- *غزل 378 *
1-ما نگوئیم بَد و مِیل به ناحَق نکنیم
جامة کَس سیَه و دَلقِ خود اَزرَق نکنیم
ما نگوئیم بَد و مِیل به ناحَق نکنیم
خانة کَس سیَه و دَلقِ خود اَزرَق نکنیم
2-عیبِ دَرویش و تَوانگر به کَم و بیش بَدَست
کارِ بَد مَصلَحَت آنَست که مُطلَق نکنیم
رَقَمِ مَغلَطه بر دَفترِ دانش نَکَشیم
ِسرِّ حَق بر وَرَقِ شَعبَده مُلحَق نکنیم
3-رَقَمِ مَغلَطه بر دَفترِ دانش نزنیم
ِسرِّ حَق بر وَرَقِ شَعبَده مُلحَق نکنیم
4-شاه اگر جُرعة رِندان نه به حُرمَت نوشد
اِلتِفاتَش به مَیِ صافِ مُرَوَّق نکنیم
5-خوش بِرانیم جِهان در نَظَرِ راه رُوان
فکرِ اسبِ سیه و زینِ مُغَرَّق نکنیم
6-آسمان کَشتیِ اربابِ هنر می شکند
تَکیه آن به که بَراین بَحرِ مُعَلَّق نکنیم
7-گر بَدی گفت حَسودیّ و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به اَحمَق نکنیم
8-حافظ ار خَصم خَطا گفت نگیریم بَرو
ور به حَق گفت، جَدَل با سخنِ حَق نکنیم
******************************
وزن غزل 378: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات (بحر رمل مثمن مخبون مقصور)
1-ما نگوئیم بَد و مِیل به ناحَق نکنیم
جامة کَس سیَه و دَلقِ خود اَزرَق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (اولیاء دور از صفات بد می باشند)
مضمون بیت: عدالت و طرفداري از حق
معنی واژگان:ميل کردن: رغبت کردن/ ناحق: نادرست/. جامه ي کسي را سياه کردن: او را به سياهکاري منسوب کردن، تهمت زدن/ دلق: خرقه/ ازرق: کبود، آبي/ دلق ازرق: جامه ي مخصوص صوفيان، خرقه ي کبود
معنی بیت: ما به بدگوئی و نکوهش کسی نمی پردازیم و گرایشی به باطل و ناصواب نداریم، جامة تقوای هیچکس را به رنگ گناه تیره و آلوده نمی سازیم و پشمینة خود را کبود رنگ نمی کنیم تا خود را در لباس صوفی نمایان بخلق خدا نشان دهیم.
……………………………….
2-عیبِ دَرویش و تَوانگر به کَم و بیش بَدَست
کارِ بَد مَصلَحَت آنَست که مُطلَق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (اولیاء دور از صفات بد می باشند)
مضمون بیت: عيب کردن ديگران
معنی واژگان:عيب: ايراد گرفتن/ درويش: فقير /توانگر: ثروتمند/ کم و بيش: در استعمال کم و بيش اولاً لف و نشر مرتب وجود دارد يعني کم مربوط به درويش و بيش مربوط به توانگر است و مقصود کم داشتن مال درويش و بيش داشتن مال توانگر است. ثانياً اين کم و بيش مربوط به «عيب» نيز هست يعني ايراد گرفتن و معيوب شمردن کسان چه کم، چه زياد هردو ناپسند است/ مصلحت: صلاح، درستي/ مطلق: به طور کلي
قواعد: مطلق: قید تأکید
آرایه ها: نوعی تضاد در کم و بيش با مطلق
واج آرایی:تکرار حرف «ب»
معنی بیت: فقیر را به سبب تنگدستی مذمت کردن و غنی را به مالداری نکوهیدن ناپسند است (یا آنکه عیبجوئی از غنی وفقیر چه کم چه بسیار خوش نیست)، صلاح آنست که کار زشت و ناروا مطلقاً از ما سر نزند.
………………………………
3-رَقَمِ مَغلَطه بر دَفترِ دانش نزنیم
ِسرِّ حَق بر وَرَقِ شَعبَده مُلحَق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (اولیاء دور از صفات بد می باشند)
مضمون بیت: دانش و راز خدا
معنی واژگان:رقم مغلطه: خط بطلان، کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند/ رقم: نشان، خط /مغلطه: دليل نابجا و غلط آوردن/ دفتر دانش: دانش به کتاب تشبيه شده است/ رقم زدن: خط زدن، خط کشيدن/ سرّ حق: راز خدا، رازي که حقيقت دارد/ شعبده: نيرنگ و حقه بازي/ ورق شعبده: کاغذي که شعبده بازان با آن شعبده و حقه بازي خود را انجام مي دادند/ ملحق کردن: آميختن
قواعد: رقم مغلطه: تشبیه صریح/دفتر دانش:تشبیه صریح/سر حق :تشبیه صریح/ورق شعبده :تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در رقم و دفتر و دانش /تناسب در سرّ و شعبده و ورق
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: بر کتاب علم نشان غلط بودن نکشیم و سفسطه نکنیم و راز حقیقت را در ورقهای نیرنگ و افسون پنهان نداریم و درهم نیامیزیم.
……………………………..
4-شاه اگر جُرعة رِندان نه به حُرمَت نوشد
اِلتِفاتَش به مَیِ صافِ مُرَوَّق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (عزت اولیاء)
مضمون بیت: قناعت و طي دنيا
معنی واژگان:جرعه: مقدار يک دم از هر مايعي به ويژه شراب، چند قطره/ رندان: کساني که ظاهري بد و باطني نيک دارند و از دقايق عمر خويش براي رسيدن به حق استفاده مي کنند/ حرمت: احترام و بزرگداشت/ التفات کردن: توجّه کردن (ضمير «ش» بعد از التفات متعلّق به مروّق است يعني به مي صاف مروّقش التفات نمي کنيم/ مروّق: پالوده و صاف کرده شده.
قواعد: مروق: اسم مفعول از ترویق از مجرد روق به فتح اول به معنی صفا
آرایه ها: تناسب در جرعه و نوشيدن و مي و صاف و مروّق
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: اگر پادشاه ته جرعه ای از جام قلندران را به احترام نوش نکند، ما هم به بادة روشن پالودة او اعتنا نمی کنیم.
………………………………..
5-خوش بِرانیم جِهان در نَظَرِ راه رُوان
فکرِ اسبِ سیه و زینِ مُغَرَّق نکنیم
موضوع بیت: مقام قناعت
مضمون بیت: قناعت و طي دنيا
معنی واژگان:خوش: به خوبي/ راهروان: سالکين راه حق/ اسب سيه: اسب سياه نشانه ي تشخيص بوده است/ مغرق: آراسته با نقش و نگاري از نقره
قواعد: مغرق: صفت زین
آرایه ها: تناسب در راندن و راهروان و اسب سيه و زين مغرق
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: در پناه عنایت و حسن نظر سالکان راه حق زندگی جهان را دور از غم می گذرانیم و در اندیشة تجمل نیستیم و اسب گران بها و کمیاب سیاه رنگ و زین به سیم آراسته و نقره کوب نمی خواهیم.
……………………………………
6-آسمان کَشتیِ اربابِ هنر می شکند
تَکیه آن به که بَراین بَحرِ مُعَلَّق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (اولیاء اعتماد به دنیا نمی کنند)-دنیا و بی اعتباری آن
مضمون بیت: عدم اعتماد به فلک
معنی واژگان:ارباب هنر: هنرمندان/ کشتي شکستن: مقصود ستيز کردن و لجاج ورزيدن است/ تکيه کردن: اعتماد کردن/ بحر معلق: درياي وارونه، مقصود آسمان است.
قواعد: معلق: اسم مفعول از تعلیق مصدر باب تفعیل، صفت بحر
آرایه ها: تناسب در کشتي و شکستن و بحر
واج آرایی:تکرار حرف «ب»
معنی بیت: امواج فلک کشتی وجود هنرمندان را خرد می کند، مصلحت آن است که بر دریای سرنگون سپهر اعتماد نداشته باشیم.
……………………………
7-گر بَدی گفت حَسودیّ و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به اَحمَق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (کرامت گذشت )
مضمون بیت: حسود و بي اعتنايي به او
معنی واژگان:گو تو خوش باش: بايد او خوش باشد حسود از نظر حافظ احمق است
قواعد: گو تو خوش باش: (گو + فعل امر = فعل مضارع براي سوم شخص)
معنی بیت: اگر حسودی به رفیق ما تهمتی زد و خاطرش آزرد، به دوست ما بگو دل خوش دار که رفیقان تو سخن رشک ناک نادان را نمی پذیرند و بدان گوش فرا نمی دهند.
……………………………
8-حافظ ار خَصم خَطا گفت نگیریم بَرو
ور به حَق گفت، جَدَل با سخنِ حَق نکنیم
موضوع بیت: اولیای الهی (دوری از جدال)
مضمون بیت: بي اعتنايي به سخن دشمن
معنی واژگان:خصم: دشمن/ نگيريم براو: ايرادي به او نمي گيريم، او را خطاکار نمي شمريم/ جدل کردن: نزاع و ستيزه کردن.
آرایه ها: تضاد در خطا و بحق
معنی بیت: ای حافظ، اگر دشمن غلط گفت و اعتراضی ناروا کرد، وی را مؤاخذه نمی کنیم و اگر راست گفت، چون جاهلان با حقیقت به ستیزه و مجادله بر نمی خیزیم.
…………………………….