شماره 226

شماره 226 1- پرده در: پرده درنده، کنايه از افشاگر و از بين برنده ي آبرو، خواجه اشک را پرده در مي داند، زيرا راز پنهان عاشقان را برملا مي سازد. اين معني را …

شماره 226 ادامه مطلب »

شماره 225

شماره 225 1- مرحوم دکتر قاسم غني او را يکي از شاه زادگان سلسله ي آل مظفّر مي داند و معتقد است که کلمه ي سلطان، جزو اسم اين شاه زاده است و هرگز …

شماره 225 ادامه مطلب »

شماره 224

شماره 224 1- مدام: پيوسته و هميشه. نظر: نگاه. چه خوش است حال دلي که پيوسته به دنبال نگاه نباشد و به هر خانه اي که او را بخوانند، بي خبر و ناآگاه نرود. …

شماره 224 ادامه مطلب »

شماره 223

شماره 223 1- نقش: نشان و اثر، عکس و تصوير. لوح دل و جان: اضافه ي تشبيهي، خواجه دل و جان خود را به لوحي مانند کرده است که نشان و تصوير معشوق بر …

شماره 223 ادامه مطلب »

شماره 222

شماره 222 1- ملامت: افسردگي و اندوه. کار رفتن: از پيش رفتن کار. بين نرود و برون تضادّ است. اي معشوق، کسي که از دل بستگي به کوي تو خسته و دل تنگ شود …

شماره 222 ادامه مطلب »

شماره 221

شماره 221 1- تاب: تندي و خشم و در معني پيچ و تاب که در اينجا مراد نيست، با زلف ايهام تناسب و با آشتي تضادّ است. عتاب: ملامت و سرزنش، خشم و عصبانيّت. …

شماره 221 ادامه مطلب »

شماره 219

شماره 219 1- چمن: سبزه و گياه، مجازاً باغ. گل: گل سرخ. بنفشه: – 6 / 16. از عدم به وجود آمدن و سر به سجود نهادن: يادآور خلقت آدم و سجده ي ملائکه …

شماره 219 ادامه مطلب »

شماره 218

شماره 218 1- ازل: زمان بي آغاز، ابتداي خلقت – 1 / 24. فيض: در لغت به معني جوشش و ريزش است و در اينجا مجازاً لطف و بخشش. ارزاني: ارزنده، شايسته و سزاوار. …

شماره 218 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا