•  *غزل 456*

1- نوبَهار است، در آن کوش که خوشدِل باشی

            که بَسی گُل بِدَمَـــد باز و، تو در گِل باشی

2- من نگویَم که کُنون با که نِشین و چه بنوش

       که تو خود دانی اگـــــر زیرَک و عاقِل باشی

3-  چَنگ در پَرده هَمین می‌دَهَدَت پَند ولی

              وَعظَت آن گاه کُنـد سود ،که قابِل باشی

در چَمَن هر وَرَقی دَفتَرِ حالی دِگَر است

                حِیف باشد که، ز حالِ همه غافـــل باشی

4-  در چَمَن هر وَرَقی دَفتَرِ حالی دِگَر است

                حِیف باشد که، ز کارِ همه غافـــل باشی

5-  نَقدِ عُمــــرَت بِبَرَد غُصّة دُنیا به گَزاف

                 گر شب و روز در این قِصّة مُشکِل باشی

گر چه راهیست پُر از بیم زِ ما تا درِ دوست

            رفتــــن آسان بُوَد اَر واقِــفِ منزل باشی

6- گر چه راهیست پُر از بیم زِ ما تا برِ دوست

            رفتــــن آسان بُوَد اَر واقِــفِ منزل باشی

*گر شَوی کُشتۀ شَمشیرِ ارادَت روزی

                              بندۀ طَلعَتِ فرخُندۀ قاتِل باشی

7- حافِظا ،گر مَدَد از بَختِ بلندت باشد

                      صِیدِ آن شاهِدِ مَطبوع شَمایِل باشی

*******************************

وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)

1- نوبَهار است، در آن کوش که خوشدِل باشی

            که بَسی گُل بِدَمَـــد باز و، تو در گِل باشی

 موضوع بیت:غنیمت شمردن فرصت

مضمون بیت: بهار و تحريک به شادي

معنی واژگان:بدمد: سبز مي شود، مي رويد/ باز: دومرتبه، براي بار ديگر/ در گل بودن: در زير خاک بودن

قواعد: میان «گل »بضم اول و «گل» به کسراول مراعات تجنیس ناقص شده است.

آرایه ها: نوعی جناس در گُل و گِل

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ش»

معنی بیت: بهاری تازه و خرم است،درکار خوشدلی و عیش جهدکن که گل های بسیار باز خواهد روئید و درآن حال تو در زیر خاک خواهی بود

…………………………

2- من نگویَم که کُنون با که نِشین و چه بنوش

       که تو خود دانی اگـــــر زیرَک و عاقِل باشی

 موضوع بیت:غنیمت شمردن فرصت(انتخاب بهترین)

مضمون بیت: فصل بهار و عيش و نوش

معنی واژگان:معلوم است که نشستن با معشوق و نوشيدن شراب لعل فام را توصيه مي کند.

آرایه ها:ترادف در زیرک و عاقل

واج آرایی:تکرار حرف «ن»

معنی بیت: من نمي گويم که اکنون با چه کسي هم نشين و هم دم باش و چه چيزي را بنوش؛ زيرا اگر خود باهوش و عاقل باشي، اين نکته را به خوبي درک مي کني.

ساقيا، سايه ي ابر است و بهار و لبِ جوي

من نگويم چه کن، ار اهلِ دلي، خود تو بگوي

محصول بيت ــ من به تو نمى‌گويم كه اكنون با كه بنشين و چه بنوش: در اين موقع راجع به آن كه با چه كسى بايد رفت‌وآمد داشته باشى و آميزش كنى و يا در خصوص خوردن فلان چيز حرفى به تو نمى‌زنم، زيرا آن‌چه بايد بگويمت اگر زيرك و عاقل باشى خودت مى‌دانى.

……………………………….

3-  چَنگ در پَرده هَمین می‌دَهَدَت پَند ولی

              وَعظَت آن گاه کُنـد سود ،که قابِل باشی

موضوع بیت:فاعلیت و قابلیت

مضمون بیت: پند و قابليت پندپذيري

معنی واژگان:چنگ: نام سازي است زهي که اکنون لغت انگليسي آن يعني «هارپ» بيشتر مرسوم است/ وعظ: پند/ قابل: پذيرنده، قبول کننده.

آرایه ها: در پرده: ايهام دارد، چون پرده مقام موسيقي را گويند و معني ديگر سربسته است/ترادف در  پند و وعظ / تناسب در چنگ و پرده

واج آرایی:تکرار حروف «د» و «ه»

معنی بیت: چنگ با نغمۀ خود به تو اندرز میدهد، اما نصیحت آن زمان سودمند می افتد که توپذیرای موعظه باشی.

………………………………

4-  در چَمَن هر وَرَقی دَفتَرِ حالی دِگَر است

                حِیف باشد که، ز کارِ همه غافـــل باشی

موضوع بیت:بصیرت و آگاهی

مضمون بیت: عبرت از ذرات جهان

معنی واژگان:چمن: باغ/ ورق: گلبرگ /دفتر حال: کتاب بيان کننده ي شرح حال، دفتر خاطرات/ ديگر: جداگانه، غير از ديگري/ حيف: ظلم و ستم/ غافل: بيخبر

آرایه ها:تناسب در ورق و دفتر حال

 واج آرایی:حرف «ر» و آوای «h»

معنی بیت: هر برگی در چمن باغ دفتر و جد و سروری جداگانه است،دریغ باشد که تو از حال همه آثار صنع الهی بی خبر بمانی.

………………………….

5-  نَقدِ عُمــــرَت بِبَرَد غُصّة دُنیا به گَزاف

                 گر شب و روز در این قِصّة مُشکِل باشی

موضوع بیت:دنیاو بی اعتباری آن

مضمون بیت: دنيا و غصّه هاي دنيا

معنی واژگان:نقد: پول، سرمايه/ نقدعمر:سرمایۀ زندگانی/ گزاف: مفت، مجاني، بدون پرداخت بها، نيمه بها/ قصّه ي مشکل: مقصود داستان مشکلات دنياست.

قواعد: غصه ي دنيا: غم و اندوه اين جهان که فاعل جمله است/ نقد عمر (اضافه تشبيهي) يعني عمر به سرمايه و پول تشبيه شده است.

آرایه ها: نوعی جناس ميان غصه و قصه /تضاد در شب و روز

واج آرایی:تکرارحرف «د» و آوای «h»

معنی بیت: اگر پیوسته گرفتار قصۀ دشوار غصه خوردن باشی اندوه این جهان سرمایۀ زندگانی تورا به باطل و بیهوده میرباید.

……………………………

6- گر چه راهیست پُر از بیم زِ ما تا برِ دوست

            رفتـن آسان بُوَد اَر واقِــفِ منزل باشی

موضوع بیت:بصیرت و آگاهی

مضمون بیت: راه عشق

معنی واژگان:بيم: ترس/ بر: نزد /واقف : آگاه به منازل و مراحل سير و سلوک، توقف کننده ي در هر مرحله، در هر مرحله با آگاهي توقف کني و مطلع هر مرحله باشي

آرایه ها: تناسب در راه و پر از بيم و رفتن و واقف و منزل /ایهام در واقف

واج آرایی: تکرار حرف «س» و «ز»

معنی بیت: هرچند راه ما تا پیشگاه یار بیمناک است،اگر منزل شناس باشی،سیروسلوک برتو دشوار نیاید.

………………………..

7- حافِظا ،گر مَدَد از بَختِ بلندت باشد

                      صِیدِ آن شاهِدِ مَطبوع شَمایِل باشی

 موضوع بیت:توفیق

مضمون بیت: بخت بلند حافظ

معنی واژگان:مدد: کمک/ بخت بلند: بخت بيدار و مساعد/ شاهد: معشوق زيبا رو /مطبوع شمايل: زيبا چهره و خوش اندام/ مطبوع شمایل:نکوچهره و خوش اندام

سعدی گوید:

شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش

                          مجال نطق نباشد زبان گویا را

قواعد: مطبوع شمایل: صفت ترکیبی؛شاهد موصوف؛

واج آرایی:تکرار حرف «ش»

معنی بیت: سعدی گوید:

شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش

                              مجال نطق نباشد زبان گویا را

اي حافظ، اگر بخت و سعادت بلند، تو را ياري کند، در دام آن معشوق زيباروي دلربا گرفتار خواهي شد.

محصول بيت ــ اى حافظ اگر از بخت بلندت مددى باشدت: طالع بلندت يار و ياورت باشد، صيد آن شاهد مطبوع شمايل مى‌شوى، صيد و شكار آن جانان خوش‌اخلاق مى‌شوى. حاصل: تو را به خودش اختصاص مى‌دهد و تو بنده مكرم و معززش مى‌شوى، پس نظر همان در عون و عنايت طالع است.

…………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا