• *غزل 194*

سَمَن بویان غُبارِ غَـم چو بنشینند بنشانند

پَری رویان قرارِدل چو بِستیزَند بستانند

1-سَمَن بویان غُبارِ غَـم چو بنشینند بنشانند

پَری رویان قرار از دل چو بِستیزَند بستانند

2- به فِتـراکِ جَفـا دل‌ها چو بَربَندَند بـربندند

زِ زُلفِ عَنبَرین جان‌ها، چو بُگشایَند بِفشانَند

3- به عُمری یک نَفَس با ما چو بِنشینند برخیزند

نهالِ شــوق در خاطـِـر، چو برخـیزند بنشانند

4- سِرشکِ گوشه گیران را چو دَریابند دُر یابند

رُخِ مِهــر از سَحَــرخیزان نگردانند، اگر دانند

ز چشمم لَعلِ رُمّانی، چو می‌بارند ،می خندند

ز رویـَـم رازِ پنهانی، چو می‌بینند میدانند

ز چشمم لَعلِ رُمّانی، چو می‌خندند، می‌بارند

به رویـَـم رازِ پنهانی، چو می‌بینند می‌خوانند

5-ز چشمم لَعلِ رُمّانی، چو می‌خندند، می‌بارند

ز رویـَـم رازِ پنهانی، چو می‌بینند می‌خوانند

دوایِ دَردِ عاشق را کَسی چون سَهل پندارد

ز فِکـر آنان که در تَدبیرِ دَرمانند، در مانند

6-دوایِ دَردِ عاشق را کَسی کو سَهل پندارد

ز فِکـر آنان که در تَدبیرِ دَرمانند، در مانند

دوایِ دَردِ عاشق را طبیب عام نشناسد

ز فِکـر آنان که در تَدبیرِ دَرمانند، در مانند

7-چو مَنصـور از مُراد آنان که بَردارند، بر دارند

بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند، می‌رانند

8-در این حضرت چو مُشتاقان نیاز آرند، ناز آرند

که بـا این دَرد اگــر دَربنــدِ درمانند، درمانند

*******************************

وزن غزل: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلان(بحر هزج مثمن مسبغ)

1-سَمَن بویان غُبارِ غَـم چو بنشینند بنشانند

پَری رویان قرار از دل چو بِستیزَند بستانند

موضوع بیت:اولیای الهی (آثار محضر اولیا)

مضمون بیت: (لطف زيبايان و عتاب ايشان).

معنی واژگان: سمن بويان: زيبايان معطري که بوي گل ياسمن مي دهند/ نشاندن: زدودن، فرونشاندن/ پري رويان: زيبارويان، آنان که چون پري زيبايند/ ستيزبدن: ستيزه کردن، جدال کردن، بي عنايتي/ قرار ستدن: آرامش را گرفتن

قواعد: غبار غم: اضافه تشبيهي است که غم و غصه را به غبار تشبيه کرده است.

آرایه ها: نوعي سجع و ترصيع در سمن بويان و پري رويان / نوعي جناس در بنشينند و بنشانند /ترادف ملیح در  غبار غم /ایهام جناس در  بستیزند و بستانند

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «د» و «ن» و «ر»

معنی بیت: چون یاران یاسمن بو در بزم باشند ، گرد اندوه از فضای سینه به یمن قدوم آنان فرو نشیند و فرشته رویان چون به جدال و پیگار برخیزند ، آرام از دل ببرند.

…………………………………………………………………..

2- به فِتـراکِ جَفـا دل‌ها چو بَربَندَند بـربندند

       زِ زُلفِ عَنبَرین جان‌ها، چو بُگشایَند بِفشانَند

موضوع بیت: تجلی (تجلی جلالی و جمالی معشوقان در دلربایی)

مضمون بیت: (دلها و جانهاي عاشقان و رفتار زيبارويان).

معنی واژگان: فتراک: تسمه هايي که از جلو و عقب زين اسب آويخته است و معمولاً کمند يا شکار را به آن مي بندند/ بربندند: عاشقند، در بند عشق گرفتارند/ بربندند: مي بندند/ عنبرين: خوشبو و نيز سياه رنگ/ فشاندن: فرو ريختن.

قواعد: فتراک جفا: اضافه استعاري که جفا به اسبي تشبيه شده است که داراي فتراک است، و يا اضافه ي تشبيهي است که جفا به فتراک تشبيه شده است و اشاره است به گرفتاري هميشگي دلهاي عاشقان.

آرایه ها: جناس در بربندند با بربندند / تضاد در بربندند و بگشايند

واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حروف «ن» و «ر»

معنی بیت: فرشته رویان چون دلهای عاشقان را به کمند ستم استوار بندند ، دیگر نخواهند گشود و چون گرهی از گیسوی مشکین  باز کنند ، جانهای بیدلان را پراگنده سازند.

…………………………………………………………………..

3- به عُمری یک نَفَس با ما چو بِنشینند برخیزند

نهالِ شــوق در خاطـِـر، چو برخـیزند بنشانند

موضوع بیت:اولیای الهی (تأثیر محضر عارفان.)

مضمون بیت: (نشست و برخاست معشوق)

معنی واژگان: به عمري: در تمام مدت عمر، پس از مدتي به اندازه يک عمر/ يک نفس: يک لحظه/ نهال: درخت نورس/ شوق: عشق و اشتياق/ خاطر: دل/ بنشانند: غرس مي کنند.

آرایه ها: ارتباط و تناسبي هست ميان نهال و برخاستن معشوق/ تضاد يا طباق در بنشينند و برخيزند / نوعی جناس در بنشينند و بنشانند / تناسب و تضاد در عمر و نفس

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ن» و «د»

معنی بیت: وقتي پس از سال ها دوري و انتظار، لحظه اي در کنار ما مي نشينند، زود برمي خيزند و مي روند و هنگام برخاستن، نهال اشتياق را در دل هاي عاشقان قرار مي دهند.

محصول بيت ــ اگر زمانى با ما يك دم يعنى يك نفس بشينند فورى بدون معطلى بلند مى‌شوند و به محض برخاستن نهال شوق را در خاطرمان مى‌نشانند. يعنى شوق و اشتياق در دلمان ايجاد مى‌كنند ماحصل باعث سوز و گداز دلمان مى‌شوند.

…………………………………………………………………..

4- سِرشکِ گوشه گیران را چو دَریابند دُر یابند

رُخِ مِهــر از سَحَــرخیزان نگردانند، اگر دانند

موضوع بیت:اولیای الهی (لطف اولیا با سالکان مبتدی)

مضمون بیت: (عاشقان گوشه گير و سحرخيز و لطف زيبارويان).

معنی واژگان: سرشک: اشک خونين/ گوشه گيران: مقصود عاشقان معتکف و گوشه گير است/ دريابند: درک کنند، درست بنگرند/ دُريابند: مُرواريدي مي يابند، مرواريدي گرانبها مي شمارند/ رخ مهر: چهره ي موافق، چهره ي توأم با عشق و دوستي/ سحرخيزان: مقصود عاشقان سحرخيز است/ گرداندن: به طرف ديگر کردن، به يک سو کردن

آرایه ها: جناس در دريابند و دُريابند/جناس در نگردانند و اگر دانند / مهر داراي ايهام است که معني بعيد آن خورشيد است که با سحر تناسب دارد/ نوعی تناسب در سرشک و گوشه (گوشه ي چشم)

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «گ» و «ر» و «د»

معنی بیت: چون به اشک گوشه نشینان کوی محبت التفاتی کنند ، گهر بدست آورند ، روی مهربانی از عاشقان شب زنده دار نگردانند اگر بدانند که دعای سحر خیزان به اجابت نزدیک است ، میان دریابند و در یابند صنعت جناس مرکب ناقص .

…………………………………………………………..

5-ز چشمم لَعلِ رُمّانی، چو می‌خندند، می‌بارند

ز رویـَـم رازِ پنهانی، چو می‌بینند می‌خوانند

موضوع بیت: ناز و نیاز(خندۀ اولیاء گریۀ عشاق را به دنبال دارد )-اولیای الهی (رازدانی اولیا)

مضمون بیت:(چشم عاشق و چهره ي او و زيبارويان).

معنی واژگان: لعل: نام جواهي سرخ رنگ که معمولاً نوع بدخشاني آن بهترين است/ رمّاني: همچون دانه ي انار/ مي بارند: وادار به باريدن مي کنند، باعث باريدن مي شوند (متعدّي)/ مي خوانند: درک مي کنند.

آرایه ها: نوعي سجع و ترصيع در لعل رمّاني و راز پنهاني / نوعي سجع در مي خندند و مي بارند و مي بينند و مي خوانند / نوعي حشو مليح در لعل رماني / نوعي حشو مليح در راز پنهاني /نوعی تضاد در خندیدن و باریدن (گریه کردن)

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ر» و «ز» و «ي»

معنی بیت: چون شاهدان تبسم کنند از شوق اشک سرخ فام از دیده ام روان می سازند و چون نگاهی کنند، از چهره ام سر نهان عاشقی را دریابند.

…………………………………………………………………..

6-دوایِ دَردِ عاشق را کَسی کو سَهل پندارد

ز فِکـر آنان که در تَدبیرِ دَرمانند، در مانند

موضوع بیت:درد و درمان (عاشقی دردیست بی درمان.)

مضمون بیت: (بي درماني درد عشق).

معنی واژگان: سهل: آسان/ تدبير: انديشه، راه چاره جستن/ درمان: مداوا/ درمانند: درمانده مي شوند.

آرایه ها: تناسب در دوا و درد و درمان /تناسب در  پندار و فکر و تدبير / جناس در درمانند و درمانند

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «د» و «ر» و «ک»

معنی بیت: آنکه درمان بیماری عشق را آسان گمان میبرد و آن کسان که به اندیشۀ خام خود به چاره جویی درد عاشق می پردازند ، سرانجام همه به عجز خود پی خواهند برد.

………………………………………………………………..

7-چو مَنصـور از مُراد آنان که بَردارند، بر دارند

بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند، می‌رانند

موضوع بیت: مقام فناء(سود سالک در فناء فی الله است.)-تربیت (سالک را از راه قبض و بسط ادب می کنند)

مضمون بیت: (پايان راه عشق و نمودن و ربودن).

معنی واژگان: منصور: مقصود حسين بن منصور حلاج است/ مراد: مقصود، هدف/ بردارند: بهره برده اند، به مقصود رسيده اند/ بر دارند: بر سر دار هستند/درگاه: مقصود درگاه بلند عشق حقيقي است/ مي خوانند: دعوت مي کنند/ مي رانند: دور مي کنند.

آرایه ها: جناس در بردارند و بر دارند /جناس در  مي خوانند و مي رانند /تلمیح به داستان منصور حلاج.

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «د» و «ر» و «م»

معنی بیت: کسانی که منصور وار به دار آویخته شوند ، از شاهد مقصود کام می­گیرند و چون حافظ را بدین آستان دعوت می­کنند ، بی درنگ وی را دور می سازند که تو هنوز به مقام جانبازی نرسیده ای و شایستگی خدمت این درگاه را نیافته ای.

…………………………………………………………………

8-در این حضرت چو مُشتاقان نیاز آرند، ناز آرند

که بـا این دَرد اگــر دَربنــدِ درمانند، درمانند

موضوع بیت:ناز و نیاز (از عاشق نیاز و از معشوق ناز)-درد و درمان (عاشقی درد بی درمان )

مضمون بیت: (نياز عاشق/ درد بي درمان عاشق)

معنی واژگان: حضرت: بارگاه/ مشتاقان: عاشقان/ نياز آرند: اظهار حاجت کنند/ ناز آرند: مفتخر و سرافراز مي شوند/ که: در حالي که/ اين درد: مقصود درد عشق است/ در بند: علاقه مند، در پي/ درمانند: درمان هستند/ درمانند: درمانده مي شوند

آرایه ها: نوعی جناس در نياز و ناز / جناس در درمانند و درمانند

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر» و «» و «آ» و «ز»

معنی بیت: در این آستان چون آرزومندان اظهار عجز و عرض حاجت کنند ، شاهدان استغنا نمایند و به چشم عنایت در آنان ننگرند ، چه با درد عشق اگر مشتاقان در اندیشۀ علاج دل و خواهان وصال باشند ، به یقین فرو مانند و به جایی نرسند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا