شماره 451
شماره 451 1- روز داوري: روز جنگ. بين ياوري و داوري جناس لاحق است. گردش روزگار در روز جنگ چه خوب و خوش تو را ياري کرد تا ببينيم که چگونه سپاس مي گزاري …
شماره 451 1- روز داوري: روز جنگ. بين ياوري و داوري جناس لاحق است. گردش روزگار در روز جنگ چه خوب و خوش تو را ياري کرد تا ببينيم که چگونه سپاس مي گزاري …
شماره 450 1- مخلصان: دوستان خالص يک رنگ. ديرگاهي است که ما را نگران و پريشان حال کرده اي و با دوستان خالص يک رنگ خود مانند ديگران رفتار نمي کني. 2- گوشه ي …
شماره 449 1- مهجوري: دوري و جدايي. رواداشتن: جايز شمردن. بر: کنار و پهلو. اي معشوقي که براي عاشقانت دوري و هجران را جايز مي داني و آنها را از کنار خود دور مي …
شماره 448 1- خرابات: – فرهنگ. مقام: منصب و مرتبت. جم: – 4 / 28. وقت: زمان و روزگار. بين جم و جام جناس زايد است. اي کسي که در کوي ميکده، مقام و …
شماره 447 1- ورزيدن: پياپي انجام دادن، عمل کردن. صحبت: مصاحبت و هم نشيني. بيا با ما اين گونه کينه توزي و دشمني مکن، زيرا تو حقّ دوستي و صحبت قديمي با ما داري. …
شماره 446 1- صبا: نسيم صبحگاهي – فرهنگ. نکهت: بوي خوش. مشک بو: سياه و خوش بو مانند مشک – 2 / 1. اي باد صبا، تو بوي خوش زلف سياه و معطّر يار …
شماره 445 1- مراد: خواست و آرزو. تو که به همه ي آرزوها و خواست هايت در جهان رسيده اي، از حال عاشقان ضعيف و ناتوان چه غمي داري؟ 2- روان (مصراع اوّل): ايهام …
شماره 444 1- ظريفان: جمعِ ظريف، خوش طبعان و بذله گويان، زيبارويان. نگار: – 6 / 15. صلا: آواز دادن و فراخواندن، دعوت به ميهماني. شهري است پر از زيبارويان خوش طبع و بذله …
شماره 443 1- سرو: درختي است هميشه سبز که در ادبيات فارسي، شاعران قد و قامت معشوق را بدآن تشبيه کرده اند. خراميدن: با ناز و تکبّر و تبختر راه رفتن. غيرت: – 10 …