- *غزل 354*
1-به مُژگانِ سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم
بیا کــَـز چَشمِ بیمارَت هِزاران دَرد برچینم
2-اَلا ای همنشیـنِ دِل، که یارانَت بِرَفت از یاد
مرا روزی مَباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم
جهان پیری است بیبُنیاد، ازین فَرهادکُش فریاد
که کـرد اَفسون و نیرَنگَش مَلول از جانِ شیرینَم
3- جهان پیر است و بیبُنیاد، ازین فَرهادکُش فریاد
که کـرد اَفسون و نیرَنگَش مَلول از جانِ شیرینَم
4- ز تابِ آتشِ دوری شُدَم غَرقِ عَرَق چون گُل
بیار ای بادِ شَبگیری، نَسیمی زان عَرَق چینَم
5- جهانِ فانی و باقی، فِـدایِ شاهِد و ساقی
که سُلطانیِّ عالَم را طُفِیلِ عشق میبینم
6-اگر برجایِ من غِیری گُزینَد دوست، حاکِم اوست
حَرامَم باد، اگـر من جان به جایِ دوست بُگزینَم
7- صَباحَ الخِیـــر زد بلبل، کجایی ساقیا، برخیز
که غوغا میکند در سَر خیالِ خوابِ دوشینم
8- شبِ رِحلَت هم از بِستَر رَوَم در قَصرِ حُورُالعین
اگــر در وَقتِ جان دادن، تو باشی، شَمعِ بالینم
9-حَدیثِ آرزومندی که در این نامه ثَبت افتاد
همانا بیغَلَط باشـد که حـــافظ داد تَلقینَم
******************
وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن ( بحر هزج مثمن سالم)
1-به مُژگانِ سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم
بیا کــَـز چَشمِ بیمارَت هِزاران دَرد برچینم
موضوع بیت:تجلی (تجلی جمالی چشم ، دل عارف و عاشق را از جای به در می آورد)
مضمون بیت: مژگان و چشمان يار
معنی واژگان:هزاران: اشاره به کثرت (در مصراع اول) نشانه ي رديف طويل و پرپشت مژه هاي محبوب است/ چشم بيمار: چشم خمارآلود را به چشم بيمار تعبير مي کنند/ درد برچيدن: کنايه از مواظبت و مراقبت و بيمارداري است.
آرایه ها: تناسب در مژگان سياه و چشم بيمار /تناسب در بيمار و درد
واج آرایی: تکرار حرف «ن» در مصراع اوّل و حرف «ي» در مصراع دوم و حرف «ر» در هر دو مصراع
معنی بیت: در بنای استوار دین من با تیر مژگان سیاهت هزارها خلل پدید آوردی. بازگرد تا من بلاگردان دیده ی بیمار تو شوم و دردها از آن برگیرم.
…………………………..
2-اَلا ای همنشیـنِ دِل، که یارانَت بِرَفت از یاد
مرا روزی مَباد آن دَم که بی یادِ تو بنشینم
موضوع بیت:ذکر(ذکرالله –یادخدا)
مضمون بیت: ياد يار بي وفا
معنی واژگان:الا: آگاه باش/ همنشين دل: يار دلدار/ روزي: قسمت، نصيب
قواعد: الا: از اصوات است برای تنبیه به معنی هان
آرایه ها: جناس در ياد و ياد در مصراع اوّل و دوم / همنشين در مصراع اوّل و بنشينم در مصراع دوم با ظرافت به کار رفته است
واج آرایی: تکرار حروف «ي» و «ر» و «د» معنی بیت: هان ای همدم دل من که دوستان را فراموش کردی، آن نفس که من از یاد تو غافل بمانم نصیب و روزی من نشود (مشواد).
…………………………..
3- جهان پیر است و بیبُنیاد، ازین فَرهادکُش فریاد
که کـرد اَفسون و نیرَنگَش مَلول از جانِ شیرینَم
موضوع بیت:دنیا(فریب دنیا )
مضمون بیت: دنيا و مخالفت با عاشقان
معنی واژگان:جهان پير است و بي بنياد: اشاره اي است به پيرزني که خبر مرگ شيرين را براي فرهاد آورد و فرهاد خود را کشت/ فرياد: مي نالم، فرياد و ناله مي کنم/ فرهاد کش: دنيايي که کشنده ي عاشقان است/ ملول کردن: دل افسرده و بيزار کردن/ افسون: جادوگري، در اصل به معني ورد جادوگران است/ نيرنگ: تزوير، حقه بازي. قواعد: فرياد: (شبه جمله)
آرایه ها:ایهام تناسب درشيرين: صفت جان است امّا اشاره اي دارد به شيرين معشوقه فرهاد / در تمام بيت تلميح يعني اشاره به داستان شيرين و فرهاد است/ تناسب در پير و فرهادکش ،افسون و نيرنگ و شيرين / نوعی جناس در فرهاد و فرياد
واج آرایی: تکرار حرف «ي»
معنی بیت: عالم کهن و سست پایه است از ستم آن که عاشقانی پاک باز چون فرهاد را می کشد جای فریاد است، چه فریب و تزویرش مرا از جان عزیز به ستوه آورد و تنگدل ساخت.
…………………………….
4- ز تابِ آتشِ دوری شُدَم غَرقِ عَرَق چون گُل
بیار ای بادِ شَبگیری، نَسیمی زان عَرَق چینَم
موضوع بیت:نفحات ربّانی (نفحات دیدار)
مضمون بیت: اشتياق خبرگيري از معشوق
معنی واژگان:تاب: حرارت/ غرق عرق چون گل: اشاره است به گلاب گرفتن از گلهاي سرخ محمدي که در ديگ و بر روي کوره ي آتش مي گذارند تا گلاب آن را بگيرند/ باد شبگيري: باد سحرگاهي/ نسيم: بو/ عرق چين: نوعی کلاه بی لبه که قسمتی از فرق سر را بپوشاند،معشوقي که بر سر لطف است و عرقهاي چهره ي عاشق را با دست خود پاک مي کند، حلقه اي از پارچه يا پنبه که گلاب گيران ميان لبه ي ديگ و سرپوش آن مي گذارند
آرایه ها:نوعی جناس در غرق و عرق / تناسب در تاب و آتش و عرق و گل و نسيم و عرق چين وبادشبگیری / آتش دوري: فراق يار به آتش تشبيه شده است.
واج آرایی:تکرار حروف «ش» و «ر»
معنی بیت: از گرمای آتش هجران مانند گل به هنگام گلاب گیری غرقه در عرق شدم. ای باد سحری، بویی از شب کلاه یار که با گیسوی او قرین است بیاور تا مایه ی تسلی دل من شود.
………………………………
5- جهانِ فانی و باقی، فِـدایِ شاهِد و ساقی
که سُلطانیِّ عالَم را طُفِیلِ عشق میبینم
موضوع بیت:عشق(عشق جانمایۀ خلقت عالم است)
مضمون بیت: عشق و پادشاهي جهان
معنی واژگان:جهان فاني: اين دنيا، دنياي مادي/ جهان باقي: آخرت، دنياي معنوي/ شاهد: معشوق، زيبارو، مغبچه/ سلطاني: پادشاهي، سلطنت/ طفيل: وابسته، ريزه خوار، سربار
آرایه ها: سجع و تضاد د ر باقي و فاني /نوعی جناس در باقي و ساقي
واج آرایی: تکرار حرف «ي» و آواي «آ»] معنی بیت: عالم گذران و جهان پایدار برخی یار زیبا و ساقی گلچهره باد، چه در برابر عشق یار دنیا و آخرت را قدری نباشد و سلطنت گیتی هم به تبع عشق است و خود اصالتی ندارد.
………………………………..
6-اگر برجایِ من غِیری گُزینَد دوست، حاکِم اوست
حَرامَم باد، اگـر من جان به جایِ دوست بُگزینَم
موضوع بیت:استقامت(استقامت در عشق)
مضمون بیت: تفاوت عاشق و معشوق
معنی واژگان:حاکم اوست: مي تواند اختيار دارد، حکم، حکم اوست.
آرایه ها: نوعی جناس در جان و جاي / نوعی سجع در دوست و اوست
واج آرایی:تکرار حروف «ی» و «س»
معنی بیت: اگر به عوض من یار عاشقی دیگر انتخاب فرماید، فرمان او راست ولی بر من حرام باد، اگر جان شیرین را بر دوست رجحان دهم؛ سعدی گوید:
تا دل از آن تو شد دیده ازو دوختیم
هرچه پسند شماست، بر همه عالم حرام
……………………………..
7- صَباحَ الخِیـــر زد بلبل، کجایی ساقیا، برخیز
که غوغا میکند در سَر خیالِ خوابِ دوشینم
موضوع بیت:اشتیاق
مضمون بیت: رؤياي عاشق
معنی واژگان:صباح الخير: صبح بخير/ دوشين: ديشبي/ خواب: رؤيا/ اشاره است به در خواب ديدن معشوق و رؤياي وصال/ شراب صبحگاهي همان صبوح است که آواز بلبل با آن همراهي مي کند
قواعد: صباح الخیر زد: فعل مرکب، مأخوذ از صبا حُکُم باِلخَیرِ عربی که جمله ی دعائیه است یعنی بامداد شما خوش باد.
آرایه ها:تشخیص/تناسب و تضاد در صباح و دوش
واج آرایی: تکرار حرف «خ» و آواي «آ»] معنی بیت: هزار آوا صبح بخیر گفت، ای ساقی، کجایی از خواب بیدار شو و باده بیاور، چه خیالهای پریشان که در رویای شب گذشته دیده ام، در من هیجانی سخت و در سرم شوری برانگیخته است.
…………………………
8- شبِ رِحلَت هم از بِستَر رَوَم در قَصرِ حُورُالعین
اگــر در وَقتِ جان دادن، تو باشی، شَمعِ بالینم
موضوع بیت:حُسن عاقبت (حسن عاقبت در دولت دیداراست)
مضمون بیت: آرزوي ديدار يار در آخرين لحظات حيات
معنی واژگان:رحلت: کوچ کردن از اين دنيا و رفتن به دنياي ديگر/هم: استعمال کلمه ي «هم» در ترکيب جمله مفهوم «يکسر» را مي دهد/ قصر حورالعين: قصري از قصرهاي بهشت، حورالعين زنان زيبا و سياه چشمي بهشتي را مي گويند که در فارسي «حور» را مفرد به حساب مي آورند، مقصود قصري است که در آن حورالعين وجود دارد / عین: جمع عیناء به معنی گشاده چشم/ شمع بالين: معمولاً هم در شب بر بالين هرکس شمعي بوده است که در موقع لزوم آن را روشن مي کرده اند، هم بر بالين محتضر (= کسي که در حال جان کندن بوده است) شمعي روشن مي کرده اند، در اينجا مقصود محبوب و معشوقي است که به پرسش عاشق بيمار آمده باشد.
آرایه ها:تناسب در شمع و شب و بالين و بستر
واج آرایی: تکرار حرف «ر» در بيت و آواي «آ» در مصراع دوم
معنی بیت: اگر هنگام جان آهنگ تو شمع سان در کنار بالین من ایستاده باشی، به فرخندگی دیدار تو، همانا در شب کوچ از جهان از بستر مرگ به کاخ سیه چشمان فراخ چشم بهشتی می روم.
…………………………………..
9-حَدیثِ آرزومندی که در این نامه ثَبت افتاد
همانا بیغَلَط باشـد که حـــافظ داد تَلقینَم
موضوع بیت:علم حصولی و شهودی (تلقین )
مضمون بیت: حافظ و حکايت عشق
معنی واژگان:حديث آرزومندي: حکايت عشق/ ثبت افتاد: نوشته شد/ همانا: البته، بدون شک/ تلقين دادن: القا کردن، ياد دادن/ (اين غزل داراي اشاراتي است به خسرو و شيرين نظامي، رجوع کنيد به حافظ جاويد ص 197)
آرایه ها:تناسب در حديث و نامه و ثبت و بي غلط و تلقين
واج آرایی: تکرار آواي «آ»
معنی بیت: داستان اشتیاق که در این دفتر نگاشته شد، به یقین درست است ، چه حافظ این حدیث را به من فراگفته و آموخته است.
……………………………