- *غزل 376*
دوستان، وَقتِ گُل آن به که به عِشرَت کوشیم
سخنِ پیرِمُغان است و به جان بنیوشیم
1- دوستان، وَقتِ گُل آن به که به عِشرَت کوشیم
سخنِ اهلِ دِلَست این و به جان بنیوشیم
2-نیست در کس کَرَم و وقتِ طَرَب می گُذَرَد
چاره آنست که سَجّاده به مَی بِفروشیم
3-خوش هَوائیست فَرَح بَخش، خدایا بفرست
نازنینی که به رویَش مَیِ گُلگون نوشیم
اَرغَنون سازِ فلک رَهزَنِ اهلِ هنرست
چون ازین قِصّه ننالیم و چرا نخروشیم؟
4-اَرغَنون سازِ فلک رَهزَنِ اهلِ هنرست
چون ازین غصّه ننالیم و چرا نخروشیم؟
5-گُل بجوش آمد و از مَی نَزَدیمَش آبی
لاجَرَم ز آتشِ حِرمان و هَوَس می جوشیم
دِل بجوش آمد و از مَی نَزَدیمَش آبی
لاجَرَم ز آتشِ حِرمان و هَوَس می جوشیم
می کَشیم از قَدَحِ لاله شَرابِ موهوم
چشمِ بَد دور، که بی مُطرِب و مَی مَدهوشیم
6-می کَشیم از قَدَحِ لاله شَرابی موهوم
چشمِ بَد دور، که بی مُطرِب و مَی مَدهوشیم
7- حافظ این حالِ عَجَب با که توان گفت که ما
بُلبُلانیم که در موسِمِ گُل خاموشیم
******************************
وزن غزل376: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان(بحر رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1- دوستان، وَقتِ گُل آن به که به عِشرَت کوشیم
سخنِ اهلِ دِلَست این و به جان بنیوشیم
موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت
مضمون بیت: فصل بهار و عيش و نوش
معنی واژگان:وقت گل: فصل بهار/ عشرت: عيش و نوش، تشکيل مجلس بزم و معاشرت توأم با شادي با دوستان/ اهل دل: عاشقان/ به جان: از صميم قلب/ نيوشيدن: گوش دادن، شنيدن،
آرایه ها:تناسب در دل و جان /جناس در به و به
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: ای یاران در فصل گل شایسته است که بخوشی و عیش بپردازیم. این گفتة صاحبدلانست و باید آن را از دل و جان شنید و بکار بست.
………………………….
2-نیست در کس کَرَم و وقتِ طَرَب می گُذَرَد
چاره آنست که سَجّاده به مَی بِفروشیم
موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت-زهد و رندی در برابر هم(گذشتن از زهد خشک به سوی معرفت ناب)
مضمون بیت: فصل بهار و تهيدستي و چاره ي کار
معنی واژگان:کرم: بخشندگي/ طرب: شادي و نشاط/ سجّاده: جانماز/ سجاده و خرقه در گرو شراب گذاشتن يا در وجه شراب دادن مضموني است که در شعر حافظ بسيار تکرار شده است/ به مي فروختن يعني در مقابل شراب دادن و فروختن
آرایه ها: تضاد در سجاده و می/تناسب در می با طرب
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و تکرار حرف «د» و آوای «t» و نزدیکی مخرج آن ها.
معنی بیت: آثار بخشندگی و رادی در کسی پدیدار نیست و فرصت شادی سپری می شود، علاج کار آنست که جانماز را بفروشیم و از وجه آن باده بخریم.
………………………….
3-خوش هَوائیست فَرَح بَخش، خدایا بفرست
نازنینی که به رویَش مَیِ گُلگون نوشیم
موضوع بیت: همنشینی (بزم طرب هم پروانه و هم شمع می خواهد)
مضمون بیت: آرزوي زيباروي بزم آرا
معنی واژگان:خوش: دلپذير/ فرح بخش: شادي آور/ نازنين: زيباروي خوش اندام و ظريف/ به رويش مي گلگون نوشيم: به چهره اش نگاه کنيم و شراب گلرنگ بنوشيم/ اشاره به چهره ي همان نازنين که چهره ي او نيز مانند گل است/ اين بيت را مي توان نوعي شطح دانست که سخن گفتن بدين سان يا خدا دور از ادب است
قواعد: نازنین: صفت جانشین موصوف
واج آرایی: تکرار حرف «ش» در بيت و حرف «ن» در مصراع دوم
معنی بیت: هوائی دلپذیرو شادی آورست، خداوندا،یاری نازپرور و عزیز ببزم ما روانه کن تا بر جمال فرخندة او بادة سرخ در کشیم.
……………………………
4-اَرغَنون سازِ فلک رَهزَنِ اهلِ هنرست
چون ازین غصّه ننالیم و چرا نخروشیم؟
موضوع بیت: دنیا و بی اعتباری آن(افسوس خوردن از رهزنی فلک )
مضمون بیت: حرمان اهل هنر
معنی واژگان:ارغنون ساز فلک: مقصود ستاره ي زهره است که مظهر هنر آواز و موسيقي و شادي و نشاط است/ ارغنون: نام سازي است بادي/ ارغنون ساز: نوازنده ي ارغنون/ رهزن: قاطع الطريق، دزد جاده ها و نيز معني «نوازنده» يا «مقام نواز» هم مي دهد/ در بيت اشاره اي به خوش آوازي و موسيقي داني حافظ هست/رهزن: (1) راهزن راه ها/ 2) نوازنده)
قواعد: ارغنون ساز فلک: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در ارغنون ساز و رهزن و اهل هنر و ناليدن و خروشيدن همه از اصطلاحات موسيقي هستند / ایهام در رهزن
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: ارغنون نوازندة سپهر دزدانه هنرمند کش است، باید از این غم نالید و فریادکرد.
………………………………..
5-گُل بجوش آمد و از مَی نَزَدیمَش آبی
لاجَرَم ز آتشِ حِرمان و هَوَس می جوشیم
موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت(افسوس خوردن برای از دست دادن فرصت)
مضمون بیت: تأسف از گذشتن بهار
معنی واژگان:به جوش آمد : از زمين سرزد و سبز شد، بيقرار و آشفته شد، گل در ديگهاي گلابگيري جوشيد و گلابش گرفته شد (يعني فصل گل تمام شد)/ آب زدن: آب پاشيدن به چهره ي شخص بيقرار و آشفته، آب زدن به اطراف سرپوش ديگ گلابگيري، نوشيدن شراب/لاجرم: ناچار، بنابراين/ حرمان: نااميدي و بي نصيبي/جوشيدن: عصباني شدن، در جوش و خروش بودن
قواعد: لاجرم: قید تأکید نگاه کنید بغزل 213 بیت2 آتش حرمان (اضافه ي تشبيهي).
آرایه ها: تناسب در جوش آمدن و آب زدن و آتش و جوشيدن وگل / جناس در مي در مصراع اول و مي در مصراع دوم «در مي جوشم» / ایهام در آب زدن /ایهام در به جوش آمد
واج آرایی:تکرار حرف «ش»
معنی بیت: گل روئید و شکفت و از آب می بر آتش گل آبی نیفشاندیم و در کنار گل باده ننوشیدیم، ناگزیر از سوز محرومی و داغ خواهش دل،دیگ سینه ما می جوشد و خاطرمان مشوش است.
………………………………
6-می کَشیم از قَدَحِ لاله شَرابی موهوم
چشمِ بَد دور، که بی مُطرِب و مَی مَدهوشیم
موضوع بیت: ذکر(شراب یاد خدا )
مضمون بیت: مست بهار و طبيعت
معنی واژگان:مي کشيم: مي نوشيم/ موهوم: خيالي/ چشم بد دور: اي کاش چشم حسودان و کج انديشان نبيند/ مدهوش: دهشت زده، حيران و سرمست
قواعد:قدح لاله: (اضافه ي تشبيهي) لاله به قدح يعني جام شراب تشبيه شده است/ شرابی موهوم: موصوف و صفت
آرایه ها:تناسب در کشيدن و قدح و شراب و مطرب و مي و مدهوش
واج آرایی: تکرار حرف «م» و «ب»
معنی بیت: باده ای خیالی از جام سرخ لاله می نوشیم، چشم حسود دور و کور باد که جدا از رامشگر و باده سر مستیم.
………………………….
7- حافظ این حالِ عَجَب با که توان گفت که ما
بُلبُلانیم که در موسِمِ گُل خاموشیم
موضوع بیت: ادب (ادب حضور)
مضمون بیت: فصل بهار و حرمان
معنی واژگان:حال عجب: حالت شگفت انگيز/ بيت نشانه ي عدم استفاده از فصل بهار و ناتواني در برپا کردن مجلس بزم و شادي
قواعد: حال عجب: موصوف وصفت
آرایه ها: نوعی جناس در که و که/نوعی جناس در با وما
واج آرایی: تکرار حرف «م» در مصراع دوم
تکرار حرف «ک» و «گ» و نزدیکی مخرج آن ها.
معنی بیت: ای حافظ، این حال شگفت را با کس باز نمی توان گفت، چه ما عندلیبانیم که در بهاران بناخواه دل خود مهر سکوت بر لب نهاده ایم.
……………………………….