شماره 379

شماره 379 1- سر خوش بودن: سرمست و شادمان بودن. نسيم: بوي خوش. سرمست و شادم و به آواز بلند مي گويم که من بوي خوش زندگي را از ساغر شراب مي جويم. 2- …

شماره 379 ادامه مطلب »

شماره 378

شماره 378 1- جامه ي کسي را سياه کردن: کنايه از تهمت و افترا به کسي زدن. دلق: لباس ژنده اي که درويشان به تن کنند – خرقه در فرهنگ. ازرق: کبود و آن …

شماره 378 ادامه مطلب »

شماره 377

شماره 377 1- دست برآوردن: دست بلند کردن. هجران: دوري – فراق در 2 / 18. ما شبي دست به دعا برمي داريم تا شايد براي غم دوري و فراق تو چاره اي بينديشيم. …

شماره 377 ادامه مطلب »

شماره 376

شماره 376 1- وقت گل: فصل بهار و هنگام شکفتن گل. اهل دل: صاحب دل و زنده دل. نيوشيدن: گوش کردن. اي دوستان، در فصل بهار بهتر است که به عيش و شادي بپردازيم؛ …

شماره 376 ادامه مطلب »

شماره 375

شماره 375 1- صوفي: پيرو طريقت تصوّف – فرهنگ. خرقه: لباس رسمي صوفيان – فرهنگ. سالوس: ريا و فريب. برکشيدن: بالاکشيدن و از سر به درآوردن. نقش زرق: رنگ و راي و دورويي، زيرا …

شماره 375 ادامه مطلب »

شماره 374

شماره 374 1- ساغر: جام و پياله ي شراب. بيا تا هم جا را گل باران کنيم و شراب در جام بريزيم و بنوشيم و سقف اين آسمان کج رو را بشکافيم و طرح …

شماره 374 ادامه مطلب »

شماره 373

شماره 373 1- خرقه: لباس رسمي صوفيان – فرهنگ. صوفي: پيرو طريقت تصوّف – فرهنگ. خرابات: – فرهنگ. شطح و طامات: – 2 / 275. خرافات: جمِ خرافه، سخنان بيهوده، افسانه ها و داستان …

شماره 373 ادامه مطلب »

شماره 372

شماره 372 1- شارع: راه راست، شاهراه و نيز ايهامي دارد به صاحب شرع که تعليم دين به مردم کند، يکي از معاني شرع «در آب شدن» و «در آب درآمدن» است و شريعه …

شماره 372 ادامه مطلب »

شماره 362

شماره 362 1- کنار: آغوش. هم از بخت و اقبال نيک خود و هم از زمانه سپاس گزارم که سرانجام ديدار معشوق و بوسيدن و در آغوش کشيدن او برايم ميسّر گشت. 2- زاهد: …

شماره 362 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا