غزل 202

باشد ای دِل کـه درِ میـکده‌ها بـگشایند ؟

                گـِرِه از کـارِ فـروبستة مـا بـگشـایـند

1-  بـود آیا کـه درِ میـکده‌ها بـگشایند ؟

                گـِرِه از کـارِ فـروبستة مـا بـگشـایـند

2- اگـر از بَهـرِ دل زاهِدِ خودبین بستند

               دِل قـَوی دار، کـه از بهرِ خدا بگشایند

 به صفایِ دلِ رندان،که صَبوحی زدگان

               بس در بستـه بـه مِفتـاحِ دعـا بگشـایند

3-  به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحی زدگان

               بس در بستـه بـه مِفتـاحِ دعـا بگشـایند

نامــة تَعــزیَتِ دخـتــرِ رَز ،بنـویسید

                تا حـریفان، همه خون از مژه‌ها بگشایند

4-  نامــة تَعــزیَتِ دخـتــرِ رَز ،بنـویسید

                تا هـمه مُغبـچگان ،زلـفِ دوتـا بگشایند

گیسـویِ چَنگ بِبُرّید به مرگِ مَیِ ناب

                تا هـمه مُغبـچگان ،زلـفِ دوتـا بگشایند

5- گیسـویِ چَنگ بِبُرّید به مرگِ مَیِ ناب

                تا حـریفان، همه خون از مژه‌ها بگشایند

6-  درِ میـخانه ببـستند، خـدایـا مَـپسنـد

               کـه درِ خــانة تـَزویر و ریـا بـگشـایـند

 حافظ این خرقۀ پشمینه ببینی فردا

                کـه چه زُنّار ز زیــرش به جَفا بگشایند

حافظ این خرقه که داری، تو ببینی فردا

                کـه چه زُنّار ز زیــرش به جَفا بگشایند

7-  حافظ این خرقه که داری، تو ببینی فردا

                کـه چه زُنّار ز زیــرش به دَغـا بگشایند

                      * * * * * * *

وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان(بحر رمل مثمن اصلم مسبغ)

1-  بـود آیا کـه درِ میـکده‌ها بـگشایند ؟

                گـِرِه از کـارِ فـروبستة مـا بـگشـایـند

موضوع بیت:میخانه (گره گشایی میکده )

مضمون بیت: آرزوي مي و ميخانه

معنی واژگان:بود آيا: آيا ممکن است، (در بعضي از نسخه ها به جاي «بود آيا»، «باشد اي دل» آمده است که مناسبتر مي نمايد)/ گره گشودن: مشکلي را حل کردن/ فروبسته: گره خورده.

آرایه ها: تناسب در بگشايند با در /تناسب در گره با بگشايند / تضاد یا مطابقه در فروبسته و بگشايند / تناسب در گره با بسته و بگشایند

واج آرایی:تکرار حروف «ک» و «گ»و«ب»و«ی»

معنی بیت: کاش در میخانه ها را باز کنند و مشکل ما را آسان سازند (ادامه در بیت بعد)

…………………………………

2- اگـر از بَهـرِ دل زاهِدِ خودبین بستند

               دِل قـَوی دار، کـه از بهرِ خدا بگشایند

موضوع بیت:میخانه (تمنای گشایش میکده-زاهد خودبین به میکده راه ندارد)

مضمون بیت: زاهد رياکار و خدا

معنی واژگان:از بهر دل: براي خوش آمد/دل قوي دار: مطمئن باش

آرایه ها: نوعی تضاد در خود و خدا/ نوعي تضاد در بستند و بگشايند/تکرار ملیح بهر و دل

واج آرایی: تکرار حرف «ب»و«د»و«ه»

معنی بیت: و اگر این بستگی برای رضای خاطر پارسای خودپسند است، دل استوار دار که برای خشنودی حق بار دیگر گشوده خواهد شد

…………………………..

3-  به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحی زدگان

               بس در بستـه بـه مِفتـاحِ دعـا بگشـایند

موضوع بیت:دعا(مفتاح دعا گشایندۀ درهای بسته)

مضمون بیت: اميد به گشوده شدن ميخانه ها

معنی واژگان:به: به جهت، بعضي آن را باء قسم مي دانند، يعني قسم به …./ صفا: پاکي و سادگي/ رند: آن که ظاهري بد و باطني نيکو دارد و از لحظات عمر خويش براي رسيدن به حق کاملاً استفاده مي کند/ صبوحي زدگان: کساني که شراب صبحگاهي نوشيده اند/ بس: بسيار/مفتاح دعا: کلید نیاز و خواهش،

قواعد: مفتاح دعا: اضافه ي تشبيهي است، يعني دعا به مفتاح يعني کليد تشبيه شده است / صبوحي زدگان صفت رندان است که در جمع بودن با موصوف تطابق دارد. و از آن نوعی تأکید و مبالغه در وصف استنباط می شود/ مفتاح دعا: تشبیه صریح

آرایه ها:تناسب در مفتاح و در و بگشايند / نوعی تضاد در بسته و بگشايند

واج آرایی: تکرار حرف «ب» و «د»وآواي «آ» و آواي «s»

معنی بیت: آری به سبب پاکدلی وارستگان باده نوش کارگزاران عالم غیب درهای ناگشاده را با کلید نیاز و خواهش این روشن دلان باز خواهند کرد.

……………………………..

4-  نامــة تَعــزیَتِ دخـتــرِ رَز ،بنـویسید

                تا هـمه مُغبـچگان ،زلـفِ دوتـا بگشایند

موضوع بیت:عنایت (توسل به دامن ساقی )

مضمون بیت: عزاداري در مرگ شراب

معنی واژگان:نامه ي تعزيت: نامه ي عزا و عزاداري/ دختر رز: شراب/ مغبچگان: باده پيمايان ميخانه که تحت نظر پير مغان به کار مشغولند و به ميخواران شراب مي پيمايند/ زلف دوتا: گيسوي پرپيچ و تاب، جعد، گيسويي که در دو سوي چهره آويخته است/ بگشايند: پريشان کنند.

آرایه ها: دختر رز: به استعاره شراب مقصود است/تناسب در نامه و نوشتن وگشودن / تکرار ملیح تا

واج آرایی:تکرار حروف«ت»و«ن»

معنی بیت: سوک نامة دختر تاک را بنگارید، تا شاهدان در عزای او گیسوی شکن بر شکن را پریشان سازند. برای توضیح بیش تر دربارة مغبچگان نگاه کنید به غزل 9 بیت 3و غزل 170 بیت(4)

………………………………………

5- گیسـویِ چَنگ بِبُرّید به مرگِ مَیِ ناب

                تا حـریفان، همه خون از مژه‌ها بگشایند

موضوع بیت: میخانه (توسل به دامن ساقی برای گشایش میخانه )

مضمون بیت: عزاداري در مرگ شراب

معنی واژگان:گيسو بريدن: کاري است که زنان عزادار در دوران گذشته مي کردند/چنگ: نام سازي زهي است که تارهاي زيادي (همچون گيسو) دارد/ مي ناب: شراب خالص/ حريفان: همکاران، در اينجا مقصود ميخواران است/ خون از مژه گشودن: اشک خونين ريختن.

آرایه ها: گیسوی چنگ: استعارة مکنیه/تناسب در  گيسو بريدن و مرگ و خون از مژه گشودن / نوعی ترادف و تشابه در مي ناب و خون

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «گ» و «ب» و «م»وآوای«h»

معنی بیت: در ماتم دختر رز زلف چنگ را بگسلید تا همه  ندیمان و هم صحبتان از مژگان خون روان کنند.

…………………………….

6-  درِ میـخانه ببـستند، خـدایـا مَـپسنـد

               کـه درِ خــانة تـَزویر و ریـا بـگشـایـند

موضوع بیت:اخلاص(ریا در برابر اخلاص)

مضمون بیت: ترس از تسلط تزوير و ريا

معنی واژگان: مپسند: مپذیر و قبول مفرما/ خانة تزویر:خانة دروغ و فریب،

قواعد: مپسند: فعل نهی /خانه ي تزوير و ريا: اضافه ي تشبيهي است که حيله و نيرنگ و دورويي به يک خانه تشبيه شده است / مپسند: تشبیه صریح

آرایه ها: تضاد در ببستند و بگشايند/نوعی جناس در ميخانه و در خانه /ترادف ملیح در تزویر و ریا

واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحروف«ی»و«ن»و«خ»

معنی بیت: خدايا، راضي مشو که با بستن درِ ميخانه و مرگ دختر رز، درِ خانه ي ريا و نيرنگ را باز کنند.

محصول بيت ــ در ميخانه را بستند خدايا تو روا مدار كه در تزوير و ريا را باز كنند. يعنى به تقدير اين‌كه نبايد باده خورده شود تزوير و ريا رواج نيابد كه فساد مى‌آورد. در اين غزل كلا تلميح است به سختگيرى دلشاد خاتون در موضوع قدغن كردن شراب.

……………………………………

7-  حافظ این خرقه که داری، تو ببینی فردا

                کـه چه زُنّار ز زیــرش به دَغـا بگشایند

موضوع بیت: خانقاه در برابر خرابات (از خرقه بوی ریا می آید)

مضمون بیت: صوفيان و زاهدان دوران

معنی واژگان:حافظ: در اينجا خود را نشانه و مظهر صوفيان زمانه و زاهدان ريايي دوران قرار داده است/ خرقه: لباس صوفيان و زاهدان/ زنّار: کلمه ي عربي است در مفهوم «کُشتي» که در آغاز زردشتيان در هنگام عبادت (کمربندي از پارچه که دنباله ي آن تا روي زمين مي آمده است) به کمر خويش مي بستند، سپس مسيحيان آن را از زردشتيان اقتباس کرده اند و در هر حال مظهر نامسلماني است/ دغا: دغلبازي و مکر و حيله و نيرنگ / فردا: يکي به معني در آينده است و ديگري به معني فرداي قيامت.

آرایه ها: تضاد در  خرقه و زنّار /تناسب در  زنّار و گشودن /ایهام در فردا

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و «اي»و«z»وحروف«ر»و«ب»

معنی بیت: ای حافظ، فردا خواهی دید که از زیر دلق تو چه کمربند دغل و نادرستی گشاده می شود و چگونه رسوا خواهی شد.

……………………………….

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا