شماره 199

شماره 199 1- واعظان: جمعِ واعظ، ناصحان و پنددهندگان و از شخصيّت هاي منفي و دوست نداشتني حافظ است. جلوه کردن: خودنمايي کردن. محراب: جايي در مسجد که امام در آنجا نماز مي گزارد، …

شماره 199 ادامه مطلب »

شماره 198

شماره 198 1- کامران: به آرزو رسيده، خوبخت و کام به معني دهان در «کامران» که در اينجا مراد نيست، با دهان و لب ايهام تناسب است. اين غزل داراي صنعت سؤال و جواب …

شماره 198 ادامه مطلب »

شماره 197

شماره 197 1- شاهدان: جمعِ شاهد – 7 / 11. زاهدان: جمعِ زاهد، پارسايان، بي ميلان به دنيا – زهد در فرهنگ. رخنه: شکاف و سوراخ. اگر معشوقان زيبارو به همين شيوه به دلبري …

شماره 197 ادامه مطلب »

شماره 196

شماره 196 1- نظر: نگاه و عنايت. کيميا: – 9 / 5. اين غزل، هجوي است در لباس مدح؛ به همين سبب خواجه با طنز مي فرمايد: کساني که خاک را با نگاه خود …

شماره 196 ادامه مطلب »

شماره 195

شماره 195 1- نرگس: – 5 / 24. نرگس مست: استعاره از چشم خمار معشوق. تاجداران: شاهان، عارفان و کساني که بر سر تاج درويشي و فقر نهاده باشند. خراب: ايهام دارد: 1- مست …

شماره 195 ادامه مطلب »

شماره 194

شماره 194 1- سمن: – 7 / 16. سمن بويان: کنايه از زيبارويان لطيف و خوش بو مانند گل ياسمن. غبار غم: اضافه ي تشبيهي، غم از جهت اينکه دل را سياه مي کند، …

شماره 194 ادامه مطلب »

شماره 193

شماره 193 1- نظر بازي: نگاه کردن به چهره ي زيبارويان، از کلمات کليدي حافظ است که آن را هنر و فضيلت مي داند و در اشعار او از ابتذال به دور است و …

شماره 193 ادامه مطلب »

شماره 192

شماره 192 1- چمان: از مصدر چميدن، خرامان و با ناز راه رفتن و سرو چمان حرکات آهسته و موزون شاخه هاي سرو را گويند که بر اثر وزش باد ملايم ايجاد مي شود …

شماره 192 ادامه مطلب »

شماره 191

شماره 191 1- کرم: جوانمردي و بخشندگي. وفا: – 2 / 90. بر جايِ: در حقِّ. بين بدکار و نکوکار تضادّ است. چه کسي است که از روي جوانمردي و بخشندگي با من وفادار …

شماره 191 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا