• *غزل 281*

یا رب آن نوگُلِ خندان که سِپُردی به مَنَش

می‌سپارم به تو از چشـمِ حسـود چمنش

1-یا رب این نوگُلِ خندان که سِپُردی به مَنَش

می‌سپارم به تو از چشـمِ حسـود چمنش

2-گر چه از کویِ وَفا گشت به صَد مَرحَله دور

دور باد آفـَـتِ دور فَلَـک از جان و تنـش

گر به سَرمنزل سَلمی رَسی، ای پِیکِ صبا

چشـم دارم که سلامی برسانی ز منش

3-گر به سَرمنزل سَلمی رَسی، ای بادِ صبا

چشـم دارم که سلامی برسانی ز منش

4-به ادب نافه گُشایی کن از آن زُلفِ سیاه

جایِ دِل‌هایِ عزیز است، به هم برمزنـش

گو دلم حقِّ وفا بَر خَط و خالَت دارد

محتـرم دار در آن طُرِّة عَنبَرشکنش

5-گو دلم حقِّ وفا با خَط و خالَت دارد

محتـرم دار در آن طُرِّة عَنبَرشکنش

6-در مُقامــی که به یادِ لــبِ او مـَـی نوشند

سِفله آن مَست که باشد خبر از خویشتنش

7-عِـرض و مال از درِ مَیخانه نشاید اندوخت

هر که این آب خورد، رَخت به دریا فکنش

 8- هر که تَرسَد ز مَلال، اَندُهِ عشقش نه حلال

سَرِ ما و قـدمش ،یا لــبِ ما و دهنــش

9- شعرِ حافظ همه بِیتُ الغَزَلِ معرفت است

آفریــن بر نَفَسِ دِلکَـش و لُطفِ سخنش

*****************************

وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن(بحر رمل مثمن مخبون محذوف)

1-یا رب این نوگُلِ خندان که سِپُردی به مَنَش

می‌سپارم به تو از چشـمِ حسـود چمنش

موضوع بیت:دعا(دعا در حق محبوب)

مضمون بیت: معشوق و رقيب

معنی واژگان:نوگل: گل تازه، معشوق جوان و زيبا/ خندان: شکفته و شادان/ چشم: مقصود چشم زخم است/ حسود چمن: رقيب

قواعد: حسود چمن:تشبیه صریح.

آرایه ها: (چمن در اصل به معني باغ است و به اين جهت در بيت آمده است که با گل تناسب داشته باشد).

واج آرایی: تکرار حرف «ن»

معنی بیت: پروردگارا ، این گل تازه شکفته را که به من به امانت دادی ، از چشم زخم چمن باغ که بر زیبائی نو گل من حسد می برد ، به امان تو می سپارم.

………………………………..

2-گر چه از کویِ وَفا گشت به صَد مَرحَله دور

دور باد آفـَـتِ دور فَلَـک از جان و تنـش

موضوع بیت: دعا(دعا در حق محبوب)

مضمون بیت: دعا به جان و تن معشوق بي وفا

معنی واژگان: صد مرحله: معمولاً مرحله فاصله دو منزل يا فاصله اي را گويند که مسافر در يک روز طي مي کند و مقصود از صد مرحله مسافتهاي زياد است/ دورباد: خدا کند دور باشد/ آفت: بلا، بليّه /دور فلک: گردش آسمان

قواعد: کوي وفا: اضافه ي تشبيهي است يعني وفا به کوي تشبيه شده است.

آرایه ها: تناسب در کوي و مرحله و دور /نوعی جناس در دُور و دَور / تجنیس ناقص در دور و دور

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر» و «و»

معنی بیت: اگرچه معشوق از کوي وفاداري بسيار دور شد، ولي اميدوارم که بلاهاي روزگار از جان و تن او دور باشد.

محصول بيت ــ اگر چه نوگل خندان از كوى وفا صد منزل دور شد. يعنى از ما به‌كل جدا شد و دور گشت اما آفت دور قمر از جان و تن‌اش دور باشد.

………………………………….

 3-گر به سَرمنزل سَلمی رَسی، ای بادِ صبا

چشـم دارم که سلامی برسانی ز منش

موضوع بیت:عنایت (ارادت به محبوب و انتظار عنایت )

مضمون بیت: سلامي به معشوق

معنی واژگان:سلمي: يکي از عرائس شعر عربي و فارسي است و منظور از آن معشوق است، الف مقصوره در آخر مجازاً به معنی معشوق ، نیز نگاه کنید به غزل 190 بیت2/ صبا: بادي که از جانب شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است/ چشم داشتن: انتظار داشتن، اميدوار بودن.

آرایه ها: نوعی جناس در سلمي و سلام /نوعی جناس در رسي و رساني

واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z» و «آ»

معنی بیت: ای باد بهاری ، اگر به منزلگاه معشوق من برسی ، توقع دارم که درودی از جانب من ابلاغ کنی

……………………………….

4-به ادب نافه گُشایی کن از آن زُلفِ سیاه

جایِ دِل‌هایِ عزیز است، به هم برمزنـش

موضوع بیت:مقام ادب(ادب عامل راهیابی به خلوت محبوب)-زلف (زلف محبوب مسکن مألوف عاشقان )

مضمون بیت: زلف معشوق و عطر آن و جاي دلهاي عاشقان

معنی واژگان:ادب: احترام و تربيت /نامه گشايي کردن: فضا را معطّر و خوشبو کردن/ بهم بر مزن: پريشان مکن و برهم مزن/ معمولاً پيچ و تاب زلف معشوق جاي دلهاي عاشقان است

آرایه ها: تناسب در نافه و زلف و سياه و جاي دلها و به هم برزدن

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: از آن گیسوی مشکین به احترام گره نافه ای باز کنی و بوی خوش پراکنی ، ولی گیسوی وی را آشفته نسازی، چه آنجا قرارگاه دلهای گرامی عاشقان است.

……………………………….

5-گو دلم حقِّ وفا با خَط و خالَت دارد

محتـرم دار در آن طُرِّة عَنبَرشکنش

موضوع بیت:حقّ(حق عاشق بر معشوق و برعکس)-عنایت (انتظار عنایت از محبوب)

مضمون بیت: زلف معشوق و دل عاشق زيباييهاي معشوق و حق عاشق

معنی واژگان:خط و خال: زيباييهاي چشم نواز چهره ي معشوق/ محترم دار: با احترام رفتار کن/ طرّه: موي صف کرده بر پيشاني معشوق که در اينجا ذکر جزء به اراده ي کل است يعني گيسوي يار/عنبرشکن: آن که يا آنچه رونق بازار عنبر (که ماده اي خوشبو است) را مي شکند

قواعد: عنبر شکن: صفت مرکب فاعلی ، طره موصوف.

آرایه ها: تناسب در خط و خال و طرّه / کلمه ي شکن در عنبرشکن اشاره اي هم دارد به چين و «شکن» گيسو (ايهام تناسب)

واج آرایی: تکرار آواي «t» و «d»

معنی بیت: ای صبا ، به یار من بگو که دل مرا بر سبزۀ عذار و خال مشکین تو حقی از دوستی و نصیبی از وفاداری است و بر تست که آن را در چین زلف عنبرافشان خود به حرمت و عزت نگاه داری.

……………………………….

6-در مُقامــی که به یادِ لــبِ او مـَـی نوشند

سِفله آن مَست که باشد خبر از خویشتنش

موضوع بیت:مقام محو(مستی و مقام سُکر)

مضمون بیت: لب يار

معنی واژگان:در مقامي: در جايي/ سفله: پست/ باشد خبر از خويشتنش: سر از پا بشناسد/ يعني بايد هرکس آن قدر شراب بنوشد که از خود بيخود شود./ اشاره است به لب ميگون يار

معنی بیت: در بزمی که به یاد لب نوشین یار ساغر گیرند ، مستی که در آن محفل از خود بی خود نشود و هستی خویش را فراموش نکند فرومایه و پست است.

…………………………….

7-عِـرض و مال از درِ مَیخانه نشاید اندوخت

هر که این آب خورد، رَخت به دریا فکنش

موضوع بیت:میکده (با اهل میکده جز به اخلاص معاملۀ دیگرخیانت است)

مضمون بیت: ميخانه و فنا

معنی واژگان:عرض: آبرو/ نشايد اندوخت: نمي توان ذخيره کرد/ رخت به دريا افکندن: فاني و تباه شده به حساب آوردن.

آرایه ها: این آب : به استعاره مراد باده یا آب آتشگون /تناسب در آب و دريا

واج آرایی: تکرار حرف «خ» و آواي «آ»

معنی بیت: آبرو و خواسته از خدمت در میکدۀ رندان به دست نتوان آورد ، هر که باده نوشد و از جام معرفت سیراب شود ، وی را دست از هستی شسته و به مقام فنا رسیده شمار.

……………………………….

8- هر که تَرسَد ز مَلال، اَندُهِ عشقش نه حلال

سَرِ ما و قـدمش ،یا لــبِ ما و دهنــش

موضوع بیت:ایثار (ایثار همه جانبه در راه معشوق)-غم عشق

مضمون بیت: عاشق راستين

معنی واژگان:ملال: غم و غصّه، دلتنگي/ انده: مخفّف اندوه/ سرما و قدمش(واو در اين ترکيب واو تقريب است) سر ما در زير قدم او خاک شود/ لب ما و دهنش: به بوسيدن او و وصال او توفيق يابيم.

آرایه ها:نوعی جناس در حلال و ملال / تضاد در سر و قدم / تناسب در لب و دهن / تناسب در ملال و انده

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: هرکس از به ستوه آمدن و ملول شدن و بی قرار گشتن نگران است ، غم عاشقی که با شادی جهان برابری می کند بر وی حرام باد ، یا سر در پای یار میبازیم و یا لب بر لبش به بوسیدن می نهیم.

…………………………

9- شعرِ حافظ همه بِیتُ الغَزَلِ معرفت است

آفریــن بر نَفَسِ دِلکَـش و لُطفِ سخنش

موضوع بیت:مقام مُخلَصین- حافظ و شعر او

مضمون بیت: حافظ و شعر او

معنی واژگان:بيت الغزل: بهترين بيت غزل/ معرفت: شناخت حقيقت عرفاني/ نفس دلکش: دم گيرا، دم جذاب/ لطف سخن: زيبايي و لطافت گفتار.

آرایه ها:تناسب در  شعر و بيت الغزل و نفس دلکش و لطف سخن

معنی بیت: نظم حافظ جملگی بیت برگزیدۀ غزل عرفان و چامۀ عشق الهی است ، بر دم پاک دلپذیر و شیرینی و نرمی گفتارش درود و تحسین باد.

………………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا