- *غزل 141*
1- دیدی ای دل که غمِ عشق دِگَربار چه کرد
چـون بـِشـُـد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
و آه از آن مَست که با مردمِ هُشیار چه کرد؟
2- آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مَست که با مردمِ هُشیار چه کرد؟
3- اشـکِ مـن رنگِ شَفَـق یافت ز بیمِهریِ یار
طالعِ بیشَفَقَت بین که در این کار چه کرد؟
4- بـرقـی از مَـنـزِلِ لیلـی بِدَرَخشیـد سَحَر
وَه که با خَرمَنِ مجنونِ دل افکار چه کرد؟
5- ساقیـا جامِ مَـیام ده ،که نگارنـدۀ غیب
نیست مَعلوم که در پردۀ اسرار چه کرد؟
6- آن که پـُرنـقـش زد ایـن دایـرۀ مـینایـی
کس ندانست،که در گردشِ پرگار چه کرد ؟
7- فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد؟
برقِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد؟
******************************* وزن غزل:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات(بحر رمل مثمن مخبون مقصور)
1- دیدی ای دل که غمِ عشق دِگَربار چه کرد
چـون بـِشـُـد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد؟
موضوع بیت: حدیث فراق (شکایت از غم دوری یار)
مضمون بیت: غم عشق و ترک معشوق عاشق را.
معنی واژگان: اي دل: هم خطاب به دل است و هم خطاب با خواننده/ بشد: برفت، (ما را) ترک کرد/ يار وفادار: مقصود عاشق وفادار است/ در اين بيت يار به معني عاشق است
قواعد: غم عشق: اضافه ي تشبيهي است يعني عشق به غم تشبيه شد و اضافه ی تخصیصی.
آرایه ها: نوعی جناس در بار و يار /نوعی جناس در دل و دلبر / تناسب در دلبر و یار / نوعی جناس در وفادار و یار و بار
واج آرایی: تکرار حرف «د» و «ر» و «ب»
معنی بیت: اي دل، ديدي که غم عشق چه بر سر من آورد و معشوق چگونه رفت و با يار وفادار خود چه رفتاري کرد؟
محصول بيت ــ اى دل ديدى كه غم عشق باز چه كرد؟ و دلبر چهگونه رفت و به يار وفادار چه كار كرد. خلاصه شكايتى است از رفتن معشوق و عاشق را در وادى فراق و هجر گذاشتناش.
……………………………………………………………….
2- آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مَست که با مردمِ هُشیار چه کرد؟
موضوع بیت: تجلی (تجلی جمالی چشم معشوق و تأثیرآن در عشاق.)
مضمون بیت: چشمان معشوق.
معنی واژگان:نرگس جادو: مقصود چشمان سحرکننده است/ چه بازي انگيخت: چه آشوبي برپا کرد، چه بازي ساحرانه اي انجام داد/ آن مست: باز هم اشاره به چشمان معشوق است/ مردم: ضمن اشاره به عاشقان اشاره اي هم به مردمک چشم دارد
آرایه ها: تضاد در مست و هشيار / تناسب در نرگس و جادو و مست / تناسب در جادو و بازي/نرگس جادو استعاره از چشم/ تکرارملیح آه
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و «هـ» و آواي «آ»
معنی بیت: افسوس که نرگس دیدۀ فریبا و افسونگر یار فتنه ای شگفت برپا کرد و دریغا که آن مست ازبادۀ حسن با عاشقان فرزانه چندان که توانست بی مهری نمود.
…………………………………………………………………
3- اشـکِ مـن رنگِ شَفَـق یافت ز بیمِهریِ یار
طالعِ بیشَفَقَت بین که در این کار چه کرد؟
موضوع بیت: حدیث فراق(گریۀ عاشق در فراق)
مضمون بیت: اشک خونين عاشق و طالع نامهربان او.
معنی واژگان: شفق: سرخي کناره ي آسمان به هنگام غروب آفتاب که گاهي در ادب فارسي به جاي فلق (سرخي کنار آسمان به هنگام طلوع آفتاب) به کار مي رود/ بي مهري: نامهرباني، عدم دوستي و عشق و التفات/ طالع: بخت، شانس/ بي شفقت: نامهربان
آرایه ها: نوعی جناس درشفق و شفقت / کلمه ي «مهر» علاوه بر معني دوستي به معني خورشيد هم هست که با شفق و طالع ارتباط دارد (ايهام)/ ایهام جناس در اشک و رنگ /نوعی جناس در درین و بین /نوعی جناس در بی و بین /نوعی جناس در یار و کار.
واج آرایی:تکرار حروف «ي» و «ش» و «ک»
معنی بیت: اشک من از بي مهري معشوق به رنگ شفق سرخ و خوين شد و بخت و اقبال نامهربان مرا بنگر که چه بلايي بر سرم آورد.
محصول بيت ــ اشك چشم من از بىمهرى يار، رنگ شفق گرفت. يعنى چون خون قرمز شده است. طالع بىشفقت و بىمهر را ببين كه در اين كار چه كرد. بين شفق و شفقت تجنيس زايد است.
شفق ــ هنگام غروب ابرهاى قرمز رنگ كه در افق ديده مىشود شفق گويند.
……………………………………………………………
4- بـرقـی از مَـنـزِلِ لیلـی بِدَرَخشیـد سَحَر
وَه که با خَرمَنِ مجنونِ دل افکار چه کرد؟
موضوع بیت:تجلی (تجلی جمالی معشوق وتأثیرآن بر عاشق.)
مضمون بیت: برق عشق و خرمن عاشق.
معنی واژگان: برق: مقصود برق و شعاع عشق است/ ليلي: زني از قبيله ي بني عامر که قيس عامري (مجنون) عاشق او شد و عشق او به جنون کشيد/ وه: واي، چه عجيب است/ مجنون: قيس عامري که عاشق ليلي بود/ دل افگار: غمگين، اندوهگين
قواعد: وه: به فتح اول ازاصوات یا شبه فعل است برای بیان شگفتی.
آرایه ها: تضاد و تناسب در برق و خرمن ،زيرا اغلب برقهاي آسماني به صورت صاعقه خرمن کشاورزان را آتش مي زند و از بين مي برد/تناسب کلمه ي «منزل» با داستان «ليلي و مجنون» /تضاد در درخشیدن و سحر / تناسب در دل افگار و مجنون
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ب»
معنی بیت: سحرگاه آذرخش عشقی ازکوی لیلی جست و شگفتا که خرمن هستی مجنون خسته دل را سخت سوخت.
…………………………………………………………………..
5- ساقیـا جامِ مَـیام ده ،که نگارنـدۀ غیب
نیست مَعلوم که در پردۀ اسرار چه کرد؟
موضوع بیت: خداوند و حکمت او(هیچ کس از حکمت کار او آگاه نیست)
مضمون بیت: بي ثباتي دنيا، غنيمت وقت، ناپيدايي سرنوشت.
معنی واژگان: نگارنده ي غيب: نويسنده ي سرنوشتها که در عالم پنهاني است، خداي بزرگ/ در پرده ي اسرار: در پشت پرده ي رازهاي جهان
آرایه ها:تناسب درغيب و پرده ي اسرار /تناسب در جام می و ساقی /تناسب در پرده ی اسرار با غیب.
واج آرایی:تکرار حروف «م» و «ي» و «د»
معنی بیت: ای ساقی، ساغر باده به من بده که هیچ کس نمی داند که صورتگر نهان یا نقشبند ازل درپس پردۀ راز چه نقش ها رقم زده است.
………………………………………………………………
6- آن که پـُرنـقـش زد ایـن دایـرۀ مـینایـی
کس ندانست،که در گردشِ پرگار چه کرد ؟
موضوع بیت: خداوند و حکمت او(هیچ کس از حکمت کار او آگاه نیست)
مضمون بیت: تحيّر در برابر دستگاه خلقت.
معنی واژگان: دايره ي مينايي: مقصود آسمان است، مينا به معني شيشه است و آسمان گويي از شيشه ساخته شده است که ماه و ستارگان نقشهاي آن هستند/ پرگار: در زمان قديم پرگار به معني امروزي و براي رسم دايره نبوده است بلکه با پرگار نقاشي مي کرده اند (آيينه ي جام ص 370)/ زدن در اين بيت به معني ساختن است
قواعد: دایرۀ مینائی: اضافه ی بیانی.
آرایه ها: تناسب در پر نقش و دايره و گردش پرگار/تناسب در نقش و مینا /دایرۀ مینائی: به استعاره مقصود فلک لاجوردی است.
واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «ک» و «گ» و «ر»
معنی بیت: هیچ کس به راز حرکت پرگارآفریننده ای که فلک لاجوردی را پرنقش و نگار کردپی نبرده است؛درصفحۀ 158جامع نسخ دیوان حافظ تألیف مسعودفرزاد «برنقش زد» به جای «پرنقش زد» درمتن آمده که ترجیح دارد و برنقش زد به معنی منقش ساخت؛ حافظ در غزل دیگر می فرماید:
سخن ازمطرب و می گو و راز دهر کمترجو
که کس نگشود ونگشایدبه حکمت این معمارا
………………………………………………………………
7- فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد؟
موضوع بیت: حدیث فراق (حافظ و حدیث فراق)
مضمون بیت: عشق و عاشق.
معنی واژگان: يار ديرينه: محبوب قديمي يا عشق و يا غم/ يار: عاشق/ عشق، محبوب قديمي انسان است زيرا روح انسان از ازل عاشق بوده است، عاشق معشوق حقيقي.
قواعد: آتش غم اضافه ی تشبیهی است.
آرایه ها:جناس تام در يار و يار / تناسب در آتش زدن و سوختن /ترادف ملیح در زد و سوخت
واج آرایی: تکرار حروف «ش»و «ر»، «ي» در مصراع دوم و آوای «ـِـ» در بیت.
معنی بیت: خیال عاشقانه آتش به دل حافظ افکند وسوخت. بنگریدکه فکرعشق که یاردیرین عاشقان است براین عاشق دل سوخته چه جفائی روا داشت؛ سعدی گوید:
مجال خواب نمی باشدم زدست خیال
درسرای نشاید برآشنایان بست