•  *غزل 244*

مُعاشـران، گـِـرِهِ زُلـفِ یــار بـاز کنید

              شَبی خوش است، بدین قصّه‌اش دراز کنید

مُعاشـران، گـِـرِهِ زُلـفِ یــار بـاز کنید

          شَبی خوش است و بدین وُصله‌اش دراز کنید

1-  مُعاشـران، گـِـرِه از زُلـفِ یــار بـاز کنید

              شَبی خوش است، بدین قصّه‌اش دراز کنید

2- حُضورِ خلوتِ انس است و، دوستان جَمعند

                 وَ اِن یَـکاد بـخوانیـد و دَر، فـراز کنـید

3- رَباب و چَنگ به بانگِ بلــند می‌گویند

                   که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید

4- به جانِ دوست ،که غَم پرده بر شما نَدَرَد

                  گــر اِعتماد بــر اَلــطافِ کارسـاز کنید

5- میان عاشق و مَعشوق، فرق بسیار است

                    چــو یـار نـاز نـماید، شــما نیاز کنید

6- نُخُست موعظة پیرِ صُحبَت، این حرف است

                که از مُصاحِبِ ناجنـس، اِحـتراز کـنید

 هر آن کَسی که دَرین حَلقه نیست زندۀ عشق

            براو نَمُـرده به فتـوایِّ مــن نـماز کــنـید

7- هر آن کَسی که دَرین حَلقه نیست زنده به عشق

            براو نَمُـرده به فتـوایِّ مــن نـماز کــنـید

8- وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ

                     حَوالتش، به لـبِ یارِ دلــنواز کـنید

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات(بحر مجتث مثمن مخبون مقصور)

 1- مُعاشـران، گـِـرِه از زُلـفِ یــار بـاز کنید

    شَبی خوش است، بدین قصّه‌اش دراز کنید

موضوع بیت:همنشینی(راهگشایی در شب همنشینی )

مضمون بیت: زلف يار

معنی واژگان:معاشران: دوستان و ياران/ گره از زلف يار باز کردن: زلف بافته درهم را پريشان کردن/ خوش: دلپذير/ خواهي که تو روز نايد اي سرو بلند – زلف سيه دراز در شب پيوند (مسعود سعد)

قواعد: معاشران: جمع معاشر اسم فاعل از معاشرت.

آرایه ها: تناسب در زلف دراز با قصّه /تناسب در  زلف سياه با شب / تناسب در گره با زلف /تناسب در  زلف با شب و با دراز /تناسب در  شب با قصّه

واج آرایی: تکرار آواي «z» و«s» و حرف «ش»

معنی بیت: ای همنشینان،گره گیسوی یار را بگشائید؛ شبی دلپذیر است با داستان درازی زلف یار آن را طولانی سازید.

……………………………….

2- حُضورِ خلوتِ انس است و، دوستان جَمعند

                 وَ اِن یَـکاد بـخوانیـد و دَر، فـراز کنـید

موضوع بیت: همنشینی(راهگشایی در شب همنشینی )

مضمون بیت: خلوت انس

معنی واژگان:حضور: وجود/ خلوت انس: خلوت دوستانه/ و ان يکاد: اشاره است به آيه ي «وَ اِن يَکادالّذين کفروا…» که آيه اي است که دعاي دفع چشم زخم خوانده مي شود/ فراز کردن: به معني بستن است تا بيگانگان در خلوت دوستانه وارد نشوند/ فراز کردن به معني باز کردن هم در فرهنگها هم آمده است/ بعضي «در فراز کردن را» به معني دميدن پس از خواندن وان يکاد به سوي بالا مي دانند، يعني وان يکاد بخوانيد و به بالا بدميد

قواعد: خلوت انس: تشبیه صریح

آرایه ها:تضاد در خلوت و جمع /تناسب در  انس و دوستان / تناسب در خلوت و در فراز کردن

واج آرایی: تکرار حرف «س» در مصراع اوّل و حرف «ي» در مصراع دوم

معنی بیت: محفل خرمی و شادی فراهم و آماده است و یاران گردآمده آیۀ وان یکاد را که دور سازندۀ چشم بد یا عین کمال است بر زبان آورید و در را ببندید؛ و ان یکاد جزئی است از آیۀ51 سورۀ قلم(68)وَ اِن یَکادُ الَّذینَ کَفَروا لِیَزلِقونَکَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِِّکرَ وَ یَقولونَ اِنِّهُ لَمَجنون: ای پیامبر نزدیک بود که کافران چشم زخم به تو برسانند، آنگاه که قرآن بشنوند و از رشگ گویند همانا وی دیوانه است.

…………………………………….

3- رَباب و چَنگ به بانگِ بلــند می‌گویند

                   که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید

موضوع بیت: همنشینی(رازگشایی در شب همنشینی  )

مضمون بیت: موسيقي و معنويّت

معنی واژگان:رباب و چنگ: نام دو آلت موسيقي/ اهل راز: کساني که به رازهاي عالم هستي آگاهي دارند، يعني انسانهاي کامل/

قواعد: گوش هوش: اضافه ي اقتراني است.

آرایه ها: تناسب در رباب و چنگ و بانگ و بلند و گوش کردن /تناسب در  گوش کردن و پيغام /نوعی تضاد در پيغام و راز

 واج آرایی:مصراع اوّل تکرار حروف «ب» و «گ» مصراع دوم تکرار «وش»

معنی بیت: رباب و چنگ به آوای رسا بیان می کنند که پیام اهل دل را بشنوید چه نوای موسیقی ندای دل است.

………………………………

4- به جانِ دوست ،که غَم پرده بر شما نَدَرَد

                  گــر اِعتماد بــر اَلــطافِ کارسـاز کنید

موضوع بیت:مقام توکل

مضمون بیت: توکّل

معنی واژگان:پرده دريدن: رسوا کردن، بي آبرو کردن/ اعتماد کردن: تکيه کردن معنوي/ الطاف: جمع لطف، مهرباني ها/ کارساز: خداي کارگشا و مشکل گشا.

آرایه ها: نوعی تناسب در پرده و ساز «در کلمه کارساز»

معنی بیت: سوگند به جان یار که اندوه و نگرانی پرده از راز نهان شما بر نمی گیرید چه با اعتماد بر لطف خداوند که برآورندۀ حاجت بندگان است دیگر غمی نمی ماند که پرده دری کند.

……………………………..

5- میان عاشق و مَعشوق، فرق بسیار است

                    چــو یـار نـاز نـماید، شــما نیاز کنید

موضوع بیت:ناز و نیاز

مضمون بیت: ناز معشوق و نياز عاشق

معنی واژگان:ناز: کرشمه و غمزه/ نياز کردن: اظهار احتياج کردن، نشان دادن اين حقيقت که به وجود و عشق او محتاج هستيد

آرایه ها: نوعی جناس در ناز و نياز

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: ميان عاشق و معشوق بسيار فاصله و تفاوت است. هرگاه معشوق ناز کرد، ناز او را بکشيد و با تمام وجود بخريد و به او ابراز نياز و تمنّا کنيد.

محصول بيت ــ بين عاشق و معشوق خيلى فرق هست. پس حالا وقتى يار ناز مى‌نمايد شماها كه عاشقانيد نياز نشان دهيد. يعنى مقتضاى حال يار ناز كردن و حال عاشق اظهار نياز است.

در بعضى نسخه‌ها به جاى «فرق بسيارست» «راز بسيارست» واقع شده اگر اين‌طور باشد كسى كه اين نسخه را انتخاب نموده و «راز» را مضاف به «بسيار» خوانده به سر زبان فرس مطلع نبوده است.

……………………………….

6- نُخُست موعظة پیرِ صُحبَت، این حرف است

                که از مُصاحِبِ ناجنـس، اِحـتراز کـنید

موضوع بیت: همنشینی(دوری از ناجنس در شب همنشینی )

مضمون بیت: دوري از همنشين ناباب

معنی واژگان:موعظه: پند/ پير صحبت: مرشد، پير طريقت/ حرف: سخن/ مصاحب: همنشين/ ناجنس: ناباب، نامتناسب با عقايد و آراي فرد/ احتراز کنيد: دوري کنيد

آرایه ها: نوعی جناس در صحبت و مصاحب / تناسب در موعظه و صحبت و حرف

واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»

معنی بیت: اولین اندرز پیری که سالک به همنشینی و دستگیری او نیازمند است این است که از هم صحبت نا سازگار بپرهیزید که معاشرت اثربخش است.

……………………………….

7- هر آن کَسی که دَرین حَلقه نیست زنده به عشق

            براو نَمُـرده به فتـوایِّ مــن نـماز کــنـید

موضوع بیت:عشق(بی عشق را زنده مخوانید)

مضمون بیت: هرکسي که عاشق نباشد مرده است

معنی واژگان:حلقه: جمع، مجمع/ فتوي: توصيه و حکم شرعي/ نماز کردن: نماز ميّت خواندن.

آرایه ها:تضاد در زنده و مرده «در کلمه ي نمرده» /ترادف در  نمرده و زنده / تناسب در فتوي و نماز کردن

معنی بیت: کسی که در دایرۀ هستی به عشق زندۀ جاوید نیست، اگرچه هنوز به مرگ تن جان نسپرده باشد، به رأی شرعی من بر وی نماز مردگان بخوانید،چه تن مرده و جان بی عشق یکی باشد.

…………………………………..

8- وگر طلب کند اِنعامی از شما حافظ

                     حَوالتش، به لـبِ یارِ دلــنواز کـنید

موضوع بیت:همّت (همّت عالی حافظ)

مضمون بیت: حافظ و لب يار

معنی واژگان:انعام: بخشش، احسان/ حواله کردن: احاله دادن، به سر وقت کسي فرستادن/ دلنواز: مهربان، دلارام

آرایه ها: تناسب در طلب کردن و انعام و حوالت کردن

واج آرایی: تکرار آواي «آ»

معنی بیت: و اگر حافظ از شما دهشی و بخششی خواهد، براتی بر لب نوشین و دلجوی یار به نام وی(حافظ) بنویسید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا