- غزل 273
1- اگر رَفیقِ شَفیقی دُرُست پِیمان باش
حَریفِ خانه و گَرمابه و گُلِستان باش
اگر رَفیقِ شَفیقی دُرُست پِیمان باش
حَریفِ حُجره و گَرمابه و گُلِستان باش
2- شِکَنجِ زُلفِ پریشان به دستِ باد مَده
مگو که خاطِرِ عُشّاق گو پریشان باش
3- گَـرَت هَواست که با خِضر هَمنِشین باشی
نِهان زِ چَشمِ سِکَندَر، چو آبِ حیوان باش
4- زَبورِ عشق نَوازی نه کارِ هر مُرغیست
بیا و نوگُلِ این بُلبُلِ غَزَلخوان باش
طَریقِ خِدمَت و آیینِ بَندگی کردن
خدای را تو رَها کُن به ما و سُلطان باش
5- طَریقِ خِدمَت و آیینِ بَندگی کردن
خدای را که رَها کُن به ما و سُلطان باش
6- دِگَــر به صِیــدِ حـَـرَم تیغِ برمَکَش، زنهار
و از آن که با دلِ ما کردهای پشیمان باش
7- تو شَمـعِ انجمنی یِک زَبان و یک دل شو
خیال و کوششِ پروانه بین و خَندان باش
8- کمالِ دلبری و حُسن، در نَظَربازیست
به شیــوة نَظَـر از نادِرانِ دوران باش
9- خَمـوش حافِظ و از جورِ یار، ناله مَکُن
تو را که گفت که دَر رویِ خوب حیران باش؟
******************************
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان ( بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)
1- اگر رَفیقِ شَفیقی دُرُست پِیمان باش
حَریفِ خانه و گَرمابه و گُلِستان باش
موضوع بیت:همنشینی (وفای به عهد با یاران همنشین )
مضمون بیت: يار مهربان
معنی واژگان:شفيق: مهربان /درست پيمان: پاي بند به عهد و پيمان/ حريف: دوست، همراه، رفيق، موافق، همکار
آرایه ها: نوعی جناس و سجع در رفيق و شفيق
معنی بیت: اگر یار مهربان دلسوزی وفاداری کن و همدم یار خود در همه جا باش، چه سرای چه حمام چه گلزار
………………………..
2- شِکَنجِ زُلفِ پریشان به دستِ باد مَده
مگو که خاطِرِ عُشّاق گو پریشان باش
موضوع بیت:وحدت و کثرت (کثرت زلف سبب پریشانی عاشق است )
مضمون بیت: زلف يار و دل عاشقان
معنی واژگان:شکنج: پيچ و تاب/ به دست باد دادن: در مسير باد رها کردن/ خاطر عشّاق: دل عاشقان/ گو … باش: باشد که باشد.
آرایه ها:جناس در پريشان در مصراع اوّل که صفت زلف است با پريشان در مصراع دوم که صفت خاطر عاشقان /تناسب در شکنج وزلف و پريشان
واج آرایی: تکرار حرف «ش» و آواي «آ»]
معنی بیت: چین گیسوی آشفته را بنسیم مسپار و مگو که از آشفته گشتن دل عاشقان پروائی نباشد.
………………………………
3- گَـرَت هَواست که با خِضر هَمنِشین باشی
نِهان زِ چَشمِ سِکَندَر، چو آبِ حیوان باش
موضوع بیت:مقام عزلت
مضمون بیت: ارتباط با مردان خدا و بريدن از دنياپرستان
معنی واژگان:هوي: دوستي، هوس، عشق/ خضر: يکي از پيغمبران است که به سبب نوشيدن آب زندگي عمر جاودان دارد و چون پيغمبر است نمادي از مردان خداست/ سکندر: مقصود اسکندر ذوالقرنين است که خضر جزو همراهان او بود و در جستجوي آب زندگي به سرچشمه ي آن رسيد اما نتوانست از آن آب بياشامد و تنها حضرت خضر به نوشيدن اين آب نايل آمد/ آب حيوان: آب زندگي، آب حيات که هرکس از آن بياشامد عمر جاودان مي پذيرد
آرایه ها: تناسب در خضر و نهان و اسکندر و آب حيوان
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ش» و آواي «آ»
معنی بیت: اگر دوست میداری که با حضرت خضر قرین شوی و آب بقا بنوشی و جمعیت خاطر یابی، از دیدة اسکندر عهد یعنی پادشاه عصر خویشتن را پنهان بدار و گوشه نشینی اختیار کن؛ بدانگونه که چشمة آب حیات از چشم اسکندر ناپدید گشت.
………………………….
4- زَبورِ عشق نَوازی نه کارِ هر مُرغیست
بیا و نوگُلِ این بُلبُلِ غَزَلخوان باش
موضوع بیت: قابلیت و فاعلیت (هر کسی از او کاری بر می آید )
مضمون بیت:( دعوت به عشق) (جلب توجّه معشوق)
معنی واژگان:زبور: نام کتاب حضرت داوود است که خود با آهنگ و نغمه ي داوودي مي خوانده است و زبور عشق نوازي: به مفهوم اظهار عشق کردن با ظرافت و دلپذيري است/ نوگل: گل تازه، معشوق جوان و شاداب/ اين بلبل غزلخوان: مقصود خود شاعر است
قواعد: زبور عشق: تشبیه صریح
آرایه ها: تناسب در نواختن و مرغ و بلبل غزلخوان و نوگل
واج آرایی: تکرار «م» در مصراع اوّل و تکرار «ل» در مصراع دوم
معنی بیت: سرود عشق خواندن و نواختن هنر هر پرنده ای نیست، ای یار بشتاب و قدم رنجه کن و گل تازه شکفتة بلبل داستانسرای خود باشد که منم.
………………………………….
5- طَریقِ خِدمَت و آیینِ بَندگی کردن
خدای را که رَها کُن به ما و سُلطان باش
موضوع بیت: قابلیت و فاعلیت (هر کسی از او کاری بر می آید )
مضمون بیت: بندگي عاشق و سلطنت معشوق
معنی واژگان:طريق و آيين: راه و روش/ خداي را: براي خدا/ رها کن به ما: به عهده ي ما واگذار.
آرایه ها:نوعی تضاد در خدمت و بندگي با سلطان
معنی بیت: ترا بخدا سوگند شیوة خدمتگزاری و رسم بندگی ورزیدن را بما واگذار و تو فرمانروا باش که ما بفرمانبرداری دلخوشیم.
……………………………..
6- دِگَــر به صِیــدِ حـَـرَم تیغِ برمَکَش، زنهار
و از آن که با دلِ ما کردهای پشیمان باش
موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از معشوق)
مضمون بیت: عاشق و صيد حرم
معنی واژگان:صيد حرم: شکارهايي که در بيابانهاي اطراف خانه ي خدا هستند/ تيغ کشيدن: حمله کردن به قصد کشتن/ زنهار: مواظب باش
معنی بیت: هان بار دیگر بر من که صیدم حرم عشق توام، شمشیر جفا آهیخته مدار و از جوری که بر دل من روا داشته ای ندامت اظهار کن.
……………………………….
7- تو شَمـعِ انجمنی یِک زَبان و یک دل شو
خیال و کوششِ پروانه بین و خَندان باش
موضوع بیت: قابلیت و فاعلیت (هر کسی از او کاری بر می آید )
مضمون بیت: شمع و پروانه و معشوق و عاشق
معنی واژگان:يک زبان: زبان شمع فتيله و در نتيجه شعله ي آن است که يگانه است، و يک زباني معشوق پاي بندي به عهد است/ يک دل: باز هم دل شمع همان فتيله ي اوست که يگانه است، و يک دلي معشوق همراهي او با عاشق است/ خندان: شعله ي شمع خندان بودن اوست.
آرایه ها: تناسب در شمع و انجمن و يک زبان و يک دل و پروانه و خندان
واج آرایی: تکرار حرف «ي»
معنی بیت: تو فروغ بخش محفلی مانند شمع باش که دل و زبانش هر دو یکسان آتشین است، طلعت پروانة عاشق و سعی او را بر گرد شمع فروزان وجود خود بنگر و تبسمی کن.
………………………………..
8- کمالِ دلبری و حُسن، در نَظَربازیست
به شیــوة نَظَـر از نادِرانِ دوران باش
موضوع بیت:نصیحت پذیری(توصیۀ پیر به نظربازی)
مضمون بیت: نصيحت به معشوق
معنی واژگان:کمال: کامل بودن/ حسن: زيبايي/ نظربازي: در مورد معشوق جلب نظر عاشقان ما با ناز و غمزه و کرشمه/ شيوه: روش، ناز و کرشمه/ نادران: بي همتايان/ دوران: روزگار
واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر»
معنی بیت: نهایت دلستانی و زیبائی در عاشقان خود بعنایت نگریستن است، تو هم ای دلبر در آئین مهر و نگرش از یگانگان روزگار باش.
…………………………………………………
9- خَمـوش حافِظ و از جورِ یار، ناله مَکُن
تو را که گفت که دَر رویِ خوب حیران باش؟
موضوع بیت:مقام حیرت
مضمون بیت: حافظ عاشق پيشه
معنی واژگان:روي خوب: چهره ي زيبا /حيران: سرگشته.
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: ای حافظ، دم درکش و از ستم یار منال. کسی بتو نگفت که بر چهرة زیبا نگاه کن و سرگشته شو، خودت عاشق شدی جای شکوه نیست.
…………………………….