شماره 37
شماره 37 1- بيا: در اينجا به معني موافقت کردن، باور کردن و يقين داشتن است. امل: آرزو. قصر امل: اضافه ي تشبيهي، کاخ آرزو، آرزوهاي طولاني به کاخ بلند مانند شده ات. سخت: …
شماره 37 1- بيا: در اينجا به معني موافقت کردن، باور کردن و يقين داشتن است. امل: آرزو. قصر امل: اضافه ي تشبيهي، کاخ آرزو، آرزوهاي طولاني به کاخ بلند مانند شده ات. سخت: …
شماره 36 1- زلف: گيسو – فرهنگ. تا: از زماني که. نسيم: باد ملايم، باد صبا و نسيم سحر. سودا: ايهام دارد: 1- يکي از اخلاط اربعه که غلبه ي آن موجب عشق و …
شماره 35 1- به کار خود رفتن: دنبال کار خود رفتن. واعظ: ناصح و پنددهنده و از شخصيّت هاي منفي و دوست نداشتني حافظ است. دل از راه افتادن: کنايه از گم راه شدن …
شماره 34 1- رواق: پيشگاه خانه، ايوان، پرده اي که جلوي خانه آويزند، رواق بالاترين جاي خانه است. منظر: قسمتي از خانه که چشم اندازي به خارج دارد و غاباً در طبقه ي بالاي …
شماره 33 1- خلوت: گوشه نشيني – عزلت در فرهنگ. تماشا: گشت و گذار. دوست: معشوق و محبوب. آن که گوشه ي خلوت را برگزيده، چه نيازي به گردش و تماشا دارد؟ و وقتي …
شماره 32 1- چو: چون، وقتي که. صورت بستن: نقش کردن، مجازاً آفريدن و خلق کردن. ابروي دل گشا: ابروي فرح انگيز و شادي آور. گشادکار: گشايش کار، حلّ مشکل – 10 / 16. …
شماره 31 1- شب قدر: از شب هاي مبارک و مقدّس است که محلّ آن در ميان شب هاي سال درست روشن نيست و محتملاً در دهه ي سوم ماه رمضان است. در قرآن …
شماره 30 1- زلف: گيسو – فرهنگ. تاره مو: تار مو، موي سياه. چاره گر: چاره انديش. چار سو: چهار طرف، کنايه از هر طرف. بين هزار، يک و چار تناسب است. زلفت هزاران …
شماره 29 1- خيال: آرزو، فکر، تصوّر چيزي در ذهن هنگامي که در پيش چشم نباشد، تصوير معشوق. پرواز: توجّه، رغبت. خم: کوزه ي سفالي بزرگ شراب. سر خود گرفتن: کنايه از پي کار …