- *غزل 169*
1- یـاری اَندَر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کِی آخِر آمد، دوستداران را چه شد؟
آبِ حِیوان تیره گون شد، خِضِر فَرُّخ پِی کجاست؟
گُل نَگَشت از رَنگِ خود، بادِ بهاران را چه شد؟
2- آبِ حِیوان تیره گون شد، خِضِر فَرُّخ پِی کجاست؟
خـون چِکـید از شـاخِ گُل، بادِ بهاران را چه شد؟
3- کَس نمیگویـد که یاری داشت، حَقِّ دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟
4- لَعلـی از کان مـُرُوَّت بـرنـیـامـد سالهاست
تابِشِ خورشید و سَعیِ باد و باران را چه شد؟
5- شَـهرِ یاران بود و خاکِ مهربانان، این دیار
مهربانی کِی سَرآمد شَهرِیاران را چه شد؟
6- گـویِ تـوفیـق و کَـرامَت در مـیان اَفکندهاند
کَس به میدان در نمیآید، سَواران را چه شد؟
7- صَد هِزاران گُل شِکُفت و بانگِ مُرغی برنَخاست
عـَندَلیـبان را چـه پیش آمد، هَزاران را چه شد؟
8- زهره سازی خوش نمیسازَد، مَگَر عودَش بسوخت
کـس نـدارَد ذوقِ مَـستـی، مَیـگُساران را چه شد؟
9- حـافِظ اسـرارِ الهـی کَـس نمیداند خَموش
از که میپُرسی که دُورِ روزگاران را چه شد؟
******************************
وزن غزل : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مثمن محذوف )
1- یـاری اَندَر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کِی آخِر آمد، دوستداران را چه شد؟
موضوع بیت: عهد(وفای به عهد دوستی)
مضمون بیت: (نامساعد بودن وضع اجتماعي و اخلاقي مردم).
معنی واژگان: ياري: کمک و مساعدت به همديگر/ ياران و دوستداران را: حرف «را» در هر دو معني «براي» است
آرایه ها: جناس در ياري و ياران/جناس در دوستي و دوستداران
واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ن»و«د»و«س»
معنی بیت: از کسی دستگیری و امداد مشاهده نمی کنیم ، برای یاران چه پیش آمده است ، عمر دوستی چه زمانی به پایان رسید و بر مهرورزان چه گذشت ؟
…………………………………………………………..
2- آبِ حِیوان تیره گون شد، خِضِر فَرُّخ پِی کجاست؟
خـون چِکـید از شـاخِ گُل، بادِ بهاران را چه شد؟
موضوع بیت: انتظار(در انتظار فراهم آمدن شرایط وصال)
مضمون بیت: (مرگ و خون/ وضع نامساعد).
معنی واژگان: آب حيوان: آب زندگي/ تيره گون: تيره رنگ، کدر/ خضر: يکي از پيامبران بني اسرائيل که گويند با اسکندر به طرف ظلمات رفت و عاقبت خضر به آب حيات رسيد و آن را نوشيد و عمر جاودان يافت و اکنون هر جا قدم گذارد آنجا سرسبز و خرّم مي شود/ فرّخ پي: مبارک قدم.
قواعد: بهاران: الف و نون در آن پسوند زماني است، بهاري
آرایه ها: تناسب در آب حيوان و خضر / تناسب در شاخ گل و باد بهاران
واج آرایی: تکرار حرف «ي» و «ن» و «آ»
معنی بیت: آب حیات با همه روشنی و صفا تیره و کدر گشت ، خضر مبارک قدم کجاست تا چاره ای کند ، از شاخۀ گل به سبب قهر خزان خون تراوش کرد ، چرا نسیم بهاری که جان پرور است بار دیگر نمی وزد .
……………………………………………………………..
3- کَس نمیگویـد که یاری داشت، حَقِّ دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟
موضوع بیت: عهد(وفای به عهد دوستی)
مضمون بیت: (محو دوستي ها و حق شناسي ها).
معنی واژگان: يار: دوست/ حق شناسان: معتقدان به حقيقت و راستي.
آرایه ها: نوعی جناس در يار و ياران / نوعي جناس در حق و حق شناسي.
واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحرف«ر»
معنی بیت: سخن از حقوق دوستی و معرفت که یاری بر گردن یاری داشت در میان نیست، برای حق گزاران چه وضعی پیش آمد و برای دوستان چه اتفاقی افتاد ؟
…………………………………………………………..
4- لَعلـی از کان مـُرُوَّت بـرنـیـامـد سالهاست
تابِشِ خورشید و سَعیِ باد و باران را چه شد؟
موضوع بیت: انتظار(در انتظار فراهم آمدن شرایط ظهوراولیاء)
مضمون بیت: (از ميان رفتن خصلت مروّت).
معنی واژگان: لعل: جواهري است کاني به رنگ سرخ/ کان: معدن/ مروّت: انسانيت، جوانمردي، بخشش/ در زمان قديم اعتقاد داشتند که تابش خورشيد و تأثير باد و باران در دل کوهها سنگها را به جواهر تبديل مي کند و در اينجا مقصود از تابش خورشيد و سعي باد و باران، تابش نور خورشيد حقيقت و کوشش پيامبران و مصلحان اجتماعي است که مردم را به انسانيت و کرامت انساني فراخوانده اند اما به نظر حافظ تأثيري نداشته است يا در حال سرودن اين غزل چنين نظري داشته است.
قواعد: کان مروت : تشبیه صریح .
آرایه ها: تناسب در لعل و کان و سالها و تابش خورشيد و باد و باران
واج آرایی: تکرار آواي «آ»وحرف«ش»و«ب»
معنی بیت: سالها رفت که از معدن جوانمردی گوهر رادی و کرم به دست نیامد ، برای فروغ خورشید معرفت و کوشش باد و باران رحمت چه روی داد که دیگر هنری نمی نماید و گوهری نمی پرورد ؟
………………………………………………………….
5- شَـهرِ یاران بود و خاکِ مهربانان، این دیار
مهربانی کِی سَرآمد شَهرِیاران را چه شد؟
موضوع بیت:اولیاء(شکایت از عدم دسترسی به اولیاء)
مضمون بیت: (تأسف از گذشته و غم از دست دادن مهرباني و شهريار مهربان).
معنی واژگان: ديار: سرزمين/ شهرياران: هم مرکب است از شهر و ياران و هم جمع شهريار است.
آرایه ها: جناس در شهرياران و شهر ياران (با توجه به معنای دوم)/ جناس در مهربانان و مهرباني /تناسب در خاک و دیار /ایهام در شهریاران
واج آرایی: تکرار آواي «آ» و حرف «ن»و«ر»و«ه»
معنی بیت: اين شهر و ديار، سرزمين ياران و مهربانان بود که به يکديگر محبّت و ياري مي نمودند. مهرباني در اين شهر کي پايان يافت؟ و بر سر پادشاهان عادل و مهربان آن چه آمده است؟
محصول بيت ــ اين ديار جاى پادشاهان شيراز بود و خاك مهربانان و مسكن اهل محبت همين جا بود. پس مهربانى كى تمام شد و پادشاهان چهطور شدند. يعنى ديگر در اين سرزمين پادشاهانى پيدا نمىشوند و اهل محبت و مرحمت كم و ناياب شدهاند.
………………………………………………………..
6- گـویِ تـوفیـق و کَـرامَت در مـیان اَفکندهاند
کَس به میدان در نمیآید، سَواران را چه شد؟
موضوع بیت:اولیای الهی (شکایت از در حاشیه رفتن اولیاء)
مضمون بیت: (بي مردي و بي مردانگي).
معنی واژگان: توفيق: موافقت خدا با کار يا کارهاي بندگان صالح/ کرامت: بزرگواري/ ميدان: مقصود ميدان چوگان بازي است.
قواعد: گوی توفیق و کرامت : تشبیه صریح.
آرایه ها: تناسب در گوي و افکندن و ميدان و سواران /ترادف ملیح در توفیق و کرامت
واج آرایی:تکرار حروف «ک»و«ن»و«م»و«ر»
معنی بیت: گوی کامیابی و بزرگی در عرضۀ میدان زندگی افتاده است ، چرا کس توسن کوششی نمی تازد ، برای سواران داوطلب چه رخ داده است که به میدان نمی آیند ؛ از این بیت اعتقاد حافظ به مشرب اختیار پیداست.
…………………………………………………………….
7- صَد هِزاران گُل شِکُفت و بانگِ مُرغی برنَخاست
عـَندَلیـبان را چـه پیش آمد، هَزاران را چه شد؟
موضوع بیت: اولیای الهی (شکایت از در حاشیه رفتن اولیاء)
مضمون بیت: (اندوهگين و بي دل و دماغ بودن جامعه).
معنی واژگان: عندليب: بلبل/ هزار: نوعي بلبل است غير از عندليب/ شکفتن گلها و سکوت مرغان آوازخوان نشانه ي غمگين بودن و بي دل و دماغ بودن مردم است.
آرایه ها: جناس تام در هزاران و هزاران /تناسب در عندلیب و هزار و مرغ و گل
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ن»و«گ»
معنی بیت: فصل بهار است و هزاران گل شکفته شد، ولي افسوس بانگ پرنده اي برنخاست. بر سر بلبلان چه آمده است و هزاران چه شده اند؟
محصول بيت ــ صدهزار صاحب جمال پيدا شد در حالىكه فرياد و آه ناله عاشقى به گوش نرسيد. يعنى در مقابل صد هزار محبوب زيبا، عاشقى پيدا نشد بلبلان را چه پيش آمده و به هزاران چه رسيده است. يعنى بلبلان و هزاران «كنايه از عشاق است» چهطور شدند كه اثرى از آنها ديده نمىشود.
……………………………………………………….
8- زهره سازی خوش نمیسازَد، مَگَر عودَش بسوخت
کـس نـدارَد ذوقِ مَـستـی، مَیـگُساران را چه شد؟
موضوع بیت: اولیای الهی (شکایت از در حاشیه رفتن اولیاء)
مضمون بیت: (مستي و ساز و آواز و تعطيل آنها).
معنی واژگان: زهره: ستاره ي ناهيد که مظهر شادي و طرب و موسيقي است/ سازي خوش: آهنگ دلپذير/ عود: نام سازي است زهي/ ذوق: شور و حال/ مي گسار: به دو معني است يکي به معني ساقي و ديگري به معني شرابخوار که در اينجا معني دوم موردنظر است/ عود ضمناً به معني چوبي خوشبو است که با سوزاندن آن فضا را معطّر مي کند، بنابراين «سوختن: براي عود نوعي ظرافت و ايهام تناسب دارد.
آرایه ها: تناسب در زهره و ساز و نمي سازد و عود/تناسب در ذوق و مستي و مي گساران /تضاد در ساز و نمیسازد
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»وحرف «م»
معنی بیت: ناهید عود به خوشی نمی نوازد آیا ساز وی در آتش افتاده است هیچکس رغبت مست شدن ندارد ، آیا برای می پرستان چه پیش آمد ناگواری روی داده است ؟
……………………………………………………………..
9- حـافِظ اسـرارِ الهـی کَـس نمیداند خَموش
از که میپُرسی که دُورِ روزگاران را چه شد؟
موضوع بیت: کتمان سِرّ(پنهان بودن اسرار الهی از نامحرمان.)
مضمون بیت: (حافظ و سکوت غمگينانه).
معنی واژگان: اسرار: رازها/ الهي: خدايي/ دور: گردش.
آرایه ها: تناسب در اسرار با خموش و مي پرسي /تناسب در ندانستن و پرسیدن
واج آرایی: تکرار آواي «s» و «z»و حروف«ر»و«ک»
معنی بیت: ای حافظ ، از رازهای ایزدی کس آگاه نیست ، تو هم دم درکش و از کس سؤال مکن که چرا حال روزگار تباه گشته و نابسامان شده است که او هم مانند تو خبری ندارد .