شماره 10

شماره 10 1- دوش: ديشب در اينجا به معني مطلق زمان گذشته است. مسجد: در شعر حافظ مقابل ميخانه و خرابات است و با صومعه يکي است. ميخانه: – فرهنگ. پير: مرشد و راهنماي …

شماره 10 ادامه مطلب »

شماره 9

شماره 9 1- رونق: زيبايي، طراوت و جلوه. عهد شباب: دوره ي جواني. دگر: ديگ، دوباره. الحان: جمعِ لحن، آوازها و سرودها. دوباره بهار شد و بار ديگر بوستان طراوت دوره ي جواني را …

شماره 9 ادامه مطلب »

شماره 8

شماره 8 1- خاک بر سر کردن: کنايه از پست و ناچيز کردن، نيست و نابود کردن. بين ساقي و جام تناسب است. اي ساقي، برخيز و جام شراب را به گردش درآور تا …

شماره 8 ادامه مطلب »

شماره 7

شماره 7 1- صوفي: پيرو طريقت تصوّف – فرهنگ. آينه صافي است جام را: آينه جام صافي است، به طوري که مي تواند مي زلال و صاف درون خود را به خوبي نمايان سازد، …

شماره 7 ادامه مطلب »

شماره 6

شماره 6 1- ملازمان: همراهان، خدمت کاران. دعا: درخواست و خواهش. نظر: نگاه، توجّه و عنايت. بين سلطان و گدا تضادّ است. خواجه ي شيراز به سبب احترام و ادب از ملازمان سلطان که …

شماره 6 ادامه مطلب »

شماره 5

شماره 5 1- دل از دست رفتن: کنايه از بي تاب شدن، فريفته و عاشق گشتن. صاحب دلان: اهل معني، نکته دانان و عارفان، اين ترکيب از آنجا که در برابر دل از دست …

شماره 5 ادامه مطلب »

شماره 4

شماره 4 1- صبا: نسيم صبحگاهي- فرهنگ. به لطف: با ملايمت و نرمي. غزال: آهو. رعنا: زيبا و بلندقامت. غزال رعنا: استعاره از معشوق زيباي خوش رفتار. سر به کوه و بيابان دادن: کنايه …

شماره 4 ادامه مطلب »

شماره 3

شماره 3 1- ترک: در شعر فارسي مظهر زيبايي و غارت گري است؛ پس ترک شيرازي يعني زيباروي ترک نژاد اهل شيراز، علاوه بر اين نسب شاه شجاع از طرف مادر به پادشاهان قراختاييان …

شماره 3 ادامه مطلب »

شماره 2

شماره 2 1- صلاح کار: درستي در کار و رفتار. خراب: مست و مدهوش. تفاوت راه: فاصله و اختلاف راه، تفاوت مسلک و روش. منِ مست و لاابالي از صلاح و تقوا و نيک …

شماره 2 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا