شماره 190

شماره 190 1- کلک: قلم. مشکين: سياه و خوش بو مانند مشک – 2 / 1. اجر: ثواب و پاداش. روزي که قلم عطرآگين تو از ما ياد کند و چيزي بنويسد، ثواب آزاد …

شماره 190 ادامه مطلب »

شماره 189

شماره 189 1- طاير: پرنده. دولت: سعادت و خوشبختي، بخت و اقبال. طاير دولت: اضافه ي تشبيهي، سعادت و خوشبختي به پرنده مانند شده است. شايد مراد خواجه پرنده ي هما باشد – 2 …

شماره 189 ادامه مطلب »

شماره 188

شماره 188 1- رندي: لاابالي گري و بي قيدي – فرهنگ. عشق: بزرگ ترين و محوري ترين سخن عارفان است و آن عبارت است از شوق و دوست داشتن شديد – فرهنگ، از نظر …

شماره 188 ادامه مطلب »

شماره 187

شماره 187 1- سوختن: کنايه از سخت در رنج بودن، از اثر آتش عشق سوختن، نياز: راز و نياز، دعا. اي دل، در آتش عشق بسوز و رياضت بکش که اين سوختن گره گشا …

شماره 187 ادامه مطلب »

شماره 186

شماره 186 1- مي فروش: باده فروش، شايد مراد خواجه همان پير مي فروش و پير مغان باشد – پير مغان در فرهنگ. رندان: جمعِ رند و رند شخصي که ظاهرش در ملامت و …

شماره 186 ادامه مطلب »

شماره 185

شماره 185 1- نقد: سيم زر و مسکوک، سرمايه، آنچه موجود است. عيار: «معيار و ترازوي زرسنج، آنچه از درهم و دينار از طلا يا نقره ي خالص قرار داده باشند که با سنگ …

شماره 185 ادامه مطلب »

شماره 184

شماره 184 1- دوش: ديشب – 1 / 183. ديدن: در اينجا مسلّماً با چشم سر نبوده، بلکه با چشم دل و باطن بوده است. ميخانه: ميکده، جاي مستان و در اينجا استعاره از …

شماره 184 ادامه مطلب »

شماره 183

شماره 183 1- دوش: در لغت به معني شب گذشته و ديشب است، ولي در اشعار خواجه به زمان مشخّصي اشاره ندارد و آن زماني است بيرون از زمان که در خيال خواجه نقش …

شماره 183 ادامه مطلب »

شماره 182

شماره 182 1- حسب حال: شرح حال. شدن: گذشتن. مدّت زيادي گذشت و شرح حالي از خودت براي ما ننوشتي. آشنا و محرم رازي کجاست تا چند پيام براي تو بفرستم؟ 2- مقصد عالي: …

شماره 182 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا