• غزل 189

1-  طایرِ دولت اگر باز گُذاری بکند

           یار بازآیَد و با وَصل قَراری بکند

2- دیده را دستگهِ دُر و گُهر، گر چه نماند

           بِخـورد خــونی و تدبیــرِ نثاری بکند

3- دوش گفتم: بکند لَعلِ لَبَش چارة من

           هاتـِـفِ غیــب ندا داد که آری بکند

کـَس نیارد برِ او دم زَدَن از قصّة ما

           مگرش بادِ صبا گوش گُذاری بکند

4- کـَس نیارد برِ او دم زند از قصّة ما

           مگرش بادِ صبا گوش گُذاری بکند

5- داده‌ام بـازِ نظــر را به تـَذَروی پـرواز

           بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند

6- شَهــر خالیـست ز عُشّاق ،بُوَد کز طَرفی

           مردی از خویش برون آید و کاری بکند

 کو کَریمی که به بزمِ طَربش غمزده‌ای

           جُرعه‌ای درکشد و ،دَفعِ خماری بکند

7- کو کَریمی که ز بزمِ طَربش غمزده‌ای

           جُرعه‌ای درکشد و ،دَفعِ خماری بکند

 یا وَفا یا خَبَــرِ وصـلِ تو یا مرگِ رقیب

           بازیِ چَرخ یکی زین همه ،باری بکند

یا وَفا یا خَبَــرِ وصـلِ تو یا مرگِ رقیب

بازی چرخ یکی زین دو سه کاری بکند

8- یا وَفا یا خَبَــرِ وصـلِ تو یا مرگِ رقیب

           بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

9- حافِظا گـر نـروی از درِ او هـم روزی

           گُذََری بر سَرَت از گوشه کناری بکند

***************************

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ( بحر رمل مثمن مخبون محذوف)

1-  طایرِ دولت اگر باز گُذاری بکند

           یار بازآیَد و با وَصل قَراری بکند

موضوع بیت:توفیق(پرندۀ اقبال مژدۀ وصال می آورد)

مضمون بیت: (خوشبختي عاشق و بازآمدن معشوق)

معنی واژگان:طاير: پرنده/ دولت: خوشبختي/ طاير دولت: مرغ هُما، مرغ سعادت/ باز: دوباره با ايهامي در معني باز شکاري/ گذار کردن: عبور کردن/ بازآيد: برمي گردد/ وصل: رسيدن عاشق به معشوق، وصال/ قرار: عهد، پيمان با ايهامي در معني آرامش، يعني آرامشي ايجاد مي کند.

قواعد: طایر دولت: تشبیه صریح

آرایه ها: تناسب در طاير و باز / نوعی ایهام در باز، گذار و بازگذار (عبوري مانند باز) /جناس تام در باز و باز

واج آرایی: تکرار حروف «ب» و «ر»وآواي «آ»و«z»

معنی بیت: اگر همای بخت نیک بار دیگر بر ما گذری کند، دوست باز میگردد و برای وصال عهدی می بندد.

………………………………………………………………..

2- دیده را دستگهِ دُر و گُهر، گر چه نماند

           بِخـورد خــونی و تدبیــرِ نثاری بکند

موضوع بیت:خون دل خوردن عاشق

مضمون بیت: (اشک خونين عاشق و نثار در پاي معشوق)

معنی واژگان:ديده: چشم/ دستگه: مخفف دستگاه، قدرت و توانايي/ درّ و گهر: مرواريد و جواهر، مقصود اشک که از ديده جاري بوده، اما ديگر اشکي باقي نمانده است/ بخورد خوني: يکي به اين مفهوم که در قديم سرچشمه سرشک خونين را دل يا جگر مي دانستند و ديگر اين که خون خوردن به معني رنج کشيدن و زحمت کشيدن است/ تدبير کردن: به فکر افتادن، تهيه کردن چيزي/ نثار: آنچه در پاي معشوق يا ممدوح مي ريزند.

آرایه ها: تناسب در درّ و گوهر و نثار/ایهام در بخورد خونی

 واج آرایی:تکرار حروف «ر» و «د»و«گ»و«ه»

معنی بیت: هر چند چشم آن دسترس و استطاعت را ندارد که مروارید و گهر نثار کند ولی خون دل میخورد و سرشک خونین در قدم یار می افشاند.

…………………………………………………………………..

3- دوش گفتم: بکند لَعلِ لَبَش چارة من

           هاتـِـفِ غیــب ندا داد که آری بکند

موضوع بیت: تجلی ( لب معشوق، چارة درد عاشق.)

مضمون بیت: (لب يار و آرزوي دلداده)

معنی واژگان:دوش: ديشب/ هاتف: ندادهنده/ غيب: اسرار، عالم پنهاني/ ندا داد: صدا کرد و گفت.

قواعد: لعل لب: اضافه ي تشبيهي است يعني لب يار به لعل تشبيه شده است.

واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحروف«ب»

معنی بیت: دیشب با خود میگفتم که کاش لب لعل فامش بتدبیر دل بیمار من بپردازد، آواز دهندة غیبی بانگ برآورد که بلی چنین خواهد کرد.

…………………………………………………………………..

4- کـَس نیارد برِ او دم زند از قصّة ما

           مگرش بادِ صبا گوش گُذاری بکند

موضوع بیت: بادصبا(باد صبا پیغامبر عاشق به حضور معشوق است.)

مضمون بیت: (داستان عشق و باد صبا)

معنی واژگان:نيارد: جرأت نمي کند، نمي تواند، مصدر آن یارستن/ بر او: نزد او/ دم زند: سخن بگويد/ قصه: مقصود داستان عشق است/ مگر: شايد/ باد صبا: بادي که از سوي شمال يا مشرق مي وزد و پيام بر و پيام آور عاشقان است/ گوش گذاري بکند: در گوش او به نرمي و لطافت بگويد، نجوا کند.

آرایه ها: تناسب در دم زدن و قصه و گوش گذار

واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z» و حرف «ر» و«م» تکرار آواي «آ»

معنی بیت: هیچکس نمیتواند در پیش یار از سرگذشت ما سخنی گوید، جز آنکه باد بهاری پیام را بگوش وی برساند.

…………………………………………………………………..

5- داده‌ام بـازِ نظــر را به تـَذَروی پـرواز

           بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند

موضوع بیت:عشق(راه و رسم شکار معشوق )

مضمون بیت: (نظربازي و به چنگ آوردن معشوق)

معنی واژگان: تذرو: قرقاول، مرغي است زيبا/ پرواز دادن: به سويي فرستادن/ نقش: هدفها و طرز رفتار (آنچه فرنگيان آن را «مانور» مي نامند)/ باز خواندن: آگاهي يافتن/ بايد توجه کرد که وقتي «باز» مي خواهد مرغ را شکار کند، بايد به اين سو و آن سو رفتن پرنده ي مورد شکار واقف شود و در موقعيتي او را شکار کند که پيشاپيش آن را حدس زده است (باز خواندن)، اين سو و آن سو رفتن پرنده طبق نقشه اي انجام مي گيرد که آن را نقش مي گويند.

قواعد:باز نظر: اضافه ي تشبيهي است يعني نظر و نگاه را به باز شکاري تشبيه کرده است/ مگر: قید شک بمعنی شاید

آرایه ها:تذرو: استعاره است از معشوق/تناسب در باز و تذرو و پرواز دادن و شکار / جناسِ باز در باز نظر و باز در بازخواندن/ جناس در  باز و پرواز.

واج آرایی:تکرار حرف «ش» و«ر» آواي «z»

معنی بیت: شاهین دیده را بسوی ترنگی بپرواز آورده ام، شاید بشیوة صید تذرو پی برد و بدامش افکند، بکنایه مقصود آنست که شاید بتواند دل یار را بدست آورد و بوصال برسد.

…………………………………………………………………..

6- شَهــر خالیـست ز عُشّاق ،بُوَد کز طَرفی

           مردی از خویش برون آید و کاری بکند

موضوع بیت:انتظار( امید انتظار اولیاء)

مضمون بیت: (شهر بي عاشق و آرزوي عاشق)

معنی واژگان:عشّاق: عاشقان (حقيقي)/ از خويش برون آمدن: ترک خود کردن، خودخواهي هاي خود را رها کردن/ کار: مقصود، عشق است و عاشق شدن/ بود که: شايد

واج آرایی:تکرار حروف«ز»و«ر»ش»

معنی بیت: شهر از عاشقان تهی است، باشد که از گوشه ای پهلوانی از خودگذشته گام پیش نهد و کار خطرناک عشق ورزی را پیشه سازد.

………………………………………………………………

7- کو کَریمی که ز بزمِ طَربش غمزده‌ای

           جُرعه‌ای درکشد و ،دَفعِ خماری بکند

موضوع بیت: انتظار(امید انتظار اولیاء )

مضمون بیت: (قسمت کردن شادي)

معنی واژگان:کريم: بخشنده و بزرگوار/ بزم طرب: مجلس عيش و نوش و شادي/ غمزده: اندوهگين/درکشيدن: نوشيدن، آشاميدن/ دفع کردن: از ميان بردن/ خمار: سستي حاصل از شراب يا اندوه روزگار که با جرعه اي مرتفع مي گردد.

آرایه ها: تناسب در بزم و طرب و جرعه و درکشيدن و دفع خمار /تضاد در طرب و غمزده

واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «ر» و «ز»

معنی بیت: رادمردی بزرگوار کجاست که از محفل شادی وی غمگینی یک آشام (جرعه) می بنوشد و دردسر شرابزدگی را از خود دور سازد.

…………………………………………………………………..

8- یا وَفا یا خَبَــرِ وصـلِ تو یا مرگِ رقیب

           بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند

 موضوع بیت: عنایت (انتظارعنایت از محبوب )

مضمون بیت: (آرزوي عاشق)

معنی واژگان:رقيب: مراقب معشوق، نگهبان معشوق/ بود: ممکن است.

قواعد: یا: حرف ربط برای عطف مفید معنی اباحه (جایز شمردن)

آرایه ها:ترادف ملیح وتناسب در دو و سه /جناس در یا و آیا

واج آرایی: تکرار حروف«و»و«ی»و«ر»

معنی بیت: یا تو پیمان بسر بری یا پیام وصال دهی یا خبر درگذشت حریف من در عشق برسد؛ کاش که گردون از این دو سه کار یک کار را انجام دهد.

…………………………………………………………………..

9- حافِظا گـر نـروی از درِ او هـم روزی

           گُذََری بر سَرَت از گوشه کناری بکند

موضوع بیت: عنایت (معشوق دست از عنایت بر نمی دارد)

مضمون بیت: (عاشق و التزام درگاه معشوق)

معنی واژگان:گذر کردن: عبور کردن

آرایه ها: تناسب در رفتن و گذر کردن و گوشه کنار /جناس در در و بر و سر.

واج آرایی: تکرار آواي «z» و«ای»و حرف «ر»

معنی بیت: ای حافظ، اگر از آستان یار روی برنتابی، روزی بر بالین تو از گوشه و کنار همانا گذری خواهد کرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا