شماره 397

شماره 397 1- شبستان: خواب گاه و اقامت گاه شبانه، خانه. اشاره است به خانه ي تيره و تاريک شاعر. مجلس روحانيان: مجلس اهل معني و حقيقت. اي معشوق، از در وارد شو و …

شماره 397 ادامه مطلب »

شماره 396

شماره 396 1- قدح: جام و پياله ي شراب. دور فلک: گردش روزگار. درنگ: توقّف و سکون که با شتاب تضادّ است. اي ساقي، هنگام صبح است، جام شراب را پر کن تا بنوشيم …

شماره 396 ادامه مطلب »

شماره 395

شماره 395 1- گلبرگ: رگ گل، استعاره از صورت زيبا و لطيف. سنبل: – 5 / 81. مشکين: سياه و خوش بو مانند مشک – 2 / 1. خراب کردن: کنايه از غمگين و …

شماره 395 ادامه مطلب »

شماره 394

شماره 394 1- ماه منظر: ماه چهره و ماه ديدار. حسن: جمال و زيبايي. نوبهار: – 6 / 235. خال: – فرهنگ. خط: موهاي تازه رسته اي که گرد رخسار خوب رويان برآمده باشد …

شماره 394 ادامه مطلب »

شماره 393

شماره 393 1- شهره: مشهور و معروف. عشق: بزرگ ترين و محوري ترين سخن عارفان است و آن عبارت است از شوق و دوست داشتن شديد – فرهنگ. بد ديدن: نگاه ناپاک داشتن و …

شماره 393 ادامه مطلب »

شماره 392

شماره 392 1- دولت: سعادت و اقبال. ديدار: چهره. بين گدايي و خسروي تضادّ است. آيا مي داني که سعادت و اقبال در چيست؟ در اين است که چهره ي زيباي يار را ببيني …

شماره 392 ادامه مطلب »

شماره 391

شماره 391 1- چه چيزي بهتر و خوش تر از فکر کردن به جام شراب است؟ بايد ببينم که چه عاقبت چه پيش خواهد آمد! 2- تاکي غم دل مي خوري که عمر بگذشت …

شماره 391 ادامه مطلب »

شماره 390

شماره 390 1- افسر: تاج. سلطان گل: اضافه ي تشبيهي، گل به سلطان مانند شده است. طرف: جانب، سوي. چمن: سبزه و گياه، مجازاً باغ. مقدم: بازآمدن، وقت بازآمدن، جاي قدم نهادن. سرو: درختي …

شماره 390 ادامه مطلب »

شماره 389

شماره 389 1- بو: ايهام دارد: 1- اميد و آرزو 2- رايحه و بوي خوش. گريبان: يقه. جامه در تن از گريبان تا به دامن چاک کردن: کنايه از به هيجان آمدن و از …

شماره 389 ادامه مطلب »

اسکرول به بالا