غزل 207
* غزل 207 * 1-یاد باد آنکه سَرِ کویِ توام منزل بود دیده را روشنی از خاکِ دَرَت حاصِل بود راست چون سوسن و گُل، از اَثَرِ صُحبَتِ پاک بَر زَبان بود …
* غزل 207 * 1-یاد باد آنکه سَرِ کویِ توام منزل بود دیده را روشنی از خاکِ دَرَت حاصِل بود راست چون سوسن و گُل، از اَثَرِ صُحبَتِ پاک بَر زَبان بود …
* غزل 206 * 1- پیش ازینَت بیش ازین اندیشة عُشّاق بود مِهروَرزیِّ تو با ما شُهرة آفاق بود 2-یاد باد آن صُحبَتِ شبها، که با نوشین لَبان بَحثِ سِرِّ عشق و …
* غزل 205 * 1-تا ز مَیخانه و مَی نام و نِشان خواهد بود سَرِما خاکِ رَه پیرِ مُغان خواهد بود حَلقة پیر مُغانَم زِ اَزَلَ در گوش است بَرهَمانیم که بودیم …
*غزل 204* یـاد بـاد آن که نَهـانـی نَظَـرَت با مـا بود رَقـَـمِ مِهــرِ تــو بــر چهـرة مـا پیـدا بـود 1 –یـاد بـاد آن که نَهـانـَت نَظَـری با مـا بود رَقـَـمِ مِهــرِ تــو …
غزل 203 1– سـالهـا دفتـــرِ مـا،در گِــروِ صَهـبا بـود رونـَقِ مَیـکده از درس و دُعـایِ مــا بـــود 2- نیـکیِ پیـرِ مُغـان بیـن، که چـو ما بَدمَستان هـر چه کـردیم،بـه چَشـمِ کَـرَمَـش زیبا …
غزل 202 باشد ای دِل کـه درِ میـکدهها بـگشایند ؟ گـِرِه از کـارِ فـروبستة مـا بـگشـایـند 1- بـود آیا کـه درِ میـکدهها بـگشایند ؟ گـِرِه از کـارِ فـروبستة مـا بـگشـایـند 2- اگـر …
*غزل 201* 1- شرابِ بیغَش و ساقیِّ خوش، دو دام رَهَند که زیــرکانِ جهـان، از کَمـَـندشان نَرَهند 2- من ار چه عاشقم و رِند و مَست و نامه سیاه هِـزار شُکــر، که …
*غزل 200* دانی که چَنگ و عود، چه تقَریر میکنند پَنهان خــوریـد بـاده، که تَکفیر میکنند 1- دانی که چَنگ و عود، چه تقَریر میکنند پَنهان خــوریـد بـاده، که تَعزیر میکنند ناموسِ …
*غزل 199* 1-واعِظان کاین جِلوه در مِحراب و مِنبَر میکنند چون به خَلـوَت میروند آن کار دیگر میکنند 2- مُشکلی دارم، ز دانشمـندِ مجلـس بازپرس توبه فَرمایان چرا خود توبه کَمتَر میکنند؟ …