- شماره 463
1- کرّ: فعل ماضي، برگردد. ليالي: جمعِ ليل، شب ها. جاوبت: فعل ماضي، جواب داد. مثاني، سيم دوم و مثالي، سيم سوم ساز طنبور است.
تا شب ها پشت هم مي آيند و تارهاي دوم و سوم عود به هم جواب مي دهند و هم آوار مي شوند، درود خدا،
2- وادي: بيابان و درّه. اراک: درختي است که از چوب آن مسواک مي سازند و وادي الاراک نام درّه اي معروف در نزديکي مکّه. دار: خانه. لوي: اطراف شهر، نام محلّي است. رمال: جمعِ رمل، ريگ ها.
بر درّه ي اراک و کساني که در آنجا زنديگ مي کنند و بر خانه اي که در لوي بر روي شن ها قرار دارد.
3- ادعو: فعل مضارع متکلّم وحده، دعا مي کنم. تواتر و توالي: پياپي.
براي مسافران غريب جهان دعا مي کنم (زيرا يار من هم مسافر است) و اين دعا را پي در پي و پيوسته مي خوانم،
4- منزل: – 9 / 94. لايزالي: ابدي.
خدايا، يار من به هر منزلي که مي رسد، او را با لطف و عنايت ابدي خود محافظت فرما.
5- زنجير زلف: اضافه ي تشبيهي، زلف تابدار و پيچيده، به زنجير مانند شده است. جمعيّت: آسودگي و آرامش. آشفته حالي: پريشاني که با جمعيّت تضادّ است.
اي دل، ناله و فرياد مکن، زيرا که تو در گيسوي تابدار و زنجيرمانند يار با همه ي پريشاني خاطري آسوده و راحت داري.
6- خط: موهاي تازه رسته اي که گرد رخسار خوب رويان برآمده باشد. سال جلالي: – 12 / 454. بين جمال و جلال در «جلالي» جناس لاحق است.
خطّ دلرباي تو به زيبايي ات صد جمال ديگر افزود. اميدوارم که عمرت به صد سال جلالي برسد.
7- سهل: آسان. مايه: سرمايه. جاهي: منسوب به جاه، مقام و منصب.
تو بايد پا برجا و برقرار باشي، وگرنه ضرر و نقصان بر مال و مقام آسان است و چيزي نيست.
8- نقّاش: استعاره از خداوند که مي تواند مترادف با کلمه ي «مصوّر» در قرآن باشد. مه: ماه، استعاره از صورت زيبا. بين مه و هلال تناسب است.
بر آن نقّاش توانا آفرين باد که گرداگرد آن چهره ي زيبا خطّ گردي چون هلال کشيده است.
9- حبّ: عشق و دوستي. ذکر: ياد. مونس: يار و هم دم.
در هر زمان عشق و دوستي تو سبب آسودگي خاطر من و ياد تو در هر لحظه يار و هم دم من است.
10- سويدا: – 2 / 157. سودا: – 1 / 36.
الهي که هرگز درون دل من تا قيامت از شوق و عشق تو خالي نباشد.
11- رند: لاابالي گري و بي قيدي، رسوايي – فرهنگ.
من رند لاابالي گري رسوا کجا مي توانم به وصال شاهي تو برسم؟
12- خدا از قصد و نيّت حافظ آگاه است و علم خدا مرا از بيان و خواست و تمنّا بي نياز مي کند.