- *غزل 426*
از خونِ دل نوشتم، نزدیکِ یار نامه
اِنّی رَأیتُ دَهـــراً مِن هَجـرِکَ القِیامه
1-از خونِ دل نوشتم، نزدیکِ دوست نامه
اِنّی رَأیتُ دَهـــراً مِن هَجـرِک ِالقِیامه
دارم من از فِراقَت، بر دیده صد علامت
لَیسَت دُمــوعُ عَینـــی هذا لَنَا العَلامه
2-دارم من از فِراقَش، در دیده صد علامت
لَیسَت دُمــوعُ عَینـــی هذا لَنَا العَلامه
3-هر چند کازمودم،از وِی نبود ســودَم
مَن جَرَّب المُجَرَّبَ حَلَّت بِهِ النَّدامه
4-پرسیدم از طَبیبی احوالِ دوست،گفتا؟
فــی بُعدِها عذابٌ فـی قُربِهَا السَّلامه
گفتم مَلامَت آرد، گر گِردِ دوست گردم
وَ اللهِ ما رَأَینـــا حُبـّــاً بـِـلا مـَـلامه
5- گفتم مَلامَت آید، گر گِردِ دوست گردم
وَ اللهِ ما رَأَینـــا حُبـّــاً بـِـلا مـَـلامه
6-حافظ چو طالِب، آمد جامی به جانِ شیرین
حتّی یـَذوقَ مِنـهُ کَأساً مـِــنَ الکَرامه
حافظ چو طالِب، آمد جامی به جانِ شیرین
حَقٌ یَـذوقَ مِنـهُ کَأساً مـِــنَ الکَرامه
**************
وزن غزل: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن(بحر مضارع مثمن اخرب)
1-از خونِ دل نوشتم، نزدیکِ دوست نامه
اِنّی رَأیتُ دَهـــراً مِن هَجـرِک ِالقِیامه
موضوع بیت:حدیث فراق (نامۀ فراق به سوی یار)
مضمون بیت: فراق يار
معنی واژگان:خون دل: غم و غصّه/ نزديک دوست: به يار، به محبوب
قواعد: نزدیک: شبه حرف اضافه معادل به
آرایه ها:صنعت ملمع
واج آرایی:تکرار حروف «ن» و «ر»
معنی بیت: از غضه و غم و اندوه درون به دوست نامه نگاشتم که همانا سختی روزگار را در هجران تو چون روز رستاخیز دیدم.
…………………………
2-دارم من از فِراقَش، در دیده صد علامت
لَیسَت دُمــوعُ عَینـــی هذا لَنَا العَلامه
موضوع بیت:اشک عاشق (تاثیر هجران در اشک چشم)
مضمون بیت: فراق يار و اشک عاشق
معنی واژگان:فراق: دوري/ ديده: چشم/ صد: علامت کثرت است.
آرایه ها:تناسب در فراق و چشم و دموع
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: من از جدائی وی در چشم صد نشان دارم، آیا این اشک های دیدة من بر مهجوری ما نشان نیست؟! در صفحه ی 503 جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعود فرزاد در یک نسخه ی هذی به جای هذا آمده که مطابق قواعد نحو صحیح می نماید.
……………………………….
3-هر چند کازمودم،از وِی نبود ســودَم
مَن جَرَّب المُجَرَّبَ حَلَّت بِهِ النَّدامه
موضوع بیت:آزمایش( عاشق معشوق را نمی آزماید بلکه معشوق است که عاشق را می آزماید)
مضمون بیت: نااميدي عاشق
معنی واژگان:هرچند: هر اندازه، هر قدر/ آزمودم: تجربه کردم/ وي: مقصود معشوق است/ مصراع دوم ضرب المثل عربي است.
آرایه ها: مصراع دوم ضرب المثل عربي است.
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: چندانکه آزمایش کردم از وی بهرة وصالی به من نرسید که گفته اند: هرکه آزموده را دوباره بیازماید، به او پشیمانی رسد.
……………………….
4-پرسیدم از طَبیبی احوالِ دوست،گفتا؟
فــی بُعدِها عذابٌ فـی قُربِهَا السَّلامه
موضوع بیت:قرب و بعد
مضمون بیت:
آرایه ها:تضاد در بعد و قرب /تضاد در عذاب و سلامه
واج آرایی:تکرار حرف «س»
معنی بیت: از پزشک دل آگاهی حال عشق خود را سؤال کردم؛ پاسخ داد در دوری معشوق شکنجه و عذابی نهفته است و در نزدیکی و دیدار وی ایمنی و خوشی.
……………………………..
5- گفتم مَلامَت آید، گر گِردِ دوست گردم
وَ اللهِ ما رَأَینـــا حُبـّــاً بـِـلا مـَـلامه
موضوع بیت:عشق (عشق و تحمل ملامت)
مضمون بیت: عشق و ملامت
معنی واژگان:ملامت: سرزنش/ گرد دوست گردم: در اطراف کوي دوست گردش کنم.
آرایه ها:تکرارملیح ملامت/ صنعت ملمع
واج آرایی:تکرار حروف «گ» و «م»
معنی بیت: با خود گفتم، اگر پیرامون یار برآیم، مرا سرزنش کند و به خدا سوگند ما عشقی را بدون سرزنش ندیدیم یعنی در عشق به یقین ملامت نیز هست. مصراع دوم به همین صورت بدون نقص است و مقول قول عاشق برای تأکید معنی مصراع اول است.
…………………………..
6-حافظ چو طالِب آمد جامی به جانِ شیرین
حتّی یـَذوقَ مِنـهُ کَأساً مـِــنَ الکَرامه
موضوع بیت:بادۀ تجلی(باده نوشی از جام تجلی)
مضمون بیت: حافظ و جام کرامت
معنی واژگان:طالب: خواهان.
آرایه ها: نوعی جناس در جام و جان
واج آرایی:تکرار حرف «ج»
معنی بیت: حافظ هوادار و خواستار شد که جان شیرین خود را در بهای جامی بدهد؛ تا با دادن جان ، ساغری از کرامت عشق بچشد. ظاهراً ضمیر در «منه» به مفهوم جمله سابق یعنی مصراع اول مربوط است.
………………………………..