شماره 127

شماره 127 1- طلعت: چهره. گل: گل سرخ. رونق: طراوت و تازگي، زيبايي و جلوه. گياه: سبزه و علف. ماه در برار چهره ي زيبا و درخشان تو نوري ندارد و گل نيز در …

شماره 127 ادامه مطلب »

شماره 126

شماره 126 1- جانان: معشوق و محبوب هم چون جان عزيز. اين و آن: ضمير اشاره که مرجع «اين» جمال جانان و «آن» جان مي باشد. حقّا: به راستي، به درستي. جان بدون جلوه …

شماره 126 ادامه مطلب »

شماره 125

شماره 125 1- شاهد: – 7 / 11. ميان: کمر. طلعت: چهره و صورت. بنده ي کسي بودن: کنايه از عاشق و هوادار کسي بودن. آن: از اصطلاحات صوفيه است که در تعريفش گفته …

شماره 125 ادامه مطلب »

شماره 123

شماره 123 1- مطرب: به طرب آرنده، رامشگر و نوازنده. مطرب عشق: اضافه ي تشبيهي، عشق در شادي بخشي و طرب انگيزي، به مطرب مانند شده است. ساز: به هر نوع آلت موسيقي و …

شماره 123 ادامه مطلب »

شماره 122

شماره 122 1- جانب کسي را نگه داشتن: کنايه از کسي را حمايت کردن، حرمت کسي را نگاه داشتن. اهل خدا: مردان الهي، اهل الله. هرکس که از مردان الهي جانب داري کند، خدا …

شماره 122 ادامه مطلب »

شماره 121

شماره 121 1- خاطر: دل، انديشه و فکر. خاطر مجموع: دل آرام و فکر راحت. نازنين: باناز و زيبا، گرامي و دوست داشتني. دولت: بخت و اقبال، نيک بختي. هرکس که فکر و دلي …

شماره 121 ادامه مطلب »

شماره 120

شماره 120 1- بت: استعاره از معشوق زيبارو که عاشق، او را تا حدّ پرستش مي پرستد. گل: گل سرخ، در اينجا استعاره از صورت زيباي معشوق. سنبل: در اينجا استعاره از گيسوي معطّر …

شماره 120 ادامه مطلب »

شماره 119

شماره 119 1- دل: قلب، به تعبير عرفا جايگاه تجلّي انوار الهي است و واسطه ي ميان عالم جسم و معني است. جام جم: جامي که در آن همه ي اسرار عالم ديده مي …

شماره 119 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا