شماره 208

شماره 208 1- خستگان: مجروحان و دردمندان و آزردگان. چو: چون، وقتي که. طلب: خواستن، جستجو کردن – فرهنگ. بيداد: جور و ستم. مروّت: جوانمردي. اگر به دل خستگان و آزردگان راه عشق که …

شماره 208 ادامه مطلب »

شماره 207

شماره 207 1- بين ياد و باد جناس خطّ و ين سر در معني عضو بدن که در اينجا مراد نيست، با ديده ايهام تناسب است. خواجه خاک را به توتيا مانند کرده است …

شماره 207 ادامه مطلب »

شماره 206

شماره 206 1- آفاق: جمعِ افق، کرانه ها، اطراف، جهان. بين پيش و بيش جناس خطّ است. در گذشته بيش از اينها در فکر عاشقانت بودي، به طوري که عشق ورزي تو نسبت به …

شماره 206 ادامه مطلب »

شماره 205

شماره 205 1- ميخانه: – فرهنگ. پير مغان: پير ميکده و طريقت – فرهنگ. سر در خاک راه بودن: کنايه از تواضع و عجز و لابه کردن. تا زماني که از مي و ميکده …

شماره 205 ادامه مطلب »

شماره 204

شماره 204 1- نظر: نگاه، توجّه و عنايت. رقم: نشان و اثر. مهر: داراي ايهام تبادر است و به قرينه ي رقم (نشانه) مُهر را به ذهن مي آورد. بين ياد و باد جناس …

شماره 204 ادامه مطلب »

شماره 203

شماره 203 1- دفتر: کتاب و دفتر شعر – 2 / 44. صهبا: «مؤنّث اصهب. شراب انگوري، شرابي که مايل به سرخي باشد.» (لغت نامه). ميکده: – ميخانه در فرهنگ. بين دفتر و درس …

شماره 203 ادامه مطلب »

شماره 202

شماره 202 1- ميکده: – ميخانه در فرهنگ. اين غزل شايد برگرفته از غزل عراقي باشد به مطلع: بوَد آيا که خرامان ز درم بازآيي گِره از کارِ فروبسته ي ما بگشايي (مجموعه آثار …

شماره 202 ادامه مطلب »

شماره 201

شماره 201 1- شراب بي غش: شراب صاف و خالص. خوش: زيبا و دل پسند، شاد و مسرور. شراب صاف و خالص و ساقي زيبا دو دام راه هستند که هوشياران عالم از کمند …

شماره 201 ادامه مطلب »

شماره 200

شماره 200 1- چنگ: – 8 / 29. عود: بربط – 5 / 137. تقرير کردن: بيان کردن، سخن گفتن. تعزير کردن: عقوبت کردن، «تعزير شرعاً تأديبي است مادون حدّ شرعي و فرق بين …

شماره 200 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا