*غزل 472*
اَحمَدُالله عَلَی مَعدَلَهِ السُّلطانِ
اَحمدِ شیخ اویسِ حَسَنِ ایلخانی
1- اَحمَدُاللهَ عَلَی مَعدِلَهِ السُّلطانِ
اَحمدِ شیخ اویسِ حَسَنِ ایلخانی
2- خانِ بِن خان و شَهَنشاهِ شَهَنشاه نِژاد
آنکه می زیبَد، اگر جانِ جهانش خوانی
خانِ بِن خان و شَهَنشاهِ شَهَنشاه نِژاد
آنکه می زیبَد، اگر جان و جهانش خوانی
دیده نا دیده به اِقبالِ تو ایمان آورد
مَرحَبا ای به همه لُطفِ خُدا ارزانی
3- دیده نا دیده به اِقبالِ تو ایمان آورد
مَرحَبا ای به چُنین لُطفِ خُدا ارزانی
4- ماه اگر بی تو بَرآید به دو نیمَش بزنند
دولتِ احمدی و، مُعجزۀ سُبحانی
5- جِلوۀ بَختِ تو دل میبَرَد از شاه و گِدا
چَشمِ بَد دور که هم جانی و هم جانانی
6- بَرشِکَن کاکُلِ تُرکانه، که در طالِعِ تُست
بخشش و کوششِ خاقانی و چَنگِزخانی
7- گرچه دوریم، بِیادِ تو قَدَح می گیریم
بُعدِ منزل نَبُوَد در سَفَرِ روحانی
8- از گِلِ پارسیَم، غُنچۀ عِیشی نَشِکُفت
حَبَّذا دِجلۀ بَغداد و مَیِ رِیحانی
سَرِ عاشق که، نه خاکِ دَرِ معشوق شَوَد
کِی خلاصَش بُوَد از مِحنَتِ سرگَردانی
9- سَرِ عاشق که، نه خاکِ دَرِ معشوق بُوَد
کِی خلاصَش بُوَد از مِحنَتِ سرگَردانی
ای نَسیمِ سَحَری ، خاکِ دَرِ یار بیار
تا کند حافظ ازو دیدۀ دِل نورانی
10- ای نَسیمِ سَحَری ، خاکِ دَرِ یار بیار
که کند حافظ ازو دیدۀ دِل نورانی
*****************************
وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن (بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1- اَحمَدُاللهَ عَلَی مَعدِلَهِ السُّلطانِ
اَحمدِ شیخ اویسِ حَسَنِ ایلخانی
موضوع بیت: مدح ممدوح
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:مقصود از اين سلطان احمد بن اويس بن حسن ايلخاني (يا ايلکاني)، چهارمين امير از امراي آل جلاير است (784- 813) 740 تا 836 در عراق فرمانروایی داشتند و برخی از فرمانروایان این سلسله بر آذربایجان و موصل و دیار بکر نیز حکم می راندند، و حافظ اين غزل را در زماني سروده است که مورد بي لطفي شاه شجاع قرار گرفته
آرایه ها:جناسِ دو کلمه ي احمد در آغاز مصاريع
واج آرایی:تکرار حرف «س»
معنی بیت: خدای را بردادگری سلطان احمد شیخ اویس حسن ایلخانی سپاس میگزارم.
……………………………
2- خانِ بِن خان و شَهَنشاهِ شَهَنشاه نِژاد
آنکه می زیبَد، اگر جانِ جهانش خوانی
موضوع بیت: مدح ممدوح
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:خان: لقبي است ترکي که به سران قبيله گفته مي شود/ شهنشاه: شاه شاهان/ بن: (ابن)، پسر/ مي زيبد: شايسته است/ جان جهان: روح دنيا، باعث زندگي جهان و جهانيان
آرایه ها: جناس در جان و خان
واج آرایی:تکرار حروف «ش» و «ن»
معنی بیت: پادشاه فرزند پادشاه و شاه شاهان از نسل شاه شاهان که اگر او را روح عالم بخوانی سزاوار است
………………………….
3- دیده نا دیده به اِقبالِ تو ایمان آورد
مَرحَبا ای به چُنین لُطفِ خُدا ارزانی
موضوع بیت:ایمان( ایمان به غیب)
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان: نادیده: دیدار ناکرده/ ديده: چشم/ اقبال: خوشبختي/ مرحبا: آفرين/ لطف: رحمت و مهرباني/ ارزاني: درخور، شايسته
قواعد: نادیده: حال یا قید حالت
آرایه ها: نوعی جناس و تضاد در ديده و ناديده
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: چشم من تو را دیدار ناکرده به بخت بلند تو گروید ، خوش آمدی و خانه بر تو گشاده باد ، ای آنکه شایستۀ اینگونه بخشایش و عنایت خدایی
………………………………
4- ماه اگر بی تو بَرآید به دو نیمَش بزنند
دولتِ احمدی و، مُعجزۀ سُبحانی
موضوع بیت:ولایت(دولت ولایت)
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:برآيد: بالا آيد، در آسمان ظاهر شود/ دولت: خوشبختي و قدرت/ احمدي: منسوب به احمد = محمدبن عبدالله صلي الله عليه و آله/ سبحاني: خدايي/ بيت اشاره است به معجزه ي شق القمر حضرت رسول (ص)
آرایه ها: تلمیحی دارد به شق القمر معجز پیامبر گرامی اسلام
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: اگر ماه بی تو طالع شود و از تو رخصت برآمدن نخواهد ، شکوه اقبال احمدی (اشاره بنام حضرت پیامبر اسلام و ممدوح احمد شیخ اویس)و معجزۀ خداوند سبحان (پاک و منزه)او را دو نیم خواهد کرد ؛ تلمیحی دارد به شق القمر معجز پیامبر گرامی اسلام
………………………….
5- جِلوۀ بَختِ تو دل میبَرَد از شاه و گِدا
چَشمِ بَد دور که هم جانی و هم جانانی
موضوع بیت: تجلّی (تجلّی صفات جمالی محبوب)
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:جلوه: تجلي، پرتو و درخشش/ دل بردن: عاشق کردن، مسحور کردن/ چشم بد: چشم زخم/ جانان: معشوق
آرایه ها:جناس در جان و جانان /تضاد در شاه و گدا
واج آرایی:تکرار حروف «ج» و «د» و «ن»
معنی بیت: فروغ اقبال تو از خرد و بزرگ دلربایی می کند ، چشم ناپاک حسود دورباد که تو هم جان پاکی و هم محبوب جانها
……………………………
6- بَرشِکَن کاکُلِ تُرکانه، که در طالِعِ تُست
بخشش و کوششِ خاقانی و چَنگِزخانی
موضوع بیت: مدح ممدوح
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:کاکل بر شکستن: بر خود باليدن و به خود نازيدن/ ترکانه: چون ممدوح منسوب به خاندان ترک است/ طالع: سرنوشت/ خاقاني: منسوب به خاقان، عنوان پادشاهان چين و ترکان/ چنگز خان: مخفف چنگيزخان.
قواعد: کاکل ترکانه : موصوف و صفت، ترکانه صفت نسبی یعنی به شیوۀ ترکان.
آرایه ها: در شعر لف و نشر وجود دارد بخشش مربوط به خاقان و کوشش مربوط به چنگيز خان است
واج آرایی: در مصراع اول تکرار حرف «ک» و تکرار حروف «ش» و «خ» و «الف» و «ن» در مصراع دوم.
معنی بیت: کاکل ترکانه را دو تا کن و تاب بده و فخر کن که در طلوع اختر بخت تو بخشندگی خاقان پادشاه چین و جهانگیری و جنگ آوری چنگیز خان را طالع شناسان برای تو پیش بینی کرده اند
…………………………….
7- گرچه دوریم، بِیادِ تو قَدَح می گیریم
بُعدِ منزل نَبُوَد در سَفَرِ روحانی
موضوع بیت: وحدت و کثرت(مقام وحدت)
مضمون بیت: مدح شاه
معنی واژگان:قدح مي گيريم: شراب مي نوشيم/ بعد: دوري/ سفر روحاني: سفري که جسماني نيست، سفري که مقصد آن ارتباط رواني است.
آرایه ها:تناسب در دور و بعد و منزل و سفر
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: هرچند از تو جداییم ، با خاطرۀ تو ساغر می نوشیم ، دوری مکانی در سفر جان نیست ؛ مقصود آنکه چون علاقۀ ما به تو پیوستگی جان با جان است ، بعد مسافت را اینجا اثری نباشد
…………………………..
8- از گِلِ پارسیَم، غُنچۀ عِیشی نَشِکُفت
حَبَّذا دِجلۀ بَغداد و مَیِ رِیحانی
موضوع بیت: سالک(سیر و سفر در عالم بالا)
مضمون بیت: (مدح شاه) (گله از شاه شجاع)
معنی واژگان:گل پارسي: گلنار، بوته ي گلنار پارسي اشاره است به شاه شجاع/ حبّذا: خوشا، مرحبا/ مي ريحاني: نوعي شراب، شراب خوشبوي، شراب رقيق اخضر خوشبوي صافي و لطيف القوام/ دجله ي بغداد محل فرمانروايي احمد بن اويس حسن ايلخاني است.
قواعد: گل پارسی: موصوف و صفت نسبی ، میم در پارسیم ضمیر متصل مفعولی /حبذا: در عربی فعل مدح است /غنچه ي عيش: (اضافه تشبيهي) عيش و شادي به غنچه اي تشبيه شده است که عاقبت به گل تبديل نشده است يعني نتيجه اي نداشته است.
آرایه ها: تناسب در گل پارسي و مي ريحاني و غنچه ي عيش
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: از بوتۀ گل سرخ سرزمین پارس غنچۀ خوشدلی برای من شکوفا نشد ، خوشا رودخانۀ دجله در کنار شهر بغداد و بادۀ خوش بوی ریحانی آن سرزمین (که وطن ممدوح من احمد شیخ اویس است)
……………………..
9- سَرِ عاشق که، نه خاکِ دَرِ معشوق بُوَد
کِی خلاصَش بُوَد از مِحنَتِ سرگَردانی
موضوع بیت: مقام امن
مضمون بیت: سر عاشق و خاک درگاه معشوق
معنی واژگان:خلاص: رهايي/ محنت: غم و غصه/ سرگرداني: حيرت و پريشاني
آرایه ها: نوعی جناس در سر و سرگرداني
واج آرایی:تکرار حرف «ش» و آوای «s»
معنی بیت: سرآن بیدل که خاکسار آستان محبوب نباشد ، هرگز از رنج حیرت و سرگشتگی رهایی نخواهد یافت.
……………………………..
10- ای نَسیمِ سَحَری ، خاکِ دَرِ یار بیار
که کند حافظ ازو دیدۀ دِل نورانی
موضوع بیت: یار(خاک در یار سرمۀ چشم عاشق است)
مضمون بیت: حافظ و روشني ديده ي دل او
معنی واژگان:نسيم: باد/ ديده ي دل: چشم دل/ نوراني: روشن.
قواعد: دیده ی دل اضافه استعاری.
آرایه ها:تشخیص.
واج آرایی:تکرار حرف «س» و آوای «z» و نزدیکی مخرج آنها
معنی بیت: ای باد نرم بامدادی غباری از درگاه دوست بیاور تا با این سرمه چشم دل را روشن بسازم.
………………………….