- *غزل 145*
چه مَستیَست ندانم که رَه به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کُجا آورد؟
1- چه مَستیَست ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کُجا آورد؟
تو نیز باده به دست آر و، راهِ بُستان گیر
که مُـرغِ نَغمه سـُرا سازِ خوش نَوا آورد
2- تو نیز باده به چَنگ آر و، راه صَحرا گیر
که مُـرغِ نَغمه سـُرا سازِ خوش نَوا آورد
3- دلا چو غُنچه شکایت ز کارِ بسته مکن
کـه بادِ صُـبح،نسـیمِ گِـره گـُشـا آورد
4- رَسیدنِ گُل و نَسرین به خِیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَـن صَفا آورد
5- صبا به خوش خَبَری هُدهُدِ سلیمان است
کـه مـژدۀ طَـرب از،گـُلـشـنِ سـَـبا آورد
6- عِلاجِ ضَعفِ دلِ ما کِرِشمۀ ساقیست
بـرآر سَـر که طبیب آمَد و دَوا آورد
7- مـُریدِ پیـرِ مُغانم ز مَن مـَََََرنج، ای شیخ
چرا که وَعده تو کَردیّ و او به جا آورد
8- به تَنگِ چَشمی آن تُرکِ لشکری نازم
که حَمله بر مَنِ درویشِ یک قَبا آورد
*چه راه می زند این مطربِ مَقام شناس
که در میانِ غزل قولِ آشنا آورد
9- فَلَک غُلامیِ حافِظ کُنون به طوع کند
کـه اِلـتـِجا بـه دَرِ دولــتِ شـما آورد
******************************
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان ( بحر مجتث مثمن اصلم مسبغ)
1- چه مَستیَست ندانم که رو به ما آورد
که بود ساقی و این باده از کُجا آورد؟
موضوع بیت:بادۀ محبت(بادۀ محبت گشایندۀ راه وصال است)
مضمون بیت: (مستي فصل بهار).
معنی واژگان: رو آوردن: عارض شدن، متوجه شدن/ اين مستي، مستي فصل بهار است و ساقي آن خدا و باده ي آن باده ي عشق و سرمستي است
قواعد:
آرایه ها:تناسب در مستي و ساقي و باده
واج آرایی: تکرار حرف «ب» و «م»آواي «آ»
معنی بیت: ای دل، از کار فرو بسته و گره خورده غنچه سان شکوه مکن و گله منما که بهمراه باد بامدادی نسیمی هم وزید که عقده ها را میگشاید؛ حافظ در غزل دیگر فرماید:
چو غنچه گر چه فرو بستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
…………………………………………………………………..
2- تو نیز باده به چَنگ آر و، راه صَحرا گیر
که مُـرغِ نَغمه سـُرا سازِ خوش نَوا آورد
موضوع بیت: بادۀ محبت(بادۀ محبت گشایندۀ راه وصال است)
مضمون بیت: (فصل بهار و گردش و مستي).
معنی واژگان: باده: شراب/ به چنگ آر: به دست آور، حاصل کن/ راه صحراگير: به دشت و دمن برو/ مرغ نغمه سرا: بلبل/ ساز خوش نوا: آواز خوش، آهنگ متناسب
آرایه ها: تناسب در باده و صحرا و مرغ نغمه سرا و ساز خوش نوا
واج آرایی:تکرار حرف «ر» و «ب»و«غ»آواي «s» و «z»و«آ»
معنی بیت: تو هم شراب به دست آور و به صحرا برو، زيرا مرغ خوش آواز ساز خوش آهنگي آورده است.
اين بيت با لفظ «نيز» به بيت سابق معطوف است. يعنى وقتى صبا يك همچو مژده آورد تو هم باده به دست آر و راه صحرا گير. يعنى به تماشاى صحرا برو. زيرا مرغ نغمهسرا و نغمهپرداز ساز خوشنوا آورد، مراد از عبارت خوشنوا، ناى مزمار مرغ است يعنى ناى گلويش است كه نغمات و اصوات گوناگون از آن خارج مىشود.
……………………………………………………………….
3- دلا چو غُنچه شکایت ز کارِ بسته مکن
کـه بادِ صُـبح،نسـیمِ گِـره گـُشـا آورد
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال
مضمون بیت: (فصل بهار فصل غم و اندوه نيست).
معنی واژگان: دلا: اي عزيز من/ غنچه: معمولاً در ادبيات فارسي مخصوصاً در اشعار حافظ غنچه به گرهي تشبيه مي شود که باد صبحگاهي باعث شکفته شدن آن و تبديل شدن آن به گل مي شود، از اين جهت کار بسته با غنچه مناسبت دارد و شاعر مي گويد مانند غنچه از کار گره خورده خود شکايت مکن/ نسيم: باد ملايم/ گره گشاي نسيم به جهت آن است که غنچه را شکوفا مي کند و ضمناً چون نسيم بهاري است غصه ها و گرفتاريها را نيز از بين مي برد.
آرایه ها: تناسب در غنچه و بسته و باد و نسيم و گره گشا /تناسب در غنچه و باد و نسیم /تضاد در بسته و گره گشا /تناسب در باد و نسیم
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «گ»و«چ»و«ب»آوای «s»
معنی بیت: اي دل، هم چون غنچه از کار گره خورده شکايت مکن، زيرا نسيم سحري با وزش ملايم خود گره از کار مي گشايد.
چو غنچه گرچه فروبستگي است کارِ جهان
تو هم چو بادِ بهاري گِره گشا مي باش
(غزل 5 / 274)
اى دل از كار بسته چون غنچه شكايت مكن. زيرا كه باد صبا نسيم گرهگشاى آورد مقصود دادن تسلى به دل خودش است، يعنى اى دل نااميد مباش و شكايت مكن كه از قبل حق تمام مشكلاتت حل خواهد شد.
………………………………………………………………
4- رَسیدنِ گُل و نَسرین به خِیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَـن صَفا آورد موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال
مضمون بیت: (مژده ي فرارسيدن فصل بهار).
معنی واژگان: کش: يا گش، خوش، زيبا/ سمن: گل ياسمن/ همه ي اين بيت نشان دهنده ي فرارسيدن فصل بهار است/ شاد و کش: مسرور و خوش
قواعد: شاد و کش: قید وصف و روش
آرایه ها: تناسب در گل و نسرين و بنفشه و سمن /تناسب در خير و خوبي و شاد و کش و صفا / ترادف ملیح در گل و نسرین ، خیر و خوبی /ترادف در خیر و خوبی
واج آرایی:تکرار حروف «د» و «ي» و «ش»و«خ»و«ن»و«ب» آوای «s»
معنی بیت: باد بهاری از نظر آوردن مژده های دلپذیر گوئی هدهد است که بسلیمان پیامبر از گلستان سبا ملک ملکة بلقیس خبر شادی بخش رساند؛ این مضمون مقتبس است از آیة 22 سورة نمل (27) که چون سلیمان هدهد را در میان مرغان ندید گفت هدهد کجا رفت … پس از اندک درنگی هدهد پاسخ داد که من بر چیزی که تو از آن آگاه نیستی آگاهی یافته ام وَ جِئتُکَ مِن سَبَأٍ بِنَبَأٍ یَقینٍ( از ملک سبا خبری راست برای تو آورده ام)؛ در این بیت میان صبا و سبا صنعت جناس لفظی مراعات شده است.
…………………………………………………………………
5- صبا به خوش خَبَری هُدهُدِ سلیمان است
کـه مـژدۀ طَـرب از،گـُلـشـنِ سـَـبا آورد
موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصال
مضمون بیت:(باد صبا و مژده ي طرب).
معنی واژگان: صبا: بادي که از طرف شمال يا مشرق مي وزد و پيام آور و پيام بر عاشقان است/ هدهد سليمان: هدهدي که در دربار حضرت سليمان بود و براي آن حضرت خبر آورد که در شهر سبا زني حکومت مي کند به نام بلقيس که بسیار زيباست و عاقبت باعث رسيدن بلقيس به حضرت سليمان و ازدواج آن دو شد بنابراين هدهد «خوش خبر» است/ مژده: بشارت/ طرب: شادي، خوشي/ گلشن سبا: بعضي گلستان سبا را جايي در شهر سبا مي دانند که پس از خراب شدن آبگير آنجا به خرابي گراييد.
قواعد: سبا: اضافه ي تشبيهي است که سبا به گلشن تشبيه شده است زيرا گلي مانند بلقيس در آن است.
آرایه ها: جناس در صبا و سبا / تناسب در هدهد و خبر و سليمان و مژده و سبا /تناسب در خبر و مژده /تناسب در طرب و خوش /ترادف در خبر و مژده
واج آرایی: تکرار حرف «ب»و «خ»وآوای «s»
معنی بیت: نسيم سحري که پيک عاشقان است، در خوش خبري هم چون هدهد سليمان است که مژده ي شادي و نشاط از گلشن سبا يعني ديار دوست آورد.
محصول بيت ــ سبا با خبر رساندن خود و يا در خبر دادن يعنى خبر خوش آوردن پيك سليمان است كه مژده شادى را از گلشن قبايل سبا مىآورد. يعنى خبر ازدواج بلقيس را به سليمان پيغمبر مىداد. حاصل كلام سبا در ايصال خبر وصلت همان هدهد است كه خبر وصل بلقيس را براى سليمان مىآورد.
………………………………………………………………
6- عِلاجِ ضَعفِ دلِ ما کِرِشمۀ ساقیست
بـرآر سَـر که طبیب آمَد و دَوا آورد
موضوع بیت: عنایت(انتظار عنایت از محبوب)-فراهم آمدن شرایط وصال
مضمون بیت: (کرشمه ي ساقي).
معنی واژگان: علاج: درمان/ ضعف: ناتواني/ کرشمه: به گوشه ي چشم نگاه کردن، ناز و غمزه/ ساقي: شراب دهنده که در اينجا معشوق هم هست/ برابر سر: برخيز/طبيب: همان ساقي است و دوا همان کرشمه ي اوست
آرایه ها: تناسب در علاج و ضعف و طبيب و دوا /تضاد در دوا و ضعف/ تضاد در نیزطبیب و ضعف/تناسب در سرو دل
واج آرایی:تکرار آواي «آ»و«ع»و«ل»و«س»و«د»
معنی بیت: ناز و غمزة ساقی ناتوانی دل ما را درمان میکند دلا سر از زانوی غم برگیر که اینک طبیب تو فراز آمد و داروی جان بخش کرشمه را با خود دارد.
………………………………………………………………..
7- مـُریدِ پیـرِ مُغانم ز مَن مـَََََرنج، ای شیخ
چرا که وَعده تو کَردیّ و او به جا آورد
موضوع بیت:پیرمغان(/سرسپاری به درگاه پیر و استاد)
مضمون بیت: (پير مغان و شيخ).
معنی واژگان: مريد: ارادتمند/ پير مغان: پير مي فروش که مرشد حافظ است و او را سرمست عشق مي کند/ مرنج: دلگير مشو/ چرا که: زيرا که.
آرایه ها:تضاد در پير مغان و شيخ
واج آرایی:تکرار حرف«ن»و«م»و«ر»
معنی بیت: ای دانای دین، از من که هواخواه پیر میکده ام آزرده خاطر مباش، چه تو تنها نوید شراب طهور در سرای دیگر دادی ولی پیرمغان در همین جهان بما بنقد بادة معرفت داد.
……………………………………………………………..
8- به تَنگِ چَشمی آن تُرکِ لشکری نازم
که حَمله بر مَنِ درویشِ یک قَبا آورد
موضوع بیت: عنایت(مورد عنایت قرار گرفتن عاشق از طرف معشوق )
مضمون بیت: (جايي که تنگ چشمي معشوق باعث افتخار است).
معنی واژگان: تنگ چشمي: يکي به معني تنگ نظري و کوتاه نظري و ديگر اشاره به کوچک بودن چشم ترکان/ ترک: يکي به مناسبت تنگ چشمي همان معني اصل ترک (ضد تاجيک) را مي دهد و ديگري به معني زيبارو/ لشکري: يکي از افراد لشکر و سپاه/ نازم: افتخار مي کنم/ يک قبا: تهيدست، بي چيز/درویش یک قبا: تهیدستی که یکتا جامه بیش ندارد،
قواعد: درویش یک قبا: موصوف و صفت
آرایه ها:تناسب در تنگ چشمي و ترک و لشکري و حمله /تناسب در لشکر و حمله /ایهام در تنگ چشمی/ایهام در ترک
واج آرایی:تکرار حروف «ک» و «ش»و«ن»و«ر»
معنی بیت: فدای تنگی چشم آن زیبای سپاه خوبان شوم که چشم دید یکتا قبا هم برای این فقیر نداشت و بتاراج آن بر من تاختن آورد.
……………………………………………………………..
9- فَلَک غُلامیِ حافِظ کُنون به طوع کند
کـه اِلـتـِجا بـه دَرِ دولــتِ شـما آورد
موضوع بیت:تواضع و فروتنی
مضمون بیت: (فلک و غلامي حافظ).
معنی واژگان: طوع: ميل و رغبت/ التجا آوردن: پناه آوردن/ دولت: خوشبختي و قدرت و حکومت
قواعد: التجا: مصدر باب افتعال
آرایه ها: در دولت: آستان دولت سرا، استعارة مکنیه/ تضاد در دولت و غلام / تناسب در طوع و التجا واج آرایی : تکرار حرف«ل»و«ک»و«د»وآوای«t»
معنی بیت: اکنون آسمان به ميل و رغبت، مطيع و بنده ي حافظ است، زيرا که او به درگاه تو پناه آورده است.
محصول بيت ــ حالا ديگر فلك بندگى حافظ را با رغبت و صفاى خاطر قبول مىكند. چون كه به در دولت شما التجا و پناه آورده است. يعنى در شما را پناهگاه خود دانسته است.