• *غزل 287*

1- ای همه شِکلِ تو مَطبوع و همه جایِ تو خوش

دلـَـم از عشــوة شیرینِ شَکَـرخایِ توخوش

هَمچو گلبرگِ طَری، بود وجود تو لطیف

همچنان ســروِ چمـن جمله، سراپای توخوش

2- هَمچو گلبرگِ طَری، هست وجود تو لطیف

همچو ســروِ چمـنِ خُلد، سراپای توخوش

شیوۀ ناز ِتو شیرین، خط وخالِ تو ملیح

چشم و ابرویِ تو زیبا، قد وبالایِ تو خوش

3- شیوه و ناز ِتو شیرین، خط وخالِ تو ملیح

چشم و ابرویِ تو زیبا، قد وبالایِ تو خوش

4-  هم گلستان خیالــم ز تو پــرنقش و نگار

هم مشامِ  دلم از زلفِ سَمن سایِ تو خوش

در رهِ عشـق، که از سیلِ فَنا نیست گذار

کرده‌ام خاطر خود را به تَمنّایِ تو خوش

5- در رهِ عشـق، که از سیلِ بلانیست گذار

کرده‌ام خاطر خود را به تَمنّایِ تو خوش

پیشِ چَشمِ تو بمیرم که بدان بیماری

می کند دردِ مرا از رخِ زیبایِ تو خوش

6- شُکرِ چَشمِ تو چه گویم که بدان بیماری

می کند دردِ مرا از رخِ زیبایِ تو خوش

7- در بیابانِ طَلَب گر چه ز هر سو خَطَریست

می‌رود حافظِ بی‌دل به تـَوَلّایِ تو خوش

*******************************

وزن غزل 287 : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ( بحر رمل مثمن مخبون محذوف )

1- ای همه شِکلِ تو مَطبوع و همه جایِ تو خوش

دلـَـم از عشــوة شیرینِ شَکَـرخایِ توخوش

موضوع بیت:یارو اغیار(یارسراپاحُسن)

مضمون بیت: معشوق دلپذير

معنی واژگان:مطبوع: دلپسند، پسنديده/ خوش: در مصراع اوّل، دلپذير و زيبا و در مصراع دوم: شادمان، خوشحال/ عشوه ي شيرين: ناز و کرشمه ي دلپذير/ شکرخا: شيرين، جونده ي شکر

قواعد: شکرخا : صفت مرکب فاعلی

آرایه ها: تناسب در شيرين و شکر /تناسب در مطبوع و خوش

واج آرایی: تکرار حرف «ش»

معنی بیت: ای همه صورت تو دلپذیر و ای همه اندامهای تو نیکو ، دل من از فریب و کرشمة تو که گوئی در سخن کوئی شکرشکنی می کند ، شاد است .

……………………..

2- هَمچو گلبرگِ طَری، هست وجود تو لطیف

همچو ســروِ چمـنِ خُلد، سراپای توخوش

موضوع بیت: یارواغیار(یارسراپاحُسن)

مضمون بیت: بدن و قدّ معشوق

معنی واژگان:گلبرگ: هريک از برگهاي گل سرخ/ طري: با طراوت/ لطيف: داراي لطافت و ظرافت/ چمن: باغ/خلد: بهشت/ خوش: دلپذير.

قواعد: چمن خلد : تشبیه صریح

آرایه ها: تناسب در گلبرگ و سرو و /نوعی جناس در  سرو و سرا «در سراپا»./ نوعي ارتباط معنانيي  در سراپا و سر

معنی بیت: اي معشوق، وجود تو هم چون گلبرگ تازه و با طراوت، لطيف و زيباست و سراپاي تو مانند سروي که در باغ بهشت روييده باشد، دل پذير و خوش است.

محصول بيت ــ وجودت چون گلبرگ تازه لطيف است. سرا پا همه جايت چون سروچمن خوش آيند است خلاصه همه جايت زيبا و لطيف است.

……………………….

3- شیوه و ناز ِتو شیرین، خط وخالِ تو ملیح

چشم و ابرویِ تو زیبا، قد وبالایِ تو خوش

موضوع بیت: یارواغیار(یارسراپاحُسن)

مضمون بیت: زيبائيهاي يار

معنی واژگان:شيوه: کرشمه/ خط و خال: زيباييهاي چهره/ مليح: نمکين/ خوش: با اعتدال، متناسب

آرایه ها: نوعي تضاد يا طباق در شيرين و مليح

واج آرایی: تکرار حرف «ش» و آواي «آ» و آواي «t»

معنی بیت: ناز و عشوه ي تو شيرين و دل پسند و خطّ و خال چهره ات نمکين، چشم و ابروي تو زيبا و قامت رعناي تو خوش است.

محصول بيت ــ شيوه ونازت شيرين و خط و خالت مقبول و چشم و ابرويت زيبا و قدو قامتت دل‌ربا است.

…………………………

4-  هم گلستان خیالــم ز تو پــرنقش و نگار

هم مشامِ  دلم از زلفِ سَمن سایِ تو خوش

موضوع بیت: تجلی حُسن(تجلی حُسن معشوق و تأثیر در عاشق شیفته)

مضمون بیت: (چهره و زلف معشوق/ خيال و مشام عاشق)

معنی واژگان: نگار: نقاشي زيبا/مشام: قوه ي بويايي، شامّه/ سمن ساي: آنچه بوي گل ياسمن مي دهد/ خوش: معطّر

قواعد: گلستان خيال: اضافه ي تشبيهي است که خيال شاعر به گلستان تشبيه شده است.

آرایه ها: تناسب در گلستان و نقش و نگار /تناسب در مشام و زلف و سمن ساي و خوش./ تناسب درگلستان و سمن

واج آرایی: تکرار حرف «م»

معنی بیت: هم باغ خيال و آرزوي من از تو پر نقش و نگار است و هم مشام جانم از گيسوي سياه و سمن بوي تو خوش و دل پذير.

محصول بيت ــ هم گلستان خيالم زتوپر نقش و نگار: يعنى خيالم از صورت زيبايت زيور زينت يافته و چون نگارخانه چين پر نقش و نگار گشته و مشام دلم هم از زلف سمن‌ساى تو معطر شده و بوى مشگ گرفته است.

مراد اين است: دلم خوش و خرم شده است.

كسى كه در معناى مصرع ثانى گفته است: مشام دل من از بوى زلف تو كه بوى سمن را باطل مى‌كند خوش است و نيز: مشام دلم از زلف سمن‌بوى تو خوش است، اين دو نفر معناى عبارت : سمن‌ساى را ندانسته‌اند.    رد سرورى و شمعى

……………………………..

5- در رهِ عشـق، که از سیلِ بلانیست گذار

کرده‌ام خاطر خود را به تَمنّایِ تو خوش

موضوع بیت: عنایت (طلب عنایت عاشق از محبوب و ایمنی او)

مضمون بیت: عشق و آرزو

معنی واژگان: گذار: عبور/ تمنّي: خواستن، آرزو کردن.

قواعد: سيل بلا: اضافه ي تشبيهي است/ گذار : اسم مکان

آرایه ها: تناسب در ره و گذار و سيل

واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d»

معنی بیت: در طریق عشق که بسبب سیل محنت و مصیبت گذرگاه و پایابی نیست و بساحل وصال نتوان رسید ، دلم را بآرزوی دیدار تو خوش داشته ام .

……………………………..

6- شُکرِ چَشمِ تو چه گویم که بدان بیماری

می کند دردِ مرا از رخِ زیبایِ تو خوش

موضوع بیت: تجلی حُسن(جلوۀ چشم معشوق شفابخش درد عاشق)- درد و درمان (چشم یار درمان درد عاشق است)

مضمون بیت: چشم يار و درد عاشق

معنی واژگان:شکرگفتن: تشکّر کردن/ بيماري چشم: خمارآلود بودن چشم/ خوش کردن: شفا دادن و بهبود بخشيدن ولي در اينجا شاعرانه تر آن است که به معني خوشايند ساختن و مطبوع ساختن معني کنيم.

آرایه ها: تناسب در چشم و بيماري و درد و خوش کردن

معنی بیت: من از عهدة سپاسگزاری از چشم تو بر نتوانم آمد که با وجود بیماری و نیم مستی ، درد عشقی را که از چهرة زیبای تو بر من عارض شده است ، آسان و مطبوع میسازد .

……………………………

7- در بیابانِ طَلَب گر چه ز هر سو خَطَریست

می‌رود حافظِ بی‌دل به تـَوَلّایِ تو خوش

موضوع بیت: ولایت(ولی به سالکان ایمنی می بخشد)

مضمون بیت: حافظ و مرحله ي طلب

معنی واژگان: بيدل: عاشق و شيدا/ تولا: عشق، دوستي، اگرچه برای این معنی تولی … است لیکن فارسیان بتصرف خود به الف خوانند چنانکه تمنی را تمنا گویند ( لغت نامه ) / خوش: صبور و بردبار و در کمال خوشي

قواعد: بيابان طلب: اضافه ي تشبيهي است، يعني طلب به بيابان تشبيه شده است.

آرایه ها:تناسب در بيابان و سو و خطر و رفتن

واج آرایی: تکرار آواي «d» و «t»

معنی بیت: در وادی طلب و جستجو اگر چه از هر جانب بیم هلاک است ، حافظ دل از دست داده بمدد مهر و دوستی تو بشادی راه می پوید .

…………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا