- * غزل 308*
ای رُخَت چون خُلد و لَعلَت سَلسَبیل
سَلسَبیلَــت کـرده خونِ دِل سَبیل
1 – ای رُخَت چون خُلد و لَعلَت سَلسَبیل
سَلسَبیلَــت کـرده جان و دِل سَبیل
2 – سَبزپوشانِ خَطَت بر گِردِ لب
همچو مورانَند گِردِ سَلسَبیل
3- ناوَکِ چَشمِ تو در هر گوشهای
همچو من افتاده دارد صَد قَتیل
یا رب این آتَش که در جانِ من است
سرد کن آن سان که کردی بر خَلیل
4- یا رب این آتَش که در جانِ من است
سرد کن زانسان که کردی بر خَلیل
5- من نمییابم مَجال، ای دوستان
گر چه دارد او جَمالی بس جَمیل
6- پایِ ما لَنگ است و مَنزِل بس دِراز
دسـت ما کـوتاه و خُــرما بر نَخیل
حــافظ از سـَـرپنجــة عِشقِ نِگار
همچو مور اُفتاده ای در پایِ پیل
7- حــافظ از سـَـرپنجــة عِشقِ نِگار
همچو مور اُفتاده شد در پایِ پیل
*یا مَکَش بر چهره نیلِ عاشقی
یا فرو بر جامۀ تقوی به نیل
*حُسنِ این نَظم از بیان مستغنی است
بر فُروغِ خَور نَجویَد کَس دلیل
*مُعجِز است این شعر یا سِحرِ حَلال
هاتِف آورد این سُخَن یا جِبرِئیل
*عقل در حُسنَش نمی یابد بَدَل
طَبع در لُطفَش نمی بیند بدیل
شاهِ عالَــــم را بَقــا و عِــزُّ و نــاز
باد و هر چیزی که خواهد زین قَبیل
8 – شاهِ عالَــــم را بَقــا و عِــزُّ و نــاز
باد و هر چیزی که باشد زین قَبیل
****************
وزن غزل: فاعلاتن فاعلاتن فاعلات(بحر رمل مسدس مقصور)
1 – ای رُخَت چون خُلد و لَعلَت سَلسَبیل
سَلسَبیلَــت کـرده جان و دِل سَبیل
موضوع بیت:قرار و بیقراری
مضمون بیت: چهره و لبان معشوق
معنی واژگان:خلد: بهشت/لعل: استعاره از لبان معشوق/ سلسبيل: نام چشمه اي است در بهشت/سيل کردن: وقف کردن، عطا کردن به همه بدون چشم داشت.
آرایه ها: تناسب در خلد و سلسبيل /تناسب در رخ و لعل /تناسب در جان و دل / تکرار سلسبیل
واج آرایی: تکرار حرف «ل» و «س»
معنی بیت: ای آنکه چهره ات چون بهشت جاودان و لب لعل فامت چشمه ی روح فزای مینوست، سلسبیل لب نوشین تو جان و دل عاشقان را بر خود وقف و مباح کرده است؛ ابتکار مضمون در این بیت از بیت ادیب صابر ترمذی است که حافظ آن را پسندیده و با تغییر وزن مطلع غزل خود قرار داده است نگاه کنید به صفحه ی 505 دیوان ادیب صابر تصحیح استاد محمدعلی ناصح چاپ تهران:
ای روی تو چو خلد و لبانت چو سلسبیل بر خلد و سلسبیل تو جان و دلم سبیل
……………………..
2 – سَبزپوشانِ خَطَت بر گِردِ لب
همچو مورانَند گِردِ سَلسَبیل
موضوع بیت: نازونیاز
مضمون بیت: خط و لب معشوق
معنی واژگان:سبز پوشان خط: موهاي لطيفي که در پشت لب بالاي معشوق تازه بالغ شده سبز شده است./ در نسخه بدل «حوران» به جاي موران آمده است که گويا مناسبتر باشد/ تشبيه موهاي لطيف پشت لب معشوق به موران يا حوران و لب معشوق به سلسبيل
قواعد: سبز پوشان خط: تشبیه صریح
آرایه ها: در بيت صفت ردّالقافيه است يعني قافيه ي مصراع اول بيت قبل در مصراع دوم بيت بعد تکرار شده است/تکرار گرد
واج آرایی: تکرار حرف «ب» در مصراع اول
معنی بیت: سبزپوشانی که خط عذار تو اند بر پیرامون لبت مانند موران بر چشمه ی بهشتی صف آراسته اند.
………………………………..
3- ناوَکِ چَشمِ تو در هر گوشهای
همچو من افتاده دارد صَد قَتیل
موضوع بیت:عشق (شهید عشق )
مضمون بیت: مژگان يار
معنی واژگان:ناوک: نوعي اسلحه که کوچکتر از تير و داراي غلاف است، و در اينجا مقصود مژگان يار است/ در هر گوشه اي: در گوشه و کنار شهر/ قتيل: کشته
آرایه ها: تناسب در ناوک و افتاده و قتيل / تناسب در چشم و گوشه / اغراق
واج آرایی: تکرار آوای «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها
معنی بیت: اي يار، تير مژگان چشم تو در هر گوشه اي صد کشته مانند من افتاده بر زمين دارد.
محصول بيت ــ ناوك چشمت در هر گوشه چون من صد مقتول دارد. كلمه «افتاده» جايز است مقيد لفظ «من» يا «دارد» باشد، يعنى چون من افتاده يا همچو من، افتاده دارد.
………………………….
4- یا رب این آتَش که در جانِ من است
سرد کن زانسان که کردی بر خَلیل
موضوع بیت:اولیای الهی (اولیاء خوف و حزن ندارند)
مضمون بیت: آتش عشق
معنی واژگان:آتش: مقصود آتش عشق است/خليل: مقصود حضرت ابراهيم خليل است که نمرود او را در آتش انداخت امّا خداي بزرگ آن آتش را براي او سرد و سلامت ساخت/زانسان: همان گونه که
آرایه ها: تناسب در آتش و جان و سرد کردن و خليل / نوعی تضاد در آتش و سرد کردن / تلمیح به داستان حضرت ابراهیم (ع)
معنی بیت: پروردگارا، آتش سوزان عشق را که در جان من افروخته است، سرد و خوش بساز همان گونه که بر ابراهیم خلیل آتش نمرود را گلستان کردی.
………………………..
5- من نمییابم مَجال، ای دوستان
گر چه دارد او جَمالی بس جَمیل
موضوع بیت:توفیق(دست ندادن فرصت وصل)
مضمون بیت: يار زيبا و عاشق نااميد
معنی واژگان:مجال: ميدان، فرصت، موقعيت /جمال: زيبايي، چهره و قامت/ جميل: زيبا
قواعد: جمیل: صفت مشبهه از جمال به معنی زیبا و نیکو و به کمال.
آرایه ها:نوعی جناس در جمال و جميل
واج آرایی: تکرار حرف «ج»
معنی بیت: اگرچه زیبایی و حسن او به کمال است، ای یاران، مرا رخصت راه یافتن به کوی او نیست و من از جمال وی بی نصیب افتاده ام.
…………………..
6- پایِ ما لَنگ است و مَنزِل بس دِراز
دسـت ما کـوتاه و خُــرما بر نَخیل
موضوع بیت:توفیق-عنایت (تمنای توفیق )
مضمون بیت: اميد محال
معنی واژگان:لنگ: عليل، شکسته، کل/ منزل: جاي نزول در حين سفر/نخيل: درخت خرما
آرایه ها:تضاد در پاي و دست /تضاد در دراز و کوتاه
واج آرایی: تکرار آواي «آ»
معنی بیت: پای ما شل و راه به سر منزل مقصود دور و دراز است، دست ما کوتاه و خرما بر بالای نخلی بلندست. این دو مصراع به صورت مثل سائر درآمده و مراد از آن بیان ناتوانی و عجز کسی در انجام دادن کاری است.
……………………………..
7- حــافظ از سـَـرپنجــة عِشقِ نِگار
همچو مور اُفتاده شد در پایِ پیل
موضوع بیت:مقام فنا-تواضع و فروتنی
مضمون بیت: حافظ و نيروي عشق
معنی واژگان:سرپنجه: قدرت و نيروي زياد/ نگار: معشوق زيبارو /افتاده: عاجز و ناتوان
معنی بیت: حافظ از قدرت و غلبه ی عشق یار گویی چو موری در زیر پای گران فیل عاجز و ناتوان شد.
…………………………………
8 – شاهِ عالَــــم را بَقــا و عِــزُّ و نــاز
باد و هر چیزی که باشد زین قَبیل
موضوع بیت:دعا(دعا درحق معشوق)
مضمون بیت: دعا به جان پادشاه جهان
معنی واژگان: شاه عالم را: براي پادشاه جهان/ بقا: هستي پايدار، عزّ: احترام، عزت/ ناز: افتخار/ باد: باشد، الهي باشد/ زين قبيل: مانند اينها.
قواعد: باد: فعل دعایی
واج آرایی: تکرار حرف «ز»
معنی بیت: براي شاه عالم بقاي عمر و بزرگي و نعمت و شادماني و هر چيزي از اين قبيل، پيوسته برقرار باشد.
محصول بيت ــ شاه عالم جاويدان و با عز و ناز باشدو از اين قبيل نعمتها هر چه بخواهد برخوردار گردد. خلاصه در عالم هر چه بخواهد خداوند تعالى برايش ميسر نمايد.
……………………………………………