غزل 98
* غزل 98* 1-اگر به مذهبِ تو خون عاشق است مُباح صَلاحِ ما همه آن است کان تو راست صَلاح سَـوادِ زلـفِ توتفسیر جـاعِـلُ الظُلُـمات بیـاضِ رویِ تـوتِبیانِ فـالِـقُ الاِصبـاح 2- سَـوادِ …
غزل 97
*غزل 97* توئی که بر سَرِ خوبانِ عالَمی چون تاج سـَزَد اگـر هـمــة دلبــران دَهَنـدَت باج 1-توئی که بر سَرِ خوبانِ کِشوری چون تاج سـَزَد اگـر هـمــة دلبــران دَهَنـدَت باج دو چَشمِ …
غزل 96
*غزل 96* 1- دَردِ مـا را نیست دَرمـان، اَلغیـاث هَجــرِ مــا را نیست پـایان ،الغیاث 2-دین و دل بُردَند و قَصدِ جان کنند الغیــاث از جـورِ خوبـان الغـیـاث 3-در بهـایِ بـوسـه‌ای، جـانی …
غزل 95
* غزل 95* 1- مُدامَم مَست می‌دارد نَسیمِ جَعدِ گیسویت خَرابم می‌کند هر دم فریبِ چَشمِ جادویت 2- پس از چندین شَکیبائی، شبی یا رب توان دیدن که شمعِ دیده، افروزیم در …
غزل 94
* غزل 94 * زان یارِ دلنوازم شُکریست با شِکایَت گر نُکته دانِ عشقی، خوش بِشنو این حکایت 1- زان یارِ دلنوازم شُکریست با شِکایَت گر نُکته دانِ عشقی، بِشنو تو این …
غزل 93
* غزل 93* 1- چه لُطف بود که ناگاه رَشحِۀ قَلَمَت حُقوقِ خِدمتِ ما عَرضه کرد بر کَرَمَت 2- به نوکِ خامِه رَقَم کرده ای سلامِ مرا که کارخانۀ دوران مَباد بی رقمت 3- …
غزل 92
* غزل 92* 1- میرِ من خوش میروی، کاندر سَرو پا میرَمَت خوش خُرامان شو که پیشِ قَدِّ رَعنا میرمت 2- گفته بودی کِی بمیری پیشِ من ،تَعجیل چیست؟ خوش تقاضا میکُنی پیشِ تَقاضا …
غزل 91
*غزل 91* 1-ای غـایـِب از نَـظَر به خُدا می‌سِپارَمَت جانم بِسوختیّ و به دِل دوست دارَمَت 2- تا دامـنِ کَفَن نَکِشَم زیرِ پایِ خاک باور مَکُن که دست ز دامَن بِدارَمَت مِحـرابِ …
غزل 90
*غزل 90* 1- ای هُدهُدِ صَبا به سَبا می فرستمت بنگر که از کُجا به کُجا می فرستمت حِیفَست طایِری چو تو در خاکدانِ غَم ز اینجا به آسمانِ وفا می فرستمت 2- حِیفَست …
