* غزل 396*
1- صُبح است ساقیا قَدَحی پُرشَراب کن
دورِ فَلَک دِرَنگ نَدارد، شِتاب کن
2- زان پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خَراب
ما را ز جامِ بادۀ گُلگون خَراب کن
3- خورشیدِ مَی زِ مَشرِقِ ساغَـر طُلوع کرد
گر بَرگِ عِیش میطَلَبی تَرکِ خواب کن
4-روزی که چَرخ از گِلِ ما کوزهها کند
زِنهــار کاسۀ سَـرِ ما پُــرشَراب کن
ما مَردِ زُهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جامِ پُردِلِ صافی خطاب کن
5- ما مَردِ زُهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جامِ بادۀ صافی خطاب کن
6- کارِ صَـواب، باده پَرَستیست حافِظا
بَرخیز و عَزم، جَزم، به کارِ صَواب کن
کارِ صَـواب، باده پَرَستیست حافِظا
بَرخیز و رویِ عَزم به کارِ صَواب کن
**************
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
1- صُبح است ساقیا قَدَحی پُرشَراب کن
دورِ فَلَک دِرَنگ نَدارد، شِتاب کن
موضوع بیت: بادۀ تجلی(چشم عنایت به دست ساقی داشتن)- غنیمت شمردن فرصت
مضمون بیت: غنيمت دانستن دم و خوشباشي
معنی واژگان:قدح: پياله، جام/ دور: گردش/ درنگ: تأمل، تأخير، توقف، ديرکرد.
آرایه ها: تضاد در درنگ و شتاب / تناسب در ساقي و قدح و شراب / شراب صبحگاهي به نام صبوح يا صبوحي است.
واج آرایی: تکرار حرف «د» در مصراع دوم معنی بیت: ای ساقی بامداد است، ساغری از باده سرشار کن. گردش گردون ثبات و آرام ندارد و فرصت عیش را زود سپری می سازد، پس در فراهم آوردن اسباب خوشدلی بشتاب.
…………………………
2- زان پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خَراب
ما را ز جامِ بادۀ گُلگون خَراب کن
موضوع بیت: بادۀ تجلی(چشم عنایت به دست ساقی داشتن)- غنیمت شمردن فرصت
مضمون بیت: غنيمت دانستن دم و خوشباشي
معنی واژگان:عالم فاني: دنياي تباه شونده. خراب: ويران و زير و رو. باده ي گلگون: شراب سرخ/ خراب (در مصراع دوم) مست لايعقل، سياه مست
آرایه ها: جناس در خراب در دو مصراع
معنی بیت: پیش از آن که این جهان زودگذر ویران شود، با ساغر بادۀ گلفام بنای خودپرستی ما را ویران کن و ما را از قید این نیستی هست نما وارهان.
……………………………
3- خورشیدِ مَی زِ مَشرِقِ ساغَـر طُلوع کرد
گر بَرگِ عِیش میطَلَبی تَرکِ خواب کن
موضوع بیت: غفلت (خواب و خور مانع وصال یار است)
مضمون بیت: شادي و تحريک به شادي
معنی واژگان: طلوع کرد: طالع شد، سر برزد/ برگ عيش: وسيله ي شادي و عشرت.
قواعد:خورشيد مي (اضافه ي تشبيهي) يعني شراب به خورشيد تشبيه شده است/ مشرق ساغر: (اضافه ي تشبيهي) يعني پياله ي شراب به مشرق تشبيه شده است.
آرایه ها: تناسب در خورشيد و مشرق و طلوع و ترک خواب / نوعی جناس در برگ و ترک / تناسب در مي و ساغر و عيش
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: آفتاب باده از مشرق جام برآمد، اگر ساز و سامان خوشدلی و شادی میجوئی خواب را رها کن و برخیز.
…………………………..
4-روزی که چَرخ از گِلِ ما کوزهها کند
زِنهــار کاسۀ سَـرِ ما پُــرشَراب کن
موضوع بیت: رؤیت (تمنای دیدار برای رستگاری قیامت)
مضمون بیت: مستي و باده پرستي ابدي
معنی واژگان:چرخ: آسمان، فلک/ زنهار: مواظب باش، مراقب باش.
قواعد: زنهار: از اصوات یا شبه جمله است برای تأکید و تنبیه.
آرایه ها:تناسب در گل و کوزه و کاسه /تناسب در کاسه و شراب
واج آرایی: تکرار حرف «ک» و آواي «s» و «z»
معنی بیت: آن روز که فلک از خاک پیکر فرسوده ی ما سبو سازد، هان کاسه ی سر ما را از باده سرشار کن.
………………………………
5- ما مَردِ زُهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جامِ بادۀ صافی خطاب کن
موضوع بیت: باده و زهد در برابر هم
مضمون بیت: مبارزه ي بي ريايي و رياکاري
معنی واژگان:زهد: مقصود زهد ريايي است/ توبه: مقصود توبه ي زباني و رياکارانه است/ طامات: گزافه گوييهاي صوفيان ريايي/ باده ي صافي: جام شراب خالص/ خطاب کن: گفتگو کن، طرف سخن شو
معنی بیت: ما اهل پارسایی و توبه کردن از نوشیدن می و ادعای کرامت و خودنمایی نیستیم، آنگاه که با ما آهنگ گفتگو داری نخست می بیار و پس از آن با ما سخن ساز کن.
……………………………………
6- کارِ صَـواب، باده پَرَستیست حافِظا
بَرخیز و عَزم، جَزم، به کارِ صَواب کن
موضوع بیت: بادۀ تجلی(توصیه به نوشیدن بادۀ تجلی)
مضمون بیت: حافظ و مي پرستي
معنی واژگان:صواب: درست/ باده پرستي: مي پرستي، شرابخوارگي، مستي/ برخيز: آماده شو/ عزم: قصد، اراده/ جزم کردن: محکم کردن
واج آرایی:تکرار آواي «s» و «z»
معنی بیت: محصول بيت ــ اى حافظ بادهپرستى كار خوبى است، مراد راه درستى است پس حال برخيز و عزم و نيت به كار صواب كن. يعنى قصد و نيت بادهپرستى باشد و از اين نيت منصرف مشو.
محصول بيت ــ اى حافظ بادهپرستى كار خوبى است، مراد راه درستى است پس حال برخيز و عزم و نيت به كار صواب كن. يعنى قصد و نيت بادهپرستى باشد و از اين نيت منصرف مشو.
…………………………..