غزل ۱۸
غزل شماره ۱۸ ۱- سـاقـیا آمـَدَنِ عیـد مُـبارک بـادَت وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت ۲- دَر شِگِفتـَم که در این مُدّتِ ایّامِ فِراق بَرگرفتی ز حَریفان دِل و دِل میدادَت …
غزل شماره ۱۸ ۱- سـاقـیا آمـَدَنِ عیـد مُـبارک بـادَت وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت ۲- دَر شِگِفتـَم که در این مُدّتِ ایّامِ فِراق بَرگرفتی ز حَریفان دِل و دِل میدادَت …
غزل شماره ۱۷ سـینه ام زآتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت ۱- سـینه از آتـشِ دِل در غَمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این …
غزل شماره ۱۶ خَمی که ابرویِ شوخِ تو در کمان انداخت بـه قصـدِ خونِ مـنِ زارِ نـاتـوان انداخت ۱- خَمی که ابرویِ شوخِ تو در کمان انداخت بـه قصـدِ جـانِ مـنِ زارِ …
غزل شماره ۱۵ ۱- ای شـاهدِ قُدسی که کَشَد بَندِ نِقابَت؟ وِی مُرغِ بهشتی که دَهَد دانه و آبَت؟ ۲- خوابم بِشُد از دیده در این فِکرِ جِگَرسوز کاغـوشِ که شـد منزلِ …
غزل شماره ۱۴ ۱- گفتم: ای سُلطانِ خوبان رَحم کن بر این غریب گفت: در دُنبالِ دل، رَه گـُم کند مِسکیـن غَریب ۲- گُفتَـمَش: مَـگذَر زمـانی، گفت: مَعذورَم بِدار خانه پَروردی چه …
غزل شماره ۱۳ ۱- میدَمَد صُبح و کِلِّه بَست سَحاب اَلصَّبُوح اَلصَّبُوح یا اَصحاب ۲- میچَکد ژاله بَر رُخِ لاله اَلمُدام اَلمُدام یا اَحباب میوزد از چَمَن نَسیـمِ بِهِشت پس بنوشید …
غزل شماره ۱۲ ۱- ای فُروغِ ماهِ حُسن از رویِ رَخشانِ شما آبِ رویِ خــوبـی از چاهِ زَنـَخـدانِ شما ۲- عَزمِ دیـدارِ تو دارد جانِ بر لَب آمده بازگردد یا برآید، چیست …
غزل شماره ۱۱ ۱- سـاقـی بِه نــورِ باده بَراَفــروز جامِ ما مُطرِب بِگو که کارِ جَهان شُد بِه کامِ ما ۲- ما دَر پیاله عَکسِ رُخِ یار دیدهایم ای بیخَبَر ز لَذَّّتِ …
غزل شماره ۱۰ دوش از مَسجد سویِ مَیخانه می شد، پیر ما چیست یارانِ طَریقت بعد از این تدبیرِ ما؟ ۱- دوش از مَسجد سویِ مَیخانه آمد، پیر ما چیست یارانِ طَریقت …