*غزل 380*

بارها گفته ام و بارِ دِگَر می گویم

               که مَنِ گُمشده این رَه نه به خود می پویم

1- بارها گفته ام و بارِ دِگَر می گویم

                 که مَنِ دِلشده این رَه نه به خود می پویم

2-در پسِ آینه طوطی صِفَتَم داشته اند

                      آنچه اُستادِ اَزَل گفت بِگو می گویم

من اگر خارَم ، اگَر گُل، چَمَن آرائی هست

           که از آن دست که می پَروَرَدَم، می رویم

3-من اگر خارَم و گَر گُل، چَمَن آرائی هست

           که از آن دست که او می کشدم، می رویم

4-دوستان عِیبِ مَنِ بیدِلِ حیران مکنید

               گوهَری دارم و صاحِب نَظَری می جویم

گرچه با دَلقِ مُلَمَّع مَیِ رنگین  عیبست

                       مکنم عِیب کَزو رنگِ ریا می شویم

5-گرچه با دَلقِ مُلَمَّع مَیِ گُلگون عیبست

                       مکنم عِیب کَزو رنگِ ریا می شویم

6-خَنده و گریة عُشّاق زِ جائی دِگَرَست

                   می سُرایم به شَب و وقتِ سَحَر می مویم

7-حافظم گفت، که خاکِ درِ میخانه مَبوی

             گو مکن عِیب که من مُشکِ خُتَن می بویم

******************************

وزن غزل 380: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)

1- بارها گفته ام و بارِ دِگَر می گویم

                 که مَنِ دِلشده این رَه نه به خود می پویم

موضوع بیت: سالک(سالک تحت تربیت استاد)

مضمون بیت: جبر

معنی واژگان:بارها: چندين بار، چند مرتبه/ دلشده: عاشق، دلداده/ نه به خود مي بويم: به اراده ي خود طي نمي کنم.

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «د» و «م»

معنی بیت: چندین بار بر زبان من رفته است و بار دیگر هم می گویم که من بیدل راه عشق را به نیروی خود نمی پیمایم، بلکه کشش و جذبه ای از سوی یار در کارست.

………………………….

2-در پسِ آینه طوطی صِفَتَم داشته اند

                      آنچه اُستادِ اَزَل گفت بِگو می گویم

موضوع بیت: وحی(عارفان طوطی صفت سخن خدا را می گویند)

مضمون بیت: جبر

معنی واژگان:پس آينه: اطلاق «جلو»و «عقب» در مکان بستگي به مکان گوينده دارد، براي سخنگو کردن طوطي معمولاً کسي در پشت آيينه مي ايستد و طوطي را جلو آيينه قرار مي دهند و شخصي که در پشت آيينه ايستاده است کلمه اي را بارها تکرار مي کند و طوطي که عکس خود را در آيينه مي بيند خيال مي کند طوطي ديگري در جام اوست و آن کلمه را مي گويد، بنابراين طوطي هم آن کلمه را تقليد و تکرار مي کند، در اينجا طوطي نسبت به کسي که پنهان شده است و سخن مي گويد در پشت يا پس آيينه است/ طوطي صفت: مانند طوطي/ داشته اند: قرار داده اند/ استاد ازل: يا سلطان ازل يعني ذات حق تعالي، پروردگار

آرایه ها: تناسب در آينه و طوطي و گفتن

واج آرایی: تکرار حرف «گ» در پايان بيت و تکرار آواي «t» و «d» در بيت

معنی بیت: مرا مانند طوطی در برابر آینه نگاهداشته اند تا سخن بیاموزم و هر چه آموزگار ازل از پس پرده غیب به من تلقین می کند، باز می گویم؛ می گویند در قدیم چون می خواستند به طوطی سخن آموزند، آینه ای روی پرده می آویختند و طوطی را در برابر آن قرار می دادند، آنگاه کسی از پس پرده سخن می گفت. طوطی عکس خود را در آینه می دید و گمان می کرد که طوطی دیگری سخن می گوید او هم به تقلید از عکس خود سخن می آموخت؛ برخی نوشته اند که شاید تلمیحی دارد به آیة 203 سورة اعراف(7) قُل اِنَّما اَتَّبِعُ ما یُوحی اِلیَّ مِن رَبّی که پیامبر گرامی اسلام هر چه به وی وحی می شد بی کم و کاست بیان می فرمود.

……………………………

3-من اگر خارَم و گَر گُل، چَمَن آرائی هست

           که از آن دست که او می کشدم، می رویم

موضوع بیت: سالک (سالک تحت تربیت استاد )

مضمون بیت: جبر

معنی واژگان:خار: کنايه از انسان بدکار و نابکار است/ گل: کنايه از انسان نيکوخصلت نيکورفتار است/ چمن آرا: باغبان، در اينجا مقصود ذات حق است/ از آن دست: آنگونه، آنطور/ مي کشد: مي کشاند، سوق مي دهد، قواعد: چمن آرا: صفت مرکب فاعلی بعضي مي کشد را چنين معني مي کنند: مي کارد (فعل مضارع از مصدر کاشتن يا کشتن که به صورت غير معمول به کار رفته است.)

آرایه ها: تناسب در خار و گل و چمن آرا و مي کشدم و مي رويم

واج آرایی: تکرار حرف «ر» در مصراع اول] معنی بیت: من چه خار بی مقدار باشم، چه گل زیبا، در گلزار جهان باغبانی است که بدان شیوه که مرا می پرورد، نشو و نما می کنم .

…………………………………..

4-دوستان عِیبِ مَنِ بیدِلِ حیران مکنید

               گوهَری دارم و صاحِب نَظَری می جویم

موضوع بیت: مقام طلب (تکامل سالک در سایۀ طلب )

مضمون بیت: به دنبال معشوق

معنی واژگان:عيب کردن: ايراد گرفتن/ بيدل: عاشق، دلداده/ حيران: سرگشته، سرگردان/ گوهر: جواهر، که در اينجا اشاره به عشق است/ صاحب نظر: شناسا، خبره، (جواهر شناس)، مقصود معشوق است.

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: یاران به خرده گیری بر این عاشق سرگشته زبان مگشائید، چه من گوهر عشقی دارم و به جستجوی صاحبدلی برخاسته ام که قدر آن بشناسد.

…………………………………

5-گرچه با دَلقِ مُلَمَّع مَیِ گُلگون عیبست

                       مکنم عِیب کَزو رنگِ ریا می شویم

موضوع بیت: بادۀ تجلی (بادۀ تجلی شویندۀ ریب و ریاست)

مضمون بیت: (صوفيان رياکار و ميخواران بي ريا) (خرقه ي صوفيان رياکار و طرز تطهير آن)

معنی واژگان:دلق ملمّع: خرقه ي رنگارنگ که معمولاً صوفيان مي پوشيدند/ مي گلگون: شراب سرخ، شراب همرنگ گل/ عيب: ايراد، نقص، ناروا، نادرست/ عيب کردن: ايراد گرفتن/ ريا: خودنمايي، ظاهر سازي/ اشاره اي است به صوفيان رياکار که در خرقه ي صوفيان نادرستي و ناراستي پيشه دارند، امّا با ريا و ظاهرسازي خود را درست و راست و مرد خدا جلوه مي دهند، امّا از طرف ديگر ميخواران مظهر بي ريايي هستند

قواعد: ملمّع: اسم مفعول از تلمیع، صفت دلق

واج آرایی: تکرار حرف «م»

معنی بیت: اگر چه با خرقة وصله بر وصلة رنگارنگ نوشیدن بادة سرخ فام زشت و ناپسندست، بر من خرده مگیر چه بآب می آلودگی ریا و ظاهرسازی را از آن می زدایم.

…………………….

6-خَنده و گریة عُشّاق زِ جائی دِگَرَست

                   می سُرایم به شَب و وقتِ سَحَر می مویم

موضوع بیت: قبض و بسط(سالک و دگرگونی احوال)

مضمون بیت: معشوق و تأثير او بر عاشق

معنی واژگان:عشّاق: عاشقان، دلدادگان/ مي سرايم: شعر مي گويم، آواز مي خوانم/ مي مويم: ناله و زاري مي کنم

آرایه ها: در بيت صنعت لفّ و نشر مرتب است يعني «مي سرايم به شب» مربوط به خنده، و «وقت سحر مي مويم» مربوط به گريه است./ جايي دگر در مصراع اوّل پيشگاه معشوق (حقيقي) است

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: شادی و غم عاشقان از نیک و بد رویدادهای این جهان نیست، بلکه این حالت بسط و شادی و قبض و اندوه از جهان دیگری است که بر دل عاشق به نوبت وارد می شود، این است که شامگاه شادم و سرودخوان و هنگام سحر نالان و گریان.

………………………………

7-حافظم گفت، که خاکِ درِ میخانه مَبوی

             گو مکن عِیب که من مُشکِ خُتَن می بویم

موضوع بیت: ولایت (میخانۀ ولایت و شراب صفات )

مضمون بیت: ميخانه

معنی واژگان:گو مکن عيب: بايد به من ايراد نگيرد/ مشک ختن: مادّه ي معطري که از ناف آهوان صحراي ختن (صحرايي در چين) بدست مي آيد/ مي بويم: بو مي کنم، استشمام مي کنم

آرایه ها: تشبيه مضمر «خاک در ميخانه» به «مشک ختن»

واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «م»

 معنی بیت: حافظ به من گفت که خاک آستانة میکده را بو مکن، به وی بگو بر من عیب مگیر که غبار در میخانة معرفت در نظر من مشک بویای ختن است و این است که به بوئیدنش می پردازم.

…………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا