟ گُل نَگَشت از رَنگِ خود، بادِ …
غزل 168 1- گُداخت جان که شَوَد کارِ دِل تمام و نشد بـِسـوخـتیــم در ایـن آرِزویِ خام و نشد 2- بـه لابـِه گفـت: شبـی میـرِ مجلسِ تو شوم شدم به رَغبتِ خویشَش کَمین غُلام …
*غزل 167* 1- سِتارهای بِدَرَخشید و ماهِ مَجلِس شد دِلِ رمـیـدة ما را رَفیـق و مونِس شد 2- نِگارِ من که به مَکتَب نَرَفت و خَط ننوشت به غـَمــزه مَسئله آمـوزِ صَـد مُدرس شد …
*غزل 166* 1-روزِ هِجــران و شـبِ فـُرقَــتِ یار آخِرشد زدم این فال و گذشت اَختَر وکار آخِر شد 2- آن همه ناز و تَنَعُّم که خَزان میفرمود عـاقـِبـَـت در قـَدَمِ بـادِ بهار آخِرشد 3- …
*غزل 165 * 1- مَـرا مِهـرِ سیَه چَشمان زِ سَر بیرون نخواهد شد قَضایِ آسمان است این و، دیگرگون نخواهد شد 2- رَقـیب آزارها فـَرمود و جایِ آشتی نگذاشت مگر آهِ سَحَرخیزان سویِ …
*غزل 164 * 1- نَفَسِ بادِ صَبا مُشک فَشان خواهد شد عالـمِ پـیــر، دِگَر باره جوان خواهدشد 2- اَرغـوان جامِ عَقـیقی به سَمن خواهد داد چَشمِ نرگِس به شَقایق، نِگران خواهد شد 3- این …
غزل 163 1- گُل بی رُخِ یار خوش نباشد بـی بـاده بَهار خوش نباشد 2- طَرفِ چَمَن و طَوافِ بُستان بی لاله عِذار خوش نباشد 3- رَقصـیدنِ سـَرو و حالتِ گُل …
غزل 162 1- خوش آمد گُل، وَزآن خوشتَر نباشد کـه در دسـتـت بـه جـُز ساغَر نباشد 2- زَمانِ خوشدِلی دَریاب و دُریاب که دایِم در صَدَف گوهر نباشد 3- غَنیمت …