شماره 46

شماره 46 1- بر: مقابل و کنار. مي: مجازاً جام شراب. کام: مراد و آرزو و در معني دهان که در اينجا مراد نيست، با کف و بر ايهام تناسب است. بين غلام و …

شماره 46 ادامه مطلب »

شماره 45

شماره 45 1- رفيق: يار و هم دل. خلل: تباهي و فساد، نيرنگ. خالي از خلل بودن: دور از فساد و نيرنگ بودن. صراحي: ظرف بلورين با گردن باريک و دراز که از آن …

شماره 45 ادامه مطلب »

شماره 44

شماره 44 1- گل: گل سرخ. گل سرخ به جهت سرخي و گردي اش به جام شراب مانند شده است. باده ي صاف: شراب زلال بي غش. صد هزار: براي بيان کثرت است و …

شماره 44 ادامه مطلب »

شماره 43

شماره 43 1- صحن: عرصه و فضاي. ذوق بخش: نشاط آور و لذّت بخش. صحبت: مصاحبت و هم نشيني. گل: گل سرخ. وقت گل: موسم شکفتن گل، فصل بهار. وقت (وقت مي خواران): وقت …

شماره 43 ادامه مطلب »

شماره 42

شماره 42 1- دل: قلب، به تعبير عرفا جايگاه تجلّي انوار الهي و واسطه ي ميان جسم و معني است. حال دل با کسي گفتن: خبر و راز دل را با کسي گفتن و …

شماره 42 ادامه مطلب »

شماره 41

شماره 41 1- فرح بخش: شادي آور و لذّت بخش. گل بيز: صفت فاعلي مرکّب مرخم، گل افشان و گل ريز، «بيز» از مصدر بيختن به معني غربال کردن است. چنگ: – 8 / …

شماره 41 ادامه مطلب »

شماره 40

شماره 40 1- المنة لله: شکر و سپاس از آن خداست. ميکده: ميخانه و خرابات. او: در اينجا به معني «آن» است که به ميکده باز مي گردد. نياز: دعا و حاجت. از آن …

شماره 40 ادامه مطلب »

شماره 39

شماره 39 1- سرو و صنوبر و شمشاد: هر سه از درختان هميشه سبز و زينتي است که در ادب فارسي، معشوق را از لحاظ قد و قامت به آنها تشبيه مي کنند، ولي …

شماره 39 ادامه مطلب »

شماره 38

شماره 38 1- مهر: ايهام دارد: 1- خورشيد 2- محبّت و عشق که معني اصلي در بيت به قرينه ي «نور نمانده است» خورشيد است. را: حرف اضافه به معني براي. ديجور: تاريک و …

شماره 38 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا