شماره 64
شماره 64 1- عرض: اظهار و آشکار کردن. هنر: علم و فضيلت. دهان پر از عربي بودن: کنايه از فصيح و بليغ بودن. در اين بيت، حافظ از هنر و فضيلتي سخن مي گويد …
شماره 64 1- عرض: اظهار و آشکار کردن. هنر: علم و فضيلت. دهان پر از عربي بودن: کنايه از فصيح و بليغ بودن. در اين بيت، حافظ از هنر و فضيلتي سخن مي گويد …
شماره 63 1- رقيب: نگهبان و مراقب، کسي که مواظب معشوق است و عاشق را از دور مي کند – 5 / 88. هزار و صد براي بيان کثرت است و با يکديگر تناسب …
شماره 62 1- مرحبا: آفرين، احسنت. پيک مشتاقان: قاصد عاشقان، استعاره از باد صبا. دوست: معشوق و محبوب. از سر رغبت: از روي ميل و علاقه. اي صبا که پيک مشتاقان عاشقي، آفرين بر …
شماره 61 1- صبا: نسيم صبحگاهي – فرهنگ. کشور: سرزمين و اقليم، شهر. نفحه: يک بار وزيدن باد، بوي خوش. معنبر: عنبرآميز، خوش بو – 5 / 58. بين صبا و نفحه و بين …
شماره 60 1- پيک: قاصد، خبررسان، ناموري پيک از آن سبب است که قاصد معشوق است و به مناسبت نام دوست، مشهور شده است، نيز مي تواند استعاره از باد صبا باشد. حرز: پناه …
شماره 59 1- عاطفت: محبّت و مهرباني، عنايت و توجّه. جناب: درگاه و پيشگاه. جنايت: خطا و تقصير، گناه بزرگ. از درگاه دوست اميد دارم که نسبت به من لطف و توجّه کند. گناهي …
شماره 58 1- ارادت در مصراع اوّل به معني دوستي از روي اخلاص و توجّه خاص و در مصراع دوم خواست و مشيّت الهي و بين آن دو جناس تامّ است. سر ارادت: اضافه …
شماره 57 1- چرده: رنگ چهره و پوست. سيه چرده: گندم گون، سبزه. چشم مي گون: چشم مست، چشم سرخ شرابي رنگ. آن يار دلرباي مليح و گندم گون من که شيريني عالم در …
شماره 56 1- سراپرده: بارگاه، خيمه و چادر. دل قلب، به تعبير عرفا جايگاه تجلّي انوار الهي و واسطه ي ميان عالم جسم و معني است. محبّت: دوستي و مهرورزي و در شعر حافظ …