- *غزل 254*
1-دیگــر زِ شاخِ سَــروِ سَهــی بُلبُلِ صَـبور
گلبانگ زد که، چَشمِ بد از رویِ گُل به دور
2-ای گُل، به شُکرِ آن که توئی پادشاهِ حُسن
با بلبـلانِ بــیدلِ شِیــدا مکــن غُــرور
3-از دَستِ غِیبَتِ تو شِکایَت نمیکنم
تا نیست غیبـتی نبود لَـذَّتِ حُضور
از دَستِ غِیبَتِ تو شِکایَت نمیکنم
تا نیست غیبـتی ندهد لَـذَّتی حُضور
4-گر دیگران به عِیش و طَرَب خُرَّمَند و شاد
ما را غَــمِ نِگــار بــود مایــۀ سُــرور
5-زاهِد اگر به حور و قُصور است امیدوار
ما را شـَـرابخانه قُصور است و یار حور
6-مَی خور به بانگِ چَنگ و مخور غصّه وَر کسی
گـویـد تـو را کــه باده مَخــور، گـو :هُوَالغَفور
7-حافظ شکایَــت از غَمِ هجران چه میکنی؟
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)
1-دیگــر زِ شاخِ سَــروِ سَهــی بُلبُلِ صَـبور
گلبانگ زد که، چَشمِ بد از رویِ گُل به دور
موضوع بیت: دعا(دعای عاشق در حق معشوق)
مضمون بیت: بهار و گل و بلبل
معنی واژگان:ديگر: دوباره/ سروسهي: سرو بلندبالا/ صبور: شکيبا، بلبلي که در فراق گل شکيبائي ورزيده است/ گلبانگ: صداي بلند/ چشم بد: چشمي که چشم زخم مي زند
آرایه ها: تناسب در شاخ و سرو و سهي و بلبل و گلبانگ و گل /نوعی جناس در بد و بدور
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «د» و آواي «s»
معنی بیت: باز بلبل شکیبا از فراز شاخۀ سرو راست بالا به آوای بلند میگوید که چشم حسود از دیدار رخسار گل دور باد .
…………………………………
2-ای گُل، به شُکرِ آن که توئی پادشاهِ حُسن
با بلبـلانِ بــیدلِ شِیــدا مکــن غُــرور
موضوع بیت:عنایت(انتظار عنایت از محبوب)
مضمون بیت: جلب توجّه معشوق
معنی واژگان: بيدل: دلداده/ شيدا: مجنون از عشق/ غرور کردن: تکبّر کردن
آرایه ها: گل: استعاره است از معشوق زيبا/ بلبل: اشاره و استعاره است از عاشق/ تناسب در گل و بلبل /تناسب در پادشاه و غرور کردن
واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ش»
معنی بیت: اي گل سرخ، به شکرانه ي آنکه تو پادشاه جمال و زيبايي هستي، با بلبلان عاشق و بي دل فريب و تکبّر نکن.
محصول بيت ــ اى گل به شكرانه آن كه پادشاه حسنى: به شكرانه آن كه خداى تعالى تو را زيبا آفريده به بلبلان عاشق شيدا غرور مفروش. يعنى به عشاق غرور و استغنا نشان مده.
……………………………….
3-از دَستِ غِیبَتِ تو شِکایَت نمیکنم
تا نیست غیبـتی نبود لَـذَّتِ حُضور
موضوع بیت:وصل و هجران
مضمون بیت: فراق و لزوم آن
معنی واژگان:از دست: به جهت/ غيبت: نبودن، فراق/ حضور: دمسازي و همدمي
آرایه ها: طباق يا تضاد در غيبت و حضور
واج آرایی: تکرار حرف «ت» و آواي «s» و «z»
معنی بیت: از غایب بودنت گله نمی کنم ، چه تا کسی غایب نشود ، لطف و خوشی حاضر بودن وی را در نیابد.
…………………………….
4-گر دیگران به عِیش و طَرَب خُرَّمَند و شاد
ما را غَــمِ نِگــار بــود مایــۀ سُــرور
موضوع بیت:عشق (غم عشق)
مضمون بیت: غم عشق
معنی واژگان:عيش: با شادي و نشاط به سر بردن/ طرب: شادي، نشستن در مجالس سماع و طرب انگيز/ نگار: نقش ،معشوق/ سرور: شادي
آرایه ها: نگار: به استعاره مقصود یار زیبا/ مطابقه يا تضاد در غم با عيش و طرب
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و آواي «آ»
معنی بیت: اگر ديگران با عيش و عشرت شاد و خرّم اند، براي ما غم عشق معشوق سبب سرور و شادي است.
محصول بيت ــ اگر اغيار با عيش و طرب شادمان و خوشحالاند. سرمايه سرور و حبور ما هم غم نگار است.
……………………………………
5-زاهِد اگر به حور و قُصور است امیدوار
ما را شـَـرابخانه قُصور است و یار حور
موضوع بیت: اولیای الهی (درجات والای اولیای الهی )
مضمون بیت: نقد و نسيه
معنی واژگان:حور: در عربي جمع حورا و در فارسي به عنوان مفرد و به معني زن زيباي بهشتي است/ قصور: جمع قصر است به معني کاخهاي بهشتي /شرابخانه : میکده.
معنی بیت: اگر زاهد رياکار به حوريان و کاخ هاي بهشتي دل خوش کرده و اميدوار است، ولي قصر ما ميکده و حور ما معشوق زيباروي است.
محصول بيت ــ زاهد اگر به دختران حورى و كوشكهاى جنت اميدوار است. براى ما هم ميخانه به منزله قصرها و يار، حور است. مراد اين است: جنت نسيه و متعلقاتش از آن او باشد و اين چيزهاى نقد و حاضر مال ما.
…………………………………
6-مَی خور به بانگِ چَنگ و مخور غصّه وَر کسی
گـویـد تـو را کــه باده مَخــور، گـو :هُوَالغَفور
موضوع بیت:طنز – بادۀ تجلی
مضمون بیت: تکيه بر آمرزندگي خدا
معنی واژگان:چنگ: نام سازي است زهي و پر سروصدا/ باده: شراب/ هوالغفور: خداوند آمرزنده و بخشنده و عفو کننده است.
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «گ»
معنی بیت: همراه با آواز چنگ شراب بنوش و غم مخور. اگر کسي به تو بگويد که باده مخور، بگو خدا بخشنده است.
محصول بيت ــ با آواز سازباده به خور و اگر كسى از شراب خوردن منعت نمايد و بگويدت شراب مخور كه شرعآ نهى شده است. در جواب چنين گوينده بگو: از آنجا كه خداوند غفور و غفار است من باده مىخورم زيرا غفران در مقابل عصيان است و تا عصيان نباشد غفران ظاهر نمىشود چنانكه نوائى در نعت نبى مىفرمايد :
شعر تركى :
سنگ شفا عتك اميدى چون ادر ممكن گناهكار براولدر كه يوقدر آنده گناه
ترجمه: نوائى ضمن اشعار خود خطاب به حضرت حبيب اكرم مىفرمايد: چون مىشود به شفاعت تو اميدوار شد يعنى شفاعت تو در حيز امكان است. پس مجرم و گناهكار كسى است كه گناه ندارد زيرا بىگناه را شفاعت احتياج نيست.
……………………………
7-حافظ شکایَــت از غَمِ هجران چه میکنی؟
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
موضوع بیت:هجران و وصل(وصل در هجران )
مضمون بیت: هجران و وصال
معنی واژگان:هجر: دوري از معشوق/ وصل: رسيدن به معشوق، وصال/ ظلمت: تاريکي
آرایه ها: تضاد یا طباق در هجر و وصل / تضاد یا طباق در ظلمت و نور / تشبيه مضمر هجر به ظلمت و وصل به نور
معنی بیت: ای حافظ ، گله از اندوه جدائی مکن ، چه در هجران امید وصال و در تاریکی شب فروغ روز است.
………………………