*غزل 299*
اگر شَراب خوری، جُرعهای فَشان بر خاک
در آن گُناه که نَفعی رَسَد به غِیر چه باک
1- اگر شَراب خوری، جُرعهای فَشان بر خاک
از آن گُناه که نَفعی رَسَد به غِیر چه باک
برو هر آنچه که داری بخور، دِریغ مَخور
که بیدریـغ زنــد روزگار تیــغِ هلاک
2- برو به هر چه تو داری بخور، دِریغ مَخور
که بیدریـغ زنــد روزگار تیــغِ هلاک
3- به خاکِ پای تو ای سَروِ نازپرورِ من
که روزِ واقعه پا وامگیرم از سرِ خاک
چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه مَلَک
به مذهـب همه کُفرِ طَریقت است اِمساک
4- چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پَری
به مذهـب همه کُفرِ طَریقت است اِمساک
مُهَندِسِ فَلَکــی راهِ دِیــرِ شِش جهتــی
چُنان بِبَست، که رَه نیست جز به دیرِ مَغاک
مُهَندِسِ فَلَکــی راهِ دِیــرِ شِش جهتــی
چُنان بِبَست، که رَه نیست جز به دامِ مَغاک
5- مُهَندِسِ فَلَکــی راهِ دِیــرِ شِش جهتــی
چُنان بِبَست، که رَه نیست زیر ِدیرِ مَغاک
6- فریبِ دخترِ رَز، طُرفه میزند رَهِ عقل
مباد تا به قیامـت خـَراب طارَم ِتاک
7- به راهِ مَیکده حافظ خوش از جَهان رفتی
دعایِ اهلِ دِلَـت بـاد مونـسِ دلِ پاک
******************************
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان ( بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1- اگر شَراب خوری، جُرعهای فَشان بر خاک
از آن گُناه که نَفعی رَسَد به غِیر چه باک
موضوع بیت:عنایت(انتظار عنایت از خوبان)
موضمون بیت: (جرعه فشاني/ گناه پسنديده)
معنی واژگان:جرعه: به اندازه ي يک دهان از مايعات/ جرعه فشاني بر خاک: رسمي بوده است از قديم الايام که در وقت نوشيدن شراب جرعه اي به عنوان هديه و نثار بر خاک مي افشاندند/ باک: ترس
آرایه ها: نوعی جناس در باک و خاک / تناسب در شراب خوردن و گناه
واج آرایی:تکرار حرف «ر»
معنی بیت: اگر باده بنوشی، یک جرعه(آشام) به یاد دوستان در گذشته و یاران سفر کرده بر خاک بریز که گفته اند:اگر گناهی و ستمی بر نفس خود روا داری که سودی از آن به دیگران عاید شود، جای نگرانی نیست،شاعر گوید:
شَرِبنا و اَهرَقنا علی الارض جُرعَهً
و للارض مِن کَأسِ الکِرامِ نَصیبُ
که ترجمة آن بفارسی اینست: باده نوشیدیم و بر خاک جرعه ای افشاندیم و زمین را از جام شراب کریمان بهره ای است.
………………………………..
2- برو به هر چه تو داری بخور، دِریغ مَخور
که بیدریـغ زنــد روزگار تیــغِ هلاک
موضوع بیت:قناعت(به هر چه در کف داری قناعت کن)
مضمون بیت: مال و استفاده ي از آن
معنی واژگان:برو: به اين شيوه رو بياور/ به هرچه تو داري بخور: هرچه را داري خودت مصرف کن/ دريغ مخور: غم و غصّه به خود راه مده/ بي دريغ: بي پروا، بدون مضايقه/ تيغ هلاک: شمشير نابودي
آرایه ها: جناس در بخور و مخور / جناس در دريغ و دريغ
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: چنانکه مرحوم قزوینی در حاشیه ی صفحه ی 203 دیوان حافظ ذکر کرده اند؛ در نسخ چاپی «مخور دریغ و بخور» به جای «بخور دریغ مخور» آمده که معنی آن روشن تر است.یعنی بر هرچه از آن توست و در اختیار داری افسوس مخور و بی مضایقه تمتعی از آن برگیر و بهره ای ببر، چه ایام شمشیر هلاک به کشتن تو بی محابا بر می کشد.
………………………………
3- به خاکِ پای تو ای سَروِ نازپرورِ من
که روزِ واقعه پا وامگیرم از سرِ خاک
موضوع بیت:عنایت(انتظار عنایت ابدی عاشق از معشوق)
مضمون بیت: آرزوي لطف معشوق پس از مرگ
معنی واژگان:سرو: مقصود معشوق خوش قد و قامت/نازپرور: در ناز و نعمت پرورش يافته. روز واقعه: روز مرگ/خاک: قبر/پاوامگير: از آمدن خودداري مکن.
آرایه ها: جناس در خاک و خاک /تضاد در پا و سر / جناس در سرو و سر
واج آرایی: تکرار آواي «آ»
معنی بیت: ای سرو قامت به ناز و کرشمه خو گرفته، من تو را به غبار قدمت سوگند می دهم که روز مرگ بر سر گورم بنشین و قدم از خاک من دریغ مدار.
………………………………….
4- چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پَری
به مذهـب همه کُفرِ طَریقت است اِمساک
موضوع بیت: عنایت(انتظار عنایت از خوبان)
مضمون بیت: بخل و خست
معنی واژگان:پري: جنّ مؤنث، فرشته/ مذهب: روش، روش ديني، شعبه اي از دين/ کفر: ناسپاسي، کافر بودن/ طريقت: راه و رسم درويشي، تصوف/کفر طريقت: مخالفت با راه و رسم هر مذهبي/ امساک: بخل و خست
قواعد: چه…چه: حرف ربط دوگانه برای تسویه به معنی خواه…خواه
آرایه ها:تضاد در مذهب و کفر / نوعی تناسب در مذهب و طريقت / تضاد در دوزخي و بهشتي /تضاد در آدمي و پري
واج آرایی: تکرار حرف «ي»
معنی بیت: در راه و رسم هر آفریده خواه اهل دوزخ باشد یا مقیم بهشت خواه آدمیزاد یا فرشته زفتی و بخل، پوشیدن و پنهان داشتن آئین و طریقه ی جوانمردی است.
…………………………………….
5- مُهَندِسِ فَلَکــی راهِ دِیــرِ شِش جهتــی
چُنان بِبَست، که رَه نیست زیر ِدیرِ مَغاک
موضوع بیت:تسلیم (چون گریز ممکن نیست پس تسلیم شدن بهتر است )
مضمون بیت: دنيا و اختيارات آن
معنی واژگان:مهندس فلکي: خداوند بزرگ/دير شش جهتي: اين جهان که شش جهت دارد/ شمال و جنوب و شرق و غرب و بالا و پايين/ دير مغاک: قبر، گور
قواعد: شش جهتی: صفت نسبی،دیر موصوف
آرایه ها: تناسب در مهندس و دير و شش جهتي و راه و بستن مغاک/ جناس در دير و دير
واج آرایی: تکرار حروف «ه» و «ي»
معنی بیت: معمار آسمانی راه صومعه ی شش سویه گیتی را چنان مسدود کرد که راهی از زیر این جهان خاکی بیرون نمی شناسیم.
………………………….
6- فریبِ دخترِ رَز، طُرفه میزند رَهِ عقل
مباد تا به قیامـت خـَراب طارَم ِتاک
موضوع بیت:عقل و عشق در برابر هم
مضمون بیت: شراب
معنی واژگان:فريب: عشوه، جاذبه/ دختر رز: شراب/ طرفه: به گونه اي شگفت آور/ مي زند ره عقل: خرد را فريب مي دهد/ طارم تاک: داربست درخت انگور
آرایه ها: دختر رز: به استعاره مراد شراب است/تناسب در فريب و ره زدن / تناسب در رز و تاک و طارم / تضاد در فريب و عقل
واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d» و «آ»
معنی بیت: باده، دختر رز رهزن خرد، به شیوه ای نو و شگفت انگیزست، تا رستخیز داربست تاک از آسیب ایمن بماناد تا ما را از بند غم رها دارد.
………………………….
7- به راهِ مَیکده حافظ خوش از جَهان رفتی
دعایِ اهلِ دِلَـت بـاد مونـسِ دلِ پاک
موضوع بیت:میکده (حافظ و رسیدن به مقام میخانه)
مضمون بیت: حافظ و مستي و چشم پوشي از دنياي مادي
معنی واژگان:به راه ميکده: از راه ميخانه/خوش: زيبا و دلپذير و جالب توجّه /از جهان رفتي: از اين دنياي مادي صرفنظر کردي/ اهل دل: عاشقان/مونس: همدم، رفيق
معنی بیت: ای حافظ، از دنیا و گرفتاری های آن نیک وارستی و به میخانه معرفت روی آوردی، دعای خیر صاحبدلان همدم دل پاک و روشن تو باد.