شماره 262
شماره 262 1- خونين دلان: کنايه از غم ديدگان و رنجوران. فلک: چرخ و آسمان، روزگار. خون خم: استعاره ي مکنيّه، شراب. حال عاشقان غم ديده و رنجور را چه کسي بيان مي کند؟ …
شماره 262 1- خونين دلان: کنايه از غم ديدگان و رنجوران. فلک: چرخ و آسمان، روزگار. خون خم: استعاره ي مکنيّه، شراب. حال عاشقان غم ديده و رنجور را چه کسي بيان مي کند؟ …
شماره 261 1- خسته: مجروح، آزرده. توان: قدرت و نيرو. روان: روح. اي معشوق، به سوي من بيا تا بار ديگر به اين دل خسته ي من توانايي بازگردد و تن بي جانم جاني …
شماره 260 1- سرو ناز: سرو درختي است هميشه سبز که قامت معشوق را بدآن تشبيه کنند و بر سه قسم است: سرو آزاد که شاخه هاي آن راست رسته، سرو سهي که دو …
شماره 259 1- ديدار: چهره. کارساز بنده نواز: کنايه از خداوند. مصراع دوم آن داراي استفهام انکاري است، بين ديده و ديدار صنعت اشتقاق است. آيا اين منم که چشم گشودم و چهره ي …
شماره 258 1- کام: ميل و آرزو و در معني دهان که در اينجا مراد نيست، با دل ايهام تناسب است. به کام خويشت ديدم: ايهام دارد: 1- تو را به کام و آرزوي …
شماره 257 1- دل از چيزي يا کسي برگرفتن: کنايه از رها ساختن و ترک کردن. آتش پروانه: آتش عشق پروانه. بين شمع، آتش و پروانه تناسب است. اي معشوق، چهره ي زيبايت را …
شماره 256 1- مشفق: مهربان. يک نصيحت به تو مي دهم، بشنو و بهانه جويي مکن که هرچه ناصح دل سوز مهربان به تو مي گويد، بپذير، 2- تمتّع: نصيب و بهره. از وصال …
شماره 255 1- يوسف: استعاره از معشوق – 9 / 196. کنعان: – 1 / 88. کلبه ي احزان: غمکده و ماتم سرا، خانه ي يعقوب به هنگام جدايي از يوسف، استعاره از خانه …
شماره 254 1- سرو سهي: – 5 / 76. بلبل: – 1 / 77. گلبانگ: – 2 / 154. چشم بد: چشم زخم – 5 / 246. بار ديگر بلبل عاشق و صبور از …