- * غزل 406 *
1- گُفتا، بُرون شدی به تَماشایِ ماهِ نو
از ماهِ ابروانِ مَنَت شَرم باد، رو
2- عُمریست، تا، دِلَت زِ اسیرانِ زلفِ ماست
غافِل زِ حِفظِ جانبِ یارانِ خود مَشو
3- مَفروش، عَطرِ عقل به هِندویِ زلفِ ما
کانجا هِزار نافة مُشکین، به نیم جو
تُخمِ وفا و مِهر، درین کُهنه کِشتزار
آنگه عیان شود، که رَسَد موسمِ درو
4- تُخمِ وفا و مِهر، درین کُهنه کِشته زار
آنگه عیان شود، که بود موسمِ درو
5- ساقی بیار باده که رَمزی بِگویَمَت
از سِرِّ اخترانِ کُهَن سیر و ماهِ نو
6- شَکلِ هِلال، هر سَرِ مَه میدهد نشان
از اَفسرِ سیامَک و تَرکِ کُلاهِ زَو
7- حافظ ،جَنابِ پیرِ مُغان مَأمنِ وفاست
درسِ حدیثِ عشق، برو خوان وزو شنو
***************************
وزن غزل 406: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
1- گُفتا، بُرون شدی به تَماشایِ ماهِ نو
از ماهِ ابروانِ مَنَت شَرم باد، رو
موضوع بیت:غیرت (غیرت معشوقی)
مضمون بیت: ابروي يار
معنی واژگان:برون شدي: از خانه بيرون رفتي/ ماه نو: هلال.
قواعد: ماه ابروان (اضافه تشبيهي) ابروان يار به هلال ماه تشبيه شده است.
آرایه ها: ماه ابروان: تشبيه تفضيل که ابروان يار برتر از هلال ماه است/جناس در کلمه ماه
واج آرایی:تکرار حرف «ش»
معنی بیت: یار به اعتراض گفت: برای نظاره و دیدار هلال بیرون آمدی، از هلال ابروان من شرم کن و پی کار خود برو و از بر من دور باش.
………………………………..
2- عُمریست، تا، دِلَت زِ اسیرانِ زلفِ ماست
غافِل زِ حِفظِ جانبِ یارانِ خود مَشو
موضوع بیت:ذکر(یاد یارو غفلت گریزی)
مضمون بیت: عاشق و دوستي عاشقان
معنی واژگان:عمري است: مدّتهاست/ تا: که/ در شعر فارسي دل عاشق در بند زلف معشوق گرفتار است/ غافل مشو: سهل انگاري مکن، غفلت مکن/ حفظ جانب: طرفداري/ اشاره است به دوست داشتن عاشقان و اسيران زلف معشوق.
واج آرایی:تکرار حرف «س» و آوای «ــِ»
معنی بیت: یک عمر گذشت که دل تو در چین گیسوی ما گرفتارست، تو هم از رعایت جانب یاران دیرینه کوتاهی مکن و از ما جدا مشو.
…………………………….
3- مَفروش، عَطرِ عقل به هِندویِ زلفِ ما
کانجا هِزار نافة مُشکین، به نیم جو
موضوع بیت: عشق و عقل(تقابل عشق و عقل )- ترجیح صفات معشوق حقیقی بر معشوقان مجازی
مضمون بیت: (زلف يار) (مقابله ي عقل و عشق)
معنی واژگان: نيم جو: بهايي بسيار اندک/ يعني عقل در مقابل عشق بسيار بي ارزش است / عطر و رنگ زلف هر دو در بيت در نظر است
قواعد:عطر عقل (اضافه ي تشبيهي) يعني عقل به عطر تشبيه شده است./ هندوي زلف (اضافه تشبيهي) يعني زلف به خاطر سياهي به هندو تشبيه شده است./ هندوي زلف (اضافه تشبيهي) يعني زلف به خاطر سياهي به هندو تشبيه شده است و از جهت ديگر اين هندو يعني غلام سياه است که براي خريدن عطر از طرف صاحب خود به بازار مي رود و عطر مي خرد/ نافه ي مشکين: ناف آهوي ختن که پر از مشک است (نافه ي مشکين اضافه توصيفي است که از اضافه بياني نشأت گرفته است مثل ظرف مسين که از ظرف مس نشأت گرفته است يعني اصل آن نافه ي مشک بوده است)
آرایه ها: تناسب در عطر و نافه و مشکين / تناسب در زلف و هندو و مشکين
واج آرایی: تکرار حرف «ن» در مصراع دوم.
معنی بیت: از بوی خوش خرد با گیسوی سیاه ما مگو و تظاهر به داشتن عقل مکن، چه در پیش موی مشکین هزار نافة مشک به نیم جو می ارزد.
……………………………..
4- تُخمِ وفا و مِهر، درین کُهنه کِشته زار
آنگه عیان شود، که بود موسمِ درو
موضوع بیت:حُسن عاقبت (عاقبت اندیشی)
مضمون بیت: وفا و عشق
معنی واژگان:تخم: بذر/ کهنه کشته زار: مقصود اين دنياست که مزرعه ي آخرت است/ عيان: آشکار/ موسم: هنگام، وقت
قواعد: تخم وفا و مهر: تشبیه صریح
آرایه ها: کهنه کشته زار: به استعاره مزرع گیتی مرادست/تناسب در تخم و کشته زار و درو
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: بذر پیمان دوستی و محبت درمزرع کهنسال گیتی آنگاه حاصلش نمایان می شود که هنگام درو یعنی وقت کوچ و رحلت ازین جهان فرا رسد که گفته اند: الدنیا مزرعة الآخرة (دنیا کشتزار آخرت است).
………………………………………….
5- ساقی بیار باده که رَمزی بِگویَمَت
از سِرِّ اخترانِ کُهَن سیر و ماهِ نو
موضوع بیت:عبرت(عبرت از گردش روزگار)
مضمون بیت: مستي و روزگار
معنی واژگان:باده: شراب/ رمز: نشانه، راز/ سرّ: راز/ اختران کهن سير: سيّاراتي که قرنهاست به گردش خود ادمه مي دهند/ گردش جام در مجلس يادآور اختران کهن سير و لب جام در نظر ميخواران ماه نو است
آرایه ها: رمز و سر هم معنی هستند / تناسب میان اختران کهن سیر و ماه نو
واج آرایی:تکرار حرف «س»
معنی بیت: ای ساقی، می بده تا رازی از اسرار ستارگان دیرینه سیر و هلال ماه نو با تو در میان نهم که این روشنان فلکی شاهد چه حوادثی در جهان بوده اند.
……………………………….
6- شَکلِ هِلال، هر سَرِ مَه میدهد نشان
از اَفسرِ سیامَک و تَرکِ کُلاهِ زَو
موضوع بیت: عبرت(عبرت از گردش روزگار)
مضمون بیت: عبرت از گردش ماه
معنی واژگان:هلال: ماه در شبهاي اول ماه قمري/ سر مه: اول ماه/ افسر: تاج/ سيامک: پسر کيومرث که به دست ديو کشته شد و پسرش هوشنگ انتقام او را گرفت/ ترک کلاه: بخشهايي از کلاه که به وسيله ي حاشيه هايي از هم جدا مي شده است/ زو: پسر تهماسب پادشاه پيشدادي که پس از پدر به سلطنت رسيد که در ایران پنج سال پادشاهی کرد.
آرایه ها: تشبيه هلال ماه به سر تاج و ترک کلاه پادشاهان قديم ايران و آن را مايه عبرت دانستن
واج آرایی:تکرار حرف «ه» در مصراع اول و ترکيب افسر سيامک «با آهنگ حرف سين» و ترک کلاه «با آهنگ حرف کاف»
معنی بیت: نقش ماه نو در آغاز هر ماه نمودار تاج ماه نشان سیامک فرزند کیومرث و بخشهای کلاه زو فرزند طهماسب است.
………………………………..
7- حافظ ،جَنابِ پیرِ مُغان مَأمنِ وفاست
درسِ حدیثِ عشق، برو خوان وزو شنو
موضوع بیت:پیرمغان (در حضور پیر برای کسب معرفت)
مضمون بیت: حافظ و عشق و پير مغان
معنی واژگان:جناب: آستان، آستانه ي درگاه/ پير مغان: مرشد، مراد، پير ميخانه/ مأمن: پناهگاه/ وفا: دوستي، وفاداري، پاي بند به عهد.
آرایه ها: مأمن وفا: استعارة مکنیه/ حديث عشق: قصه ي عشق که به درس تشبيه شده است.
واج آرایی:تکرار آوای «h» و حرف «ن»
معنی بیت: ای حافظ، آستان پیر میکدة معرفت پناهگاه مهر و وفاست، درس داستان عشق را نزد پیر بخوان و سخن وی را بگوش جان بنیوش.
…………………………….