- *غزل 322*
خیالِ رویِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم
به صــورَتِ تو نِگاری نه دیدم و نه شِنیدم
*هوایِ خواجگیم بود و بندگیِ تو جُستَم
امیدِ سَلطَنَتَم بود و خدمتِ تو گُزیدَم
1- خیالِ نَقشِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم
به صــورَتِ تو نِگاری نَدیدم و نَشِنیدم
2 – اگر چه در طَلَبَت هَمعِنان بادِ شِمالم
به گَردِ سَـروِ خَرامان قامَتَت نَرِسیدم
3- امید در شَبِ زُلفَت به روزِ عُمر نَبَستَم
طَمَع به دورِ دَهانَت زِ کامِ دِل بِبُریدَم
زِ شوقِ چشمة نوشَت چه قَطرِهها که فشاندم
ز لَعلِ بــاده فُروشَت چه عِشوهها که خریدم
4-به شوقِ چشمة نوشَت چه قَطرِهها که فشاندم
ز لَعلِ بــاده فُروشَت چه عِشوهها که خریدم
5- زِ غَمزه بر دِلِ ریشَم چه تیر ها که گُشادی
زِ غُصِّه بر سَرِ کویَت چه بارها که کشیدم
6- زکویِ یار بیــار، ای نَسیــمِ صُبــح غُباری
که بویِ خونِ دِلِ ریش از آن تُراب شنیدم
7-گُناهِ چَشمِ سیاهِ تو بود و گَردَنِ دِلخواه
که من چو آهویِ وَحشی ز آدمی بِرَمیدم
8-چو غُنچه بر سَرَم از کویِ او گذشت نَسیمی
که پَـرده بر دِلِ خونیـن، به بویِ او بِدَریدَم
9- به خاکِ پایِ تو سوگند و نورِ دیدة حافظ
که بی رُخِ تو فُروغ از چِراغِ دیده ندیدم
************************
وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن(بحر مجتث مثمن مخبون)
1- خیالِ نَقشِ تو در کارگاهِ دیده کشیدم
به صــورَتِ تو نِگاری نَدیدم و نَشِنیدم
موضوع بیت:ولایت (ولی بی نظیر )
مضمون بیت: (تصوير خيالي معشوق) (معشوق زيباي بي همتا)
معنی واژگان:خيال: تصوير، تصوير خيالي/ نقش: شکل و شمايل، چهره و قد، صورت، چهره/ کارگاه: نگارستان، بوم نقاشي که بر آن تصوير رسم مي کنند/ صورت: شکل/ نگار: معشوق زيبارو.
قواعد: کارگاه ديده: اضافه تشبيهي است/ کشيدن: رسم کردن.
آرایه ها: تناسب در نقش و خيال و کارگاه و صورت و نگار
واج آرایی: تکرار حرف «ي» ، «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها، حرف «ن» در مصراع دوم
معنی بیت: صورت خیالی شمایل ترا در نگارخانة چشم تصویر کردم و مانند نقش چهرة تو زیبایی ندیدم و نه باین صفت از کسی شنیدم.
……………………………..
2 – اگر چه در طَلَبَت هَمعِنان بادِ شِمالم
به گَردِ سَـروِ خَرامان قامَتَت نَرِسیدم
موضوع بیت:سالک (راه بی پایان سلوک)
مضمون بیت: (طلب عاشق) (تعجيل معشوق) (قد معشوق)
معنی واژگان:همعنان: کسي که پهلو به پهلوي سواري اسب مي تازد/ باد شمال: باد صبا بادي که از شمال مي وزد (هم خنک است و هم پيام آور و پيامبر عاشقان است.) / به گرد کسي نرسيدن: کنايه از تعجيل شخص موردنظر است.
آرایه ها:تناسب در همعنان يار و طلب و به گرد نرسيدن / تناسب در قامت و سرو خرامان و باد / سرو خرامان قامت: قد و قامت يار به سرو تشبيه شده است امّا چون سرو معمولي نمي خرامد، پس سرو خرامان يعني قامت موزوني که از آن معشوق است و حرکت مي کند.
واج آرایی: تکرار آوای «t» و حرف «د» و نزدیکی مخرج آن ها،
معنی بیت: اگرچه در جستجوی تو به همراه باد سبک پوی روانم، با اینهمه گرد سرو قد خوشخرام ترا نیز درنیافتم و بدان دستم نرسید.
………………………..
3- امید در شَبِ زُلفَت به روزِ عُمر نَبَستَم
طَمَع به دورِ دَهانَت زِ کامِ دِل بِبُریدَم
موضوع بیت:مقام فنا(فنای صفات محب در صفات محبوب)
مضمون بیت: زلف و دهان معشوق
معنی واژگان:اميد بستن: اميدوار شدن/ طمع بريدن: قطع اميد کردن/دور دهان: اطراف دهان يعني لبان زيبا، دوران زيبايي دهان معشوق، اشاره است به زماني که موهاي نرم و لطيفي بر بالاي لب معشوق ظاهر مي شود/ کام دل: آرزوي دل
قواعد: شب زلف: تشبيه زلف به شب به سبب سياهي و درازي زلف است و شاعران دل عاشق را گرفتار زلف معشوق مي دانند و عاشقي که در بند زلف معشوق گرفتار است به روشنايي روز عمر خود اميدوار نيست ، تشبیه صریح
آرایه ها: تضاد در شب و روز / تناسب در زلف و شب و بستن / ایهام تناسب در دهان و کام /ایهام در دور دهان
واج آرایی: تکرار آواي «د» و «t» و حرف «ر»
معنی بیت: در ظلمت گیسوی تو با وجود غم عشق دل از روز روشن زندگانی برداشتم و از حیات گرانمایه نومید شدم و در روزگار فرمانروایی دهان تو رشتة امیدم از رسیدن بمراد دل گسست.
…………………………….
4-به شوقِ چشمة نوشَت چه قَطرِهها که فشاندم
ز لَعلِ بــاده فُروشَت چه عِشوهها که خریدم
موضوع بیت:مقام طلب
مضمون بیت: دهان و لبان معشوق
معنی واژگان:شوق: اشتياق، آرزومندي/چشمه ي نوش: دهان شيرين (شيرين به جهت سخنان شيرين يا بوسه ي شيرين) نوش به معني شيريني و در اينجا مفهوم اصلي سرچشمه ي شيريني هاست/ چه قطره ها که فشاندم: چه اندازه اشک ريختم/ لعل باده فروش: استعاره است از لبان مست کننده/ عشوه: فريب/ چه عشوه ها که خريدم: چه اندازه فريب خوردم يعني قول دادي و به قولت وفا نکردي
آرایه ها: چشمة نوش : باستعاره مراد دهان معشوق /تناسب در چشمه و قطره و فشاندن/تناسب در لعل و باده فروش و عشوه / نوعی تضاد در فروش و خريد / تناسب در نوش و باده
واج آرایی: تکرار حرف «ش»
معنی بیت: در آرزوی چشمة نوشین دهان تو اشکها ریختم و از لعل لب میگسار میفروش تو فریبهای بسیار خوردم.
……………………….
5- زِ غَمزه بر دِلِ ریشَم چه تیر ها که گُشادی
زِ غُصِّه بر سَرِ کویَت چه بارها که کشیدم
موضوع بیت:مقام صبر
مضمون بیت: غمزه ي يار و غصه ي عاشق
معنی واژگان:غمزه: ناز و کرشمه و به گوشه ي چشم اشاره کردن/ دل ريش: قلب مجروح/ تير گشادن: تير انداختن/ بر سر کويت: در گذرگاه تو/ چه بارها که کشيدم: چه سختي هايي را تحمل کردم
آرایه ها: تناسب در تير و گشادن و دل و ريش /تناسب در کوي و بار و کشيدن / نوعی جناس در بر و بار / ترصیع
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: بسا تیرهای ناز و کرشمه که بر دل مجروح من افکندی و بسی بار غم که در کوی تو بدوش دل کشیدم.
…………………………..
6- زکویِ یار بیــار، ای نَسیــمِ صُبــح غُباری
که بویِ خونِ دِلِ ریش از آن تُراب شنیدم
موضوع بیت:نفحات ربّانی
مضمون بیت: غبار کوي دوست
معنی واژگان:کوي يار: گذرگاه معشوق/ نسيم صبح: باد سحرگاهي/ دل ريش: قلب مجروح /تراب: خاک /شنيدم: استشمام کردم
آرایه ها: نوعی جناس در يار و بيار / تناسب در کوي و نسيم و غبار و تراب /تناسب در خون و ريش /تناسب در بوي و نسيم و شنيدن /نوعی جناس در بوي و کوي.
واج آرایی: تکرار حروف «ي» و «ر» و آوای «ــِ»
معنی بیت: ای باد خوش بامدادی از محلة دوست گردی بیاور، چه از خاک آن سر کوی بوی خون دلهای افگار عاشقان بمشام می رسد.
…………………
7-گُناهِ چَشمِ سیاهِ تو بود و گَردَنِ دِلخواه
که من چو آهویِ وَحشی ز آدمی بِرَمیدم
موضوع بیت:عشق(کشش معشوق و کوشش عاشق)
مضمون بیت: زيبايي يار و عاشق مجنون
معنی واژگان:گردن دلخواه: گردن زيبا و دلپذير، (گردن و چشمان آهو بسيار زيباست)
آرایه ها:تناسب در چشم سياه و گردن دلخواه و آهوي وحشي و رميدن
واج آرایی: «آه» در کلمات گناه و سياه و دلخواه و آهو لطافت و ظرافتي به بيت داده است
معنی بیت: تقصیر از دیدة سیاهدل تو و گردن زیبای دلپسندت بود که شیفته و مجنونم ساخت تا من از آدمیزاد چون آهوی دشتی گریزان شدم.
……………………………..
8-چو غُنچه بر سَرَم از کویِ او گذشت نَسیمی
که پَـرده بر دِلِ خونیـن، به بویِ او بِدَریدَم
موضوع بیت:نفحات ربّانی (شکوفایی دل عاشق بامژدۀ دیدار)
مضمون بیت: نسيم کوي دوست و بوي او و حال عاشق
معنی واژگان:کوي او: گذرگاه او/ نسيم: باد ملايم/ پرده دريدن: در مورد غنچه شکفته شدن و در مورد عاشق آشکار کردن راز عشق/ دل خونين: براي غنچه گلبرگهاي سرخ رنگ گل و در مورد عاشق قلب مجروح
آرایه ها: نوعی جناس در کوي و بوي /تناسب در غنچه و نسيم و پرده و دل خونين و بوي /تناسب در دل خونين و دريدن
واج آرایی:تکرار حرف «ي» و «د»
معنی بیت: باد نرمی از کوی دوست بر من که از فروبستگی و دلتنگی مانند غنچه بودم، گذر کرد و ببوی خوش یار و شوق دیدارش پرده را بر دل خون شده چاک زدم و راز عشقم را آشکار نمودم.
……………………………….
9- به خاکِ پایِ تو سوگند و نورِ دیدة حافظ
که بی رُخِ تو فُروغ از چِراغِ دیده ندیدم
موضوع بیت:حدیث فراق
مضمون بیت: چهره ي يار و چشم حافظ
معنی واژگان: سوگند: قسم/ رخ: چهره/ فروغ: نور و روشني
قواعد: چراغ ديده: اضافه ي تشبيهي يعني چشم به چراغ تشبيه شده است
آرایه ها: تشبيه مضمر در بيت هست يعني خاک پاي معشوق به سرمه ي روشني بخش ديده تشبيه شده است./ تناسب در نور و فروغ و چراغ و ديده و ديدن
واج آرایی: تکرار حرف «ي» «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها،
معنی بیت: بغبار قدم مبارک تو قسم می خورم و بفروغ چشم حافظ که آنهم خاک پای تست که از فراق روی تو نوری در چراغ چشم من نمانده است.
………………………….