• *غزل 449*

ای که مَهجـوریِ عُشّاق رَوا می‌داری

                      بندگان را زِ دَرِ خویش جُدا می‌داری

1-ای که مَهجـوریِ عُشّاق رَوا می‌داری

                       عاشقان را ز بَرِ خویش جُدا می‌داری

2-تِشنة بادیه را، هَـــم به زُلالــــی دَریاب

                 به امیدی که در این رَه به خدا می‌داری

دل رُبودی و بِحِل کَردَمَت ای جان،لیکِن

                 بِه از این دار نِگاهَش که مَـــرا می‌داری

3-دل بِبُردیّ و بِحِل کَردَمَت ای جان،لیکِن

                 بِه از این دار نِگاهَش که مَـــرا می‌داری

4-ساغَرِ ما که حَریفانِ دِگَر می‌نوشند

                         ما تَحَمُّل نکنیـم ار تو رَوا می‌داری

ای مگس،عَرصۀ سیمُرغ نه جولانگه توست

             عـِـرضِ خود می‌بری و زحمتِ ما می‌داری

5-ای مگس،حَضرَتِ سیمُرغ نه جولانگه توست

             عـِـرضِ خود می‌بری و زحمتِ ما می‌داری

6-تو به تَقصیرِ خود اُفتادی از این در مَحروم

                 از که می‌نالــی و فَــریاد،چِرا می‌داری؟

حافظ ار پادشهان پایه به خدمت طلبند

                 کار ناکرده چه امّیــدِ عطا می‌داری؟

حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

                 کار ناکرده چه امّیــدِ عطا می‌داری؟

7-حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

                 سعی نابـــرده چه امّیــدِ عطا می‌داری؟

*****************************

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن ( بحر رمل مثمن مخبون اصلم)

1-ای که مَهجـوریِ عُشّاق رَوا می‌داری

                       عاشقان را ز بَرِ خویش جُدا می‌داری

موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از یار)

مضمون بیت: طلب توجه معشوق

معنی واژگان:مهجوري: دوري/ عشاق: عاشقان، شيفتگان/ روا مي داري: شايسته مي داني بر: نزد قواعد: مهجوری: اسم مصدر مرکب از مهجور بمعنی جدامانده، اسم مفعول از هجر و هجران و یای مصدری

آرایه ها: ترادف و تناسب در مهجوري و جدا داشتن واج آرایی:تکرار حرف «ر» و آواي «آ» در دو بيت معنی بیت: ای آنکه جایز میشماری که عاشقان به هجران مبتلا باشند و آنان را از نزد خود دور میسازی

2-تِشنة بادیه را، هَـــم به زُلالــــی دَریاب

                 به امیدی که در این رَه به خدا می‌داری موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب )

مضمون بیت: طلب توجه معشوق

معنی واژگان: باديه: بيابان (عشق) /زلال: آب گوارا /درياب: دستگيري کن، به فرياد برس

آرایه ها: تناسب در تشنه و زلال و «آب» در کلمه ي درياب، همچنين دريا در کلمه ي درياب / باديه و راه ضمن تناسب مقصود راه و باديه عشق است/نوعی تناسب در  تشنه و باديه و زلال

واج آرایی:تکرار حرف «ر» و آواي «آ» در دو بيت معنی بیت: ای آنکه جایز میشماری که عاشقان به هجران مبتلا باشند و آنان را از نزد خود دور میسازی، تشنه کام صحرای عشق را به آب مهری و شربت لطفی دستگیر باش چه تو هم از خداوند امید عنایت داری.

……………………….

3-دل بِبُردیّ و بِحِل کَردَمَت ای جان،لیکِن

                 بِه از این دار نِگاهَش که مَـــرا می‌داری

موضوع بیت: عنایت (طلب عنایت از محبوب)

مضمون بیت: انتظار لطف بيشتر معشوق

معنی واژگان:دل بردن: عاشق کردن/ بحل کردن: حلال کردن، بخشيدن/ اي جان: اي معشوقي که مانند جان من هستي/ نگاه داشتن: توجه کردن، مواظب بودن.

قواعد: بحل کردمت: مصدر مرکب ساخته شده از بای حرف اضافه و حل بکسر اول بمعنی حلال و فعل کردن

آرایه ها:دل بردن کنایه از عاشق کردن.

واج آرایی:تکرار حرف «د»

معنی بیت: جانا، دلم را ربودی و حلالت کردم، اما بهتر از آنگونه که با من رفتار میکنی، برعایت حال دل بپرداز.

……………………………….

4-ساغَرِ ما که حَریفانِ دِگَر می‌نوشند

                         ما تَحَمُّل نکنیـم ار تو رَوا می‌داری

موضوع بیت:غیرت عاشقی

مضمون بیت: عاشق حسود

معنی واژگان:ساغر: پياله ي شراب/ حريفان: همکاران، دوستان، در اينجا رقيبان عشقي/ تحمل کردن: بردباري کردن، زير بار رفتن/ مصراع اول اين موضوع را بيان مي کند که رقيبان عشقي جايگاه عاشق (حافظ) را گرفته اند و به وصال او رسيده اند/ در مصراع دوم عدم تحمل عاشق و رضايت ضمني معشوق بيان شده است.

واج آرایی:تکرار حروف «م » و «ر»

معنی بیت: اگر تو جایز میشماری ما نمی پذیریم و شکیبا نتوانیم بود که از جامی که با تو می نوشیده ایم، رقیبان نیز باده بنوشند.

……………………………….

5-ای مگس،حَضرَتِ سیمُرغ نه جولانگه توست

             عـِـرضِ خود می‌بری و زحمتِ ما می‌داری

موضوع بیت:یار (جاه و جلال یار)

مضمون بیت: رقيب و درگاه معشوق

معنی واژگان:مگس: موجودي حقير که نشانه ي حقارت رقيب است/ حضرت: دربار، درگاه/ سيمرغ: عنقا که نشانه ي عظمت درگاه معشوق يا ممدوح است/ جولانگه: جايگاه جلوه گري/ عرض: آبرو

آرایه ها:تضاد در مگس و سيمرغ

واج آرایی:تکرار آواي «s» و «z»

معنی بیت: ای مگس، درگاه والای سیمرغ جای پرواز و گردش تو نیست، آبروی خود را میریزی و ما را رنجه میسازی ( چه این کار شاهبازان بلندپرواز و رهروان گرم پوی است نه ناتوانی سست عنصر مانند تو)

………………………………..

6-تو به تَقصیرِ خود اُفتادی از این در مَحروم

                 از که می‌نالــی و فَــریاد،چِرا می‌داری؟

موضوع بیت:قابلیت و فاعلیت

مضمون بیت: عاشق و محروميت او

معنی واژگان:تقصير: کوتاهي/ محروم: بي نصيب /که: چه کسي

قواعد: معنی مصراع: استفهام مجازاً مفید نهی

آرایه ها:تناسب در ناله و فریاد و محروم

واج آرایی:تکرار حرف «ي»

معنی بیت: تو به سبب گناه و تقصير خود را از اين درگاه محروم ماندي، پس، از دست چه کسي ناله مي کني و فرياد مي زني؟

محصول بيت ــ به رقيبى كه مگسش خوانده خطاب مى‌كند و مى‌فرمايد: تو به سبب فرومايگى خود از اين در دور افتادى و محروم شدى، پس از كه مى‌نالى و چرا فرياد مى‌كنى.

مراد: از توست كه بر توست پس از كه شكايت مى‌كنى.

………………………………..

7-حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

                 سعی نابـــرده چه امّیــدِ عطا می‌داری؟

موضوع بیت:کشش و کوشش (سعی و تلاش)

مضمون بیت: خدمت به پادشاه و اميد عطا

معنی واژگان:پايه: مقام، رتبه/ خدمت: فداکاري، اطاعت /سعي نابرده: کوشش نکرده /اميد داشتن: انتظار داشتن، چشم داشتن /عطا: بخشش، نظر لطف شاه

آرایه ها: تناسب در پادشاهان و خدمت و عطا

واج آرایی:تکرار حرف «د»

معنی بیت: ای حافظ، با حسن خدمت از فرمانروایان مقام و رتبه میجوئید، کوشش ناکرده امید و بخشش و انعام مدار؛ سعی نابرده از لحاظ دستوری حال است.

……………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا