*غزل 224*
خوشا دلـی که مُدام از پِیِ نظر نرود
به هر رَهَش که بخوانند، بیخبر نرود
1-خوشا دلـی که مُدام از پِیِ نظر نرود
به هر دَرَش که بخوانند، بیخبر نرود
طَمَع در آن لبِ شیرین نَکَردَنَم ،اولیاست
ولـی چگونه مَگـَس از پیِ شَکَر نرود؟
2- طَمَع در آن لبِ شیرین نَکَردَنَم ،اولی
ولـی چگونه مَگـَس از پیِ شَکَر نرود؟
سَوادِ دیدة غَمدیدهام به مَشوی ای اشک
که نقشِ خالِ وِی ام هرگز از نظر نرود
3- سَوادِ دیدة غَمدیدهام به اشک مَشوی
که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
4- زِ من چو بادِ صَبا بوی خود دِریغ مَدار
چرا که بی سَـرِ زلفِ توام به سر نرود
5- دلا مباش چُنین هرزه گَرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشـَت بدین هنر نرود
6- مکن به چَشمِ حِقارت نگاه در من ِمَست
که آبـروی شــریعـت بدیـن قَـدَر نرود
بپوش دامَنِ عفوی به زَلَّتِ مَنِ مَست
که آبـروی شــریعـت بدیـن قَـدَر نرود
7- مـنِ گــدا، هَــوَسِ ســَـروقـامــتـی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
تو کـز مَکارمِ اخلاق، عالَـمی دِگری
وفایِ عهدِ من از خاطرت به درنرود
8- تو کـز مَکارمِ اخلاقِ عالَـمی دِگری
وفایِ عهدِ من از خاطرت به درنرود
9- سیاه نامهتــر از خود، کـسی نمیبینم
چگونه چون قلمم دودِ دِل به سر نرود؟
10- به تاجِ هُدهُدم از ره مَبر که بازِِ سفید
چو باشه در پیِ هر صیدِ مُختَصَر نرود
به تاجِ هُدهُدم از ره مَبر که بازِِ سفید
زِکِبردر پیِ هر صیدِ مُختَصَر نرود
11- بیـار بـاده و اوّل بـه دســتِ حــافـظ ده به شرطِ آن که ز مجلس سخن به درنرود
*******************************
وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(بحرمجتث مثمن مخبون محذوف)
*شرح غزل224:
1-خوشا دلـی که مُدام از پِیِ نظر نرود
به هر دَرَش که بخوانند، بیخبر نرود
موضوع بیت:عشق (عشق فراگیرمعشوق ازلی در دل )
مضمون بیت: عدم تسليم در برابر هوس
معنی واژگان:خوشا: چه خوش است/ مدام: هميشه/ نظر: آنچه مورد پسند ديدگان شده است/ بخوانند: دعوت کنند/ بي خبر: بدون اطلاع حاصل کردن قبلي.
آرایه ها:تشخیص.
واج آرایی:تکرار حرف «د»
معنی بیت: چه خوش است حال آن دل که پیوسته در پی خواهشهای دیده نرود و به هر جا که او را فرا خوانند ،بی آنکه از پایان کار بیندیشد، روی نیاورد.
……………………..
2- طَمَع در آن لبِ شیرین نَکَردَنَم ،اولی
ولـی چگونه مَگـَس از پیِ شَکَر نرود؟
موضوع بیت:نازونیاز
مضمون بیت: دل هوسباز
معنی واژگان:اولي: بهتر.
آرایه ها: تناسب در مگس و شکر و شيرين / عاشق به مگس و لبان شيرين به شکر تشبيه شده است.
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: سزاوارترآن است که به لب نوشین یار طمع نبندم و هوس بوسه نکنم ولی این کار شدنی نیست،چه مگس را جز رفتن به سوی شکرگزیری نباشد.
سعدی گوید:
زدرگه کرمت روی نا امیدی نیست
کجا رود مگس ازکارگاه حلوائی؟
………………………..
3- سَوادِ دیدة غَمدیدهام به اشک مَشوی
که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
موضوع بیت: عشق(ثبات عشق ازلی در دل عاشق)
مضمون بیت: (خال معشوق و مردمک چشم عاشق) (گريه ي عاشق).
معنی واژگان:سواد: سياهي/ سوادديده: سياهي چشم، مردمک/ نقش: اثر، تصوير./ شستن کتاب و نامه از نوشته هم به صورت سوادشستن مصطلح بوده است
آرایه ها:معمولاً مردمک چشم به خال و برعکس خال به مردمک چشم تشبيه مي شود/ نوعی جناس در ديده و غمديده / تناسب در سواد و نقش /تناسب در ديده و اشک و نظر
واج آرایی:حرف «د» در مصراع اول
معنی بیت: سیاهی چشم غمزدۀ مرا به آب دیده شستشو مده که محوشدنی نیست،چه این سیاهی نشانی از خال هندوی توست و هیچگاه از چشم من دور نمی شود، در صفحۀ303 جامع نسخ دیوان حافظ در دو نسخه این بیت به صورت ذیل آمده که بر متن قزوینی ترجیح دارد:
سواد دیدۀ غم دیده ام مشوی ای اشک
که نقش خال ویم هرگز از نظر نرود
……………………..
4- زِ من چو بادِ صَبا بوی خود دِریغ مَدار
چرا که بی سَـرِ زلفِ توام به سر نرود
موضوع بیت:عنایت (تمنای وصال)-توسل( توسل به دامن محبوب)
مضمون بیت: بوي زلف معشوق
معنی واژگان:باد صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد/ دريغ مدار: مضايقه مکن/ چرا که: زيرا که/ به سر نرود: (زندگي و روزگار من) طي نمي شود.
آرایه ها: تناسب در باد صبا و بو و سر زلف و سر
واج آرایی: تکرار «ر» و «ب»
معنی بیت: بوی دلپذیرخود را مانند نسیم بهاری از من مضایقه مکن،چه بی دسترسی به گیسوی تو کارم به سامان نمی رسد و انجام نمی پذیرد.
سعدی گوید:
در من این عیب قدیم است و به در می نرود
که مرا بی می و معشوق به سرمی نرود
………………….
5- دلا مباش چُنین هرزه گَرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشـَت بدین هنر نرود
موضوع بیت: عشق (عشق فراگیرمعشوق ازلی در دل- از هوس کسی به جایی نمیرسد )
مضمون بیت: دل هرزه گرد هرجايي
معنی واژگان:هرزه گرد: آن که بيهوده و بي هدف به اين سوي و آن سوي مي رود/ هر جايي: آن که هر روز به دنبال معشوقي است/ از پيش رفتن کار: موفق شدن/ هنر: در اينجا همراه با طنز به کار رفته است يعني بي هنري محض.
آرایه ها: هنر در این جا به استعاره عنادیه معنی ضدآن یعنی نقص و کاستی مقصود است.
واج آرایی: تکرار حروف «ه» و «ر»
معنی بیت: ای دل، این گونه یاوه پوی مباش که به هرجا بروی، چه با هرزه گردی که هنر تست،کاری نتوانی کرد؛ از(هنر) در این جا به استعاره عنادیه معنی ضدآن یعنی نقص و کاستی مقصود است.
………………………
6- مکن به چَشمِ حِقارت نگاه در من ِمَست
که آبـروی شــریعـت بدیـن قَـدَر نرود
موضوع بیت:طنز(طنز حافظ برای زاهدان ریایی)
مضمون بیت: مستي و دين
معنی واژگان:چشم حقارت: ديده ي تحقير و کوچک شمردن/ شريعت: دين مذهب/ قدر: اندازه، مقدار
آرایه ها: نوعی تضاد یا طباق در مست و شريعت
واج آرایی: تکرار حرف «ر»
معنی بیت: به دیدۀ خواری در این بیدل مست منگرکه شکوه و ناموس دین حق به این اندازه که یکبار مسلمانی باده نوشد، ازمیان نمی رود.
…………………….
7- مـنِ گــدا، هَــوَسِ ســَـروقـامــتـی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
موضوع بیت:همّت (ایثارو همّت عالی در راه عشق)
مضمون بیت: معشوق و زر و سيم
معنی واژگان:هوس داشتن: عاشق شدن/ سروقامت: يار خوش اندام/ دست در کمر … رفتن: به وصالِ … رسيدن
آرایه ها: نوعی تضاد یا طباق در گدا و سيم و زر / تناسب در سروقامت و کمر و دست
واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ز»
معنی بیت: من درویش آرزوی وصال یار سهی بالا درسر می پرورم که تنها به یاری زر و سیم دست درکمر او توان زد.
حافظ در غزل دیگر فرماید:
تا بو که دست در کمر او توان زدن
در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم
………..
8- تو کـز مَکارمِ اخلاقِ عالَـمی دِگری
وفایِ عهدِ من از خاطرت به درنرود
موضوع بیت:اولیای الهی (اولیاء به عهد دوستی وفا می کنند)
مضمون بیت: درخواست وفاي عهد
معنی واژگان:مکارم اخلاق: خويهاي پسنديده، اخلاق نيک/ بعضي اخلاق را به صورت مکسور مي خوانند که چندان وجهي ندارد/ عالم دگر: دنياي ديگر، نمونه ي دنيايي غير از دنياي معمولي و مشخص مردم جهان
قواعد: مکارم: جمع مکرمت.
واج آرایی: تکرار حرف «د»
معنی بیت: تو که از بزرگواری های اخلاقی جهانی دیگر در این جهانی، نباید آئین به سربردن پیمان محبت را به فراموشی سپاری.
…………….
9- سیاه نامهتــر از خود، کـسی نمیبینم
چگونه چون قلمم دودِ دِل به سر نرود؟
موضوع بیت:آمرزش (آمرزش طلبی از روسیاهی وشرمندگی به درگاه دوست )
مضمون بیت: غم گناهکار بودن
معنی واژگان:سياه نامه: گناهکار/ دود دل: آه، آه سياه و سياهکار قلب، غم و غصه/ سياه بودن سر قلم نشانه ي دود دل دانسته شده است./
آرایه ها: تناسب در نامه و قلم و سر / دود دل با سر رفتن به معني سخت غصه دار و نااميد شدن است
واج آرایی: تکرار حرف «ن»
معنی بیت: گناهکارتر از خود کسی نمی شناسم، چگونه ممکن است که مانند خامه آتش غم دل من از تأسف و اندوه زبانه نکشد؟
……………..
10- به تاجِ هُدهُدم از ره مَبر که بازِِ سفید
چو باشه در پیِ هر صیدِ مُختَصَر نرود
موضوع بیت:همّت (همّت عالی )
مضمون بیت:( عدم خرسندي به مختصر) (فريفته نشدن به ظاهر).
معنی واژگان:تاج هدهد: پرهاي کوچکي که روي سر هدهد است و از آن به تاج هدهد تعبير مي شود که در حقيقت تاج نيست بلکه نام تاج دارد و ظاهرش فريبنده است/ از راه بردن: فريب دادن/ باز سفيد: شاهباز/ باشه: باز کوچک و ناتوان.
آرایه ها: تناسب در هدهد و باز سفيد و باشه / تناسب در باز و باشه و صيد
واج آرایی: تکرار حروف «ه» و «ر»
معنی بیت: به کلاه جهانداری که مانند تاج هدهد مختصر و ناچیز است، مرا گمراه مسازکه من باز سپیدم نه پرندۀ خرد شکاری که به دنبال هرصید ناچیز پرواز کند.
………………..
11- بیـار بـاده و اوّل بـه دســتِ حــافـظ ده
به شرطِ آن که ز مجلس سخن به درنرود
موضوع بیت:کتمان اسرار
مضمون بیت: حافظ و شراب
معنی واژگان: به در نرود: خارج نشود/ باده: شراب
آرایه ها:تناسب در باده و مجلس و حافظ
واج آرایی: تکرار حرف «ب»
معنی بیت: شراب بیاور و نخست ساغری به حافظ بنوشان ولی با این پیمان که داستان میگساری حافظ از این محفل به گوش کسان نرسد.
……………