*غزل 249*

1-ای صبا، نَکهَتی از خاکِ رهِ یار بیار

           ِببَر اندوهِ دل و ،مُــژدة دلـدار بیار

نکته‌ای روح فَزا، از دَهَـنِ یار بگوی

           نامه‌ای خوش خَبَر از عالَمِ اسرار بیار

2- نکته‌ای روح فَزا، از دَهَـنِ دوست بگو

           نامه‌ای خوش خَبَر از عالَمِ اسرار بیار

3- تا مُعَطَّر کنم از لُطفِ نَسیمِ تو مَشام

           شِمِّــه‌ای از نَفـَحـاتِ نَفَسِ یار بیار

4- به وفایِ تو، که خاکِ رهِ آن یارِ عزیز

           بی غُباری که پَدید آیَد از اَغیار بیار

5-گَردی از رهگذرِ دوست به کوریِّ رقیب

           بهرِ آسایــشِ ایـن دیــدة خــونبار بیار

6-خامی و ساده دلی، شیوة جانبازان نیست

       خبــری از بــرِ آن دلـبــر ِعـَیّار بیار

7- شُکرِ آن را که تو در عِشرتی ای مُرغِ چمن

       به اسیــرانِ قفــس مــژدة گلـــزار بیار

8-کامِ جان تَلخ شد از صبر که کردم بی دوست

        عشــوه‌ای زان لــبِ شیــرینِ شَکَــربار بیار

9- روزگاریست که دِل چهرة مقصود ندید

            ساقیا، آن قَـدَحِ آیِنــه کِـردار بیــار

10-دَلقِ حافِظ به چه اَرزَد؟ به مَی‌اش رنگین کن

             وان گَهَش مَســت و خَـراب از سَرِ بازار بیار

وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات(بحر رمل مثمن مخبون مقصور)

1-ای صبا، نَکهَتی از خاکِ رهِ یار بیار

           ِببَر اندوهِ دل و ،مُــژدة دلـدار بیار

موضوع بیت:نفحات ربّانی

مضمون بیت: آرزومند بوي خاک رهگذر معشوق

معنی واژگان:صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و خنک و روح نواز است و پيام آور و پيامبر ميان عاشق و معشوق است/ نکهت: بوي خوش/ ره يار: راهگذار معشوق/ مژده: بشارت/ دلدار: معشوق.

آرایه ها: تناسب در صبا و خاک و نکهت و ره و آوردن / جناس در دل و دلدار / نوعی تضاد یا طباق در اندوه و مژده / جناس در يار و يار

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و آواي «آ»

معنی بیت: اي صبا، از خاک راه معشوق بوي خوشي بياور. غم دل را ببر و مژده ي وصل يار را برايم بياور.

محصول بيت ــ اى صبا از خاك راه يار بوى خوشى بيار زيرا جايى كه يار قدم نهد خاك آن‌جا مشك و عنبر مى‌شود. پس اى صبا مژده از دلدار بيار و غم دل را ببر: با رسيدن خاك ره و مژده دلدار دل از غم نجات مى‌يابد.

………………………………

2- نکته‌ای روح فَزا، از دَهَـنِ دوست بگو

           نامه‌ای خوش خَبَر از عالَمِ اسرار بیار

موضوع بیت: نفحات ربّانی (نفحات ربّانی برای سالک گویای اسرار الهی است )

مضمون بیت: سخن و نامه ي يار

معنی واژگان:نکته: مضمون لطيف و زيبا با اشاره به نقطه که با دهان دوست ارتباط دارد/ روح فزا: روح بخش و شادي آور (زيرا از دهان دوست است)/ عالم اسرار: مقصود معشوق است که دنيائي از رازهاست/ نامۀ خوش خبر :نامه ای که حاوی بشارت و مژده باشد

قواعد: نکتۀ روح فزا: موصوف و صفت فاعلی/ نامۀ خوش خبر : موصوف و صفت/ عالم اسرار: تشبیه صریح

آرایه ها: تناسب در نکته و دهن و بگو /تناسب در  نامه و خبر و اسرار

معنی بیت: از دهان يار نکته ي لطيف جان بخشي برايم بازگو کن و از عالم اسرار نامه اي که در آن خبر خوشي باشد، بياور.

محصول بيت ــ اى صبا از دهن يار نكته‌اى فرح بخش بگو: از زبان يار نقل قولى بكن كه به روح‌مان ذوق و صفا بخشد و از عالم اسرار نامه خوش خبر بيار كه خوش‌حال شويم.

……………………………..

3- تا مُعَطَّر کنم از لُطفِ نَسیمِ تو مَشام

           شِمِّــه‌ای از نَفـَحـاتِ نَفَسِ یار بیار

موضوع بیت:نفحات ربّانی(نفحات ربّانی معطّرکنندۀ مشام جان سالک است )

مضمون بیت: بوي نفس يار

معنی واژگان:تا: براي اينکه/ معطّر: عطرآگين/ لطف: لطافت/ نسيم: باد ملايم، ورزيدن/ مشام: حسّ بويائي/ شمّه: مقداري اندک (با توجه به ريشه ي کلمه يعني شمّ به معني بوئيدن- بو بردن از چيزي، فهميدن اندکي از بسيار)/نفحات: بوهاي خوش/ «تو» اشاره است به باد صبا

قواعد: نفحات: جمع نفحه

آرایه ها: تناسب در معطر کردن و لطف و نسيم و مشام و شمّه و نفحات و نفس /جناس اشتقاق  در  مشام و شمّه / جناس در بار و بيار / ترکيب نفحات و نفس زيبائي لطيفي دارد

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ن»

معنی بیت: تا از لطافت بوي خوش تو مشام جانم را خوش بو کنم، اندکي از بوهاي خوش نفس يار را برايم بياور.

محصول بيت ــ اى صبا براى اين كه از لطف نسيم تو مشامم را معطر كنم از نفحات نفس يار مقدارى بوى خوش برايم بيار: از بوهاى معطر يار اندكى براى ما بيار.

……………………………

4- به وفایِ تو، که خاکِ رهِ آن یارِ عزیز

           بی غُباری که پَدید آیَد از اَغیار بیار

موضوع بیت:طلب (طلب یار در خلوت )

مضمون بیت: يار و اغيار

معنی واژگان:بوفاي تو: قسم به وفاداري تو، اي باد صبا/ غبار: گردي که از رفت و آمد پديد مي آيد/ اغيار: جمع غير، بيگانگان

آرایه ها: نوعی جناس در غبار و اغيار /نوعی جناس در اغيار و يار/ تناسب در خاک و ره و غبار

واج آرایی:تکرار آواي «آ» و حروف «ر» و «ي» معنی بیت: ای باد بهاری ، تو را سوگند میدهم به وفاداری خودت که غبار راه آن یار گرامی را بی گرد فتنه ای که بیگانگان برانگیزند و موجب رنج و ملال خاطر شوند برای من بیاور

………………………………

5-گَردی از رهگذرِ دوست به کوریِّ رقیب

           بهرِ آسایــشِ ایـن دیــدة خــونبار بیار

موضوع بیت:کوی یار(خاک آن سرمۀ چشم عاشق است )

مضمون بیت: چشم عاشق و گرد رهگذر يار

معنی واژگان:رهگذر: محل عبور/ کوري رقيب: علي رغم نگهبان و مراقب/ آسايش: آسودگي/ ديده ي خونبار: چشمي که از آن اشک خونين مي بارد.

آرایه ها: تشبيه مضمر خاک رهگذار دوست به سرمه يا توتيا/ نوعی تضاد یا طباق در کوري و ديده / تناسب در گرد و رهگذر و کوري و ديده

واج آرایی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: غباری از گذرگاه یار به کوری و سیاه روزی رقیب برای آسودن و شفا یافتن چشم خون فشان من بیاور

…………………………….

6-خامی و ساده دلی، شیوة جانبازان نیست

       خبــری از بــرِ آن دلـبــر ِعـَیّار بیار

موضوع بیت: خامی و پختگی(آگاهی سبب پختگی سالک است )

مضمون بیت: خبر از يار پيش از جانبازي در راه او

معنی واژگان:خامي: ناآزمودگي، بي تجربگي/ ساده دلي: بيخبري، داشتن دلي که بر صفحه ي آن چيزي و خبري نقش نبسته باشد/ شيوه: روش، راه و روش/ جانبازان: عاشقاني که در راه معشوق جان خود را فدا مي کند/ از بر: از پيش، از سوي، از نزد/ دلبر عيّار: معشوق زيرک و زرنگ

آرایه ها: نوعي جناس و سجع در عيّار و بيار

 واج آرایی:تکرار آواي «آ» در بيت و تکرار حرف «ر» در مصراع دوم

معنی بیت: رسم و راه عاشقان جان افشان نا پختگی و ساده اندیشی  نیست ، برای ما خبری از یار چالاک در دلبری و چابکدست در زدن راه دل بیاور، مقصود آنکه ما یار عیار می پسندیم نه زبون و سست عنصر

…………………………………..

7- شُکرِ آن را که تو در عِشرتی ای مُرغِ چمن

       به اسیــرانِ قفــس مــژدة گلـــزار بیار

موضوع بیت: حدیث فراق(عاشق اسیر قفس)

مضمون بیت: تقاضاي مشتاق از دمساز

معنی واژگان:شکر آن را: به شکرانه ي آن/ عشرت: معاشرت و شادي و عيش/ مرغ چمن: بلبل/ مژده: بشارت

آرایه ها: تناسب در مرغ و اسير قفس /تناسب در  چمن و گلزار /تناسب در مژده و عشرت / نوعی تضاد یا طباق در مرغ چمن و اسير قفس

واج آریی: تکرار حرف «ر»

معنی بیت: اي بلبل، به شکرانه ي آنکه در عيش و شادي هستي و به وصال رسيدي، براي پرندگان در قفس و عاشقان گرفتار در دام عشق، مژده ي باغ و بوستان را بياور.

محصول بيت ــ خطاب به بلبل مى‌فرمايد: اى بلبل به شكرانه آن كه تو در عشرت و صفايى به مرغان اسير قفس مژده گلزار بيار: به شكرانه حبس نبودنت در قفسى به مرغان اسير قفس مژده فصل بهار و گلزار و گلستان بيار.

…………………………….

8-کامِ جان تَلخ شد از صبر که کردم بی دوست

        عشــوه‌ای زان لــبِ شیــرینِ شَکَــربار بیار

موضوع بیت: مقام صبر(انتظار ظفر)

مضمون بیت: سخن يار هرچند فريبکارانه باشد

معنی واژگان:کام: دهان/ کام جان: اضافه ي استعاري است/ صبر: ضمن اينکه معني شکيبائي مي دهد نام مادّه اي داروئي است که بسيار تلخ است / عشوه: سخن فريبکارانه، فريب/ شکربار: شکرين، شيرين

قواعد: شکر بار: صفت مرکب فاعلی ، لب موصوف

آرایه ها: تضاد یا طباق در تلخ و شيرين / تناسب در کام و تلخ و صبر /تناسب در کام و لب / ایهام در صبر

واج آرایی:تکرار حرف «ر» در بيت و حرف «ش» در مصراع دوم

معنی بیت: کام جانم از صبري که در برابر دوري و جدايي از يار کرد، تلخ شد. از آن لب شيرين و شکرافشان او ناز و عشوه اي برايم بياور.

محصول بيت ــ به طريق خطاب عام مى‌فرمايد: تلخى صبرى كه در دورى دوست تحمل نمودم به تار و پود وجودم اثر كرد حتى جانم را تلخ كرد. الحاصل تلخى و ناراحتى ناشى از صبر حتى به جانم اثر نموده حال از آن لب شيرين و شكر بار جانان عشوه‌اى بيار كه به جانم لذت بخشد

…………………………………..

9- روزگاریست که دِل چهرة مقصود ندید

            ساقیا، آن قَـدَحِ آیِنــه کِـردار بیــار

موضوع بیت:کشف و شهود (طلب بادۀ شهود از ساقی )

مضمون بیت: جام شراب و چهره ي يار

معنی واژگان:روزگاري: مدتي طولاني/ مقصود: معشوق دلخواه/ قدح: جام شراب/ آينه کردار: مانند آيينه/ شايد چهره ي مقصود همان چهره ي ساقي باشد/ قدح آينه کردار همان است که حافظ در جائي ديگر مي گويد: ما در پياله عکس رخ يار ديده ايم…

آرایه ها: تناسب در چهره و ديدن و آينه

واج آرایی:تکرار حرف «ر» و «د» و «ق»

معنی بیت: سالها سپری شد که دل من روی شاهد مراد را ندیده است ، ای ساقی ، آن ساغر روشن آینه مانند را بر کفم نه تا چهرۀ مقصود را درآن بینم

………………………………

10-دَلقِ حافِظ به چه اَرزَد؟ به مَی‌اش رنگین کن

             وان گَهَش مَســت و خَـراب از سَرِ بازار بیار

موضوع بیت:خرابات و خانقاه در برابر هم(حافظ خراباتی )

مضمون بیت: خرقه ي صوفي و صوفي رياکار

معنی واژگان:دلق: خرقه ي درويشي/ به چه ارزد: ارزشي ندارد/ وانگه: و سپس/ خراب: مستي که سر از پا نمي شناسد/ از سر: از نقطه ي آغاز، از اوّل/ حافظ در اينجا خود را به عنوان نمونه اي از صوفيان رياکار زمانه عرضه کرده است

آرایه ها: تناسب در مي و مست و خراب و رنگين کردن

معنی بیت: خرقه حافظ بهایی ندارد ، آن را با شراب آغشته ساز و به حافظ باده بده و پس از آن وی را سرمست و مدهوش از میان بازار بازگردان.

………………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا