توضیحات اجمالی بخش‌ها:

حافظ از شاعرانی است که بیشترین توجه را از اقشار مختلف به سوی خود جلب کرده و عارفانی چون علامه طباطبایی به شرح شعرهایش پرداخته اند.

در این نرم افزار متن دیوان حافظ با نسخه های آن، شرح و خوانش اشعار، تطابق ابیات با آیات و احادیث، فرهنگ نامه و لغت نامه در اختیار کاربران می باشد.

غزل  8

غزل  8 شب از مطرب، كه دل‌خوش باد وى را!         شنيدم ناله جان سوزنى را چنان در سوز من، سازش اثر كرد         كه بى‌رقّت نديدم هيچ شى را حريفى بُد مرا ساقى، كه در …

غزل  8 ادامه مطلب »

غزل 7

غزل  7 دوش از مسجد سوى ميخانه آمد پير ما         چيست ياران طريقت! بعد از اين تدبير ما؟ ما مريدان رو به سوى كعبه، چون آريم چون         رو به سوى خانه خمّار دارد پيرِ …

غزل 7 ادامه مطلب »

غزل  6

غزل  6 اگر آن تُرك شيرازى، به دست آرد دل ما را         به خال هندويش بَخْشَم سمرقند و بخارا را بده‌ساقى مِىِباقى،كه در جنّت‌نخواهى‌يافت         كنار آب رُكناباد و گلگشتِ مصلّى را فغان‌كاين لوليانِشوخِ شيرينْ …

غزل  6 ادامه مطلب »

غزل 5

غزل  5 صلاح كار كجا و من خراب كجا؟         ببين تفاوت راه، از كجاست تا به كجا چه نسبت است به رندى، صلاح و تقوى را         سماع وعظ كجا، نغمه رُباب كجا؟ دلم ز …

غزل 5 ادامه مطلب »

غزل  4

غزل  4 ساقى! به نور باده، برافروز جامِ ما         مطرب! بگو، كه كارِ جهان شد به كام ما ما در پياله، عكسِ رُخ يار ديده‌ايم         اى بى‌خبر زلذّتِ شُربِ مُدام ما چندان بُوَد كرشمه …

غزل  4 ادامه مطلب »

غزل  3

غزل  3 دل مى‌رود ز دستم، صاحبدلان! خدا را         دردا كه راز پنهان، خواهد شد آشكارا دَهْ روزه مِهْر گردون، افسانه است و افسون         نيكى به جاى ياران، فرصت شمار يارا! كِشتى نشستگانيم، اى …

غزل  3 ادامه مطلب »

غزل  2

غزل  2 اى فروغِ حُسن ماه از روى رخشان شما!         آبروىِ خوبى از چاهِ زنخدان شما! عزم ديدار تو دارد، جانِ بر لب آمده         باز گردد، يا برآيد؟ چيست فرمان شما؟ كى دهد دست …

غزل  2 ادامه مطلب »

غزل  1

غزل  1 ألا يا أيُّهَا السّاقى! أدِرْ كَأْسآ وَناوِلْها         كه عشق آسان نمود اوّل، ولى افتاد مشكلها به‌بوى نافه‌اى كآخر، صبا زآن طرّه بگشايد         زتاب جعد مشكينش، چه خون افتاد در دلها به مى …

غزل  1 ادامه مطلب »

غزل 495

*غزل 495* 1-مَی خواه و گُل افشان کن،از دَهر چه میجویی؟           این گفت سَحَرگَه گُل، بلبل تو چه میگویی؟ 2-مَسنَد به گُلَستان بَر تا شاهِد و ساقی را        لب گیری و رُخ …

غزل 495 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا