• *غزل 118*

1- آن کس که به دست جام دارد

سُلطانیِ جَم،  مُدام  دارد

آبی که حیاتِ خِضرازآن است

در مَیکده جو که جام دارد

2- آبی که خِضِر حیات ازو یافت

در مَیکده جو که جام دارد

3- سر رشتۀ جان به جام بُگذار

کاین رِشته ازو نِظام دارد

4- ما و مَی و زاهِدان و تقوا

تا یار سَرِ کدام دارد

5- بیرون زِ لبِ تو ساقیا نیست

در دُور کسی که کام دارد

6- نرگس همه شیوه هایِ  مَستی

از چَشمِ خوشَت به وام دارد

7- ذکرِ رُخ و زلفِ تو دلم را

وِردیست که صبح و شام دارد

8- بر سینۀ ریشِ دردمندان

لَعلَت نمکی تمام دارد

در چاهِ زَنَخ چو حافظ ای جان

حُسنِ تو دو صد غلام دارد

9- در چاهِ ذَقن چو حافظ ای جان

حُسنِ تو دو صد غلام دارد

******************************

وزن غزل: مفعول مفاعلن فعولن( بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)

1- آن کس که به دست جام دارد

                            سُلطانیِ جَم،  مُدام  دارد

 موضوع بیت: دل (سلطنت حقیقی از آن دل آگاهان است)

مضمون بیت: جام عشق و سلطنت بادوام.

معنی واژگان:جام: مقصود جام عشق و معرفت است و آن دل عاشق حقيقي است/ سلطاني: پادشاهي، سلطنت/ جم: جمشيد که معمولاً در ادب فارسي با حضرت سليمان نبي (ع) يکي دانسته مي شود/ مدام: هميشه، همواره، با اشاره به معني ديگر آن يعني شراب

آرایه ها: جناس در جام و جم/ایهام تناسب و نوعی جناس در جام و مدام

واج آرایی: تکرار حروف «س» و «م»و«ج»

معنی بیت: سلطنت و شکوه جمشید یا سلیمان جاودانه از آن کسی است که ساغر معرفت بر کف دارد و می نوشد.

………………………………………………………………….

2- آبی که خِضِر حیات ازو یافت

در مَیکده جو که جام دارد

موضوع بیت: بادۀ تجلی(زندگی جاودانه درنوشیدن بادۀ ذکرخداست)

مضمون بیت: شراب عشق و زندگي و جاوداني.

معنی واژگان:خضر: يکي از پيامبران بني اسرائيل است که گويند معلّم حضرت موسي (ع) بوده است و نيز مي گويند که به همراه اسکند به سرچشمه ي آب زندگي رفته است و تنها کسي که از آن آب نوشيد همانا خضر بود و به اين سبب زندگي جاوداني يافت/ حيات: زندگي

آرایه ها: تناسب در آب و حيات و خضر /تناسب در  ميکده و جام /تناسب در آب و حيات /تناسب در یافتن و جستن /تکرارملیح که

واج آرایی:تکرارحرف«ک»و«ج»و«ی» وآوای«z»

معنی بیت: آن آب بقا را که خضر پیامبر نوشید و زندگی جاودان یافت در میخانۀ معرفت جست و جو کن که در قدح باده آب حیات است.

………………………………………………………………….

3- سر رشتۀ جان به جام بُگذار

کاین رِشته ازو نِظام دارد

 موضوع بیت: بادۀ محبت (حیات جاودانی در پرتو نوشیدن بادۀ ذکر خداست)

مضمون بیت: آراستگي جان به جام وابسته است.

معنی واژگان:سررشته: اختيار/ بگذار: واگذار کن/ رشته: مقصود نخي مانند نخ گردن بند است که بايد گوهرهاي آن نظم و ترتيبي داشته باشد و در اينجا مقصود از اين رشته جان است که جان به رشته تشبيه شده است/ نظام: نظم و ترتيب

آرایه ها:جناس در جان و جام /. تناسب در رشته و سررشته و نظام /ایهام جناس در بجام و نظام /تکرارملیح رشته/ سررشتۀ جان: تشبیه صریح.

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ج»وآوای«z»

معنی بیت: اختيار جان خود را به جام باده بسپار، زيرا رشته ي عمر با آن سر و سامان مي يابد.

محصول بيت ــ سررشته جان را به جام واگذار كن، يعنى به جام بده. خلاصه به جام بسپار كه نظم رشته جان از جام باده است.

………………………………………………………………….

4- ما و مَی و زاهِدان و تقوا

تا یار سَرِ کدام دارد

موضوع بیت: مقام تسلیم –حسن عاقبت

مضمون بیت: مقابله ي شراب عشق و پرهيزگاري.

معنی واژگان: زاهدان: پرهيزگاران (با طنز)/ تقوي: پرهيزگاري/ سر کدام دارد: با کدام يک موافق است.

قواعد: و: حرف اضافه برای بیان معنی ملازمت،نیز نگاه کنید. به غزل 79 بیت(1)/ و: واو معيّت است

آرایه ها:تناسب در زاهد و تقوی /ایهام تضاد در می با زاهد و تقوی

واج آرایی:تکرارحرف«م» وآوای«آ»

معنی بیت: ما و ملازمت میخانۀ معرفت،پارسا و ملامت زهد و عبادت تا ببینیم که عنایت محبوب ازلی شامل حال که خواهد شد.

………………………………………………………………….

5- بیرون زِ لبِ تو ساقیا نیست

در دُور کسی که کام دارد

موضوع بیت: عشق (کامبخشی تنها در پرتو ساقی است )

مضمون بیت: آرزوي ميخواران عشق.

معنی واژگان:دور: مقصود دوري است که در محفل ميخواران است و ساقي به هرکس به نوبت شراب مي دهد/ در اينجا دور اشاره به دوران يعني روزگار هم دارد ،يعني کسي در اين دوران کامرواست که لبان ساقي در اختيار او باشد

آرایه ها: تناسب در ساقي و دور و کام /تناسب در لب و کام /تناسب در  دور و لب/ایهام در دور

واج آرایی:تکرار حروف «ک»و«س» و«د»و«ب»

معنی بیت: ای ساقی آن که در روزگار کامرواست، کامگاری وی تنها از نوش لب توست.

…………………………………………………………………..

6- نرگس همه شیوه هایِ  مَستی

از چَشمِ خوشَت به وام دارد

 موضوع بیت: خداوند و صفات او (حُسنها همه از اوست)

مضمون بیت: چشم مست ساقي.

معنی واژگان: نرگس: گلي که معمولاً چشم يار را به آن تشبيه مي کنند و صفت مست را براي آن مي آورند/ شيوه ها: هنرها، روشها/ خوش: زيبا، دلپذير/ به وام دارد: قرض گرفته است

قواعد: در اين بيت صنعت تشبيه تفضيل به کار رفته است، يعني چشم يار بر نرگس برتري يافته است.

آرایه ها: تناسب در نرگس و مستي و چشم

واج آرایی:تکرار حرف «ش»و«ه»و«م»

معنی بیت: نرگس همه ي روش هاي مستي و دلربايي را از چشم زيبا و مست تو وام گرفته است.

محصول بيت ــ نرگس تمام شيوه‌ها و فن مستى را از چشم مست تو قرض كرده است. حاصل مطلب ذاتآ مستانگى ندارد اما از چشم تو عاريه گرفته است.

…………………………………………………………………..

7- ذکرِ رُخ و زلفِ تو دلم را

وِردیست که صبح و شام دارد

موضوع بیت: خداوند و یاد او(عاشق همیشه به یاد معشوق است )

مضمون بیت: چهره و زلف ساقي.

معنی واژگان:ذکر: يادآوري، سخن/ رخ: چهره/ ورد: ذکر، سخن

آرایه ها:صبح و شام با رخ و زلف، لفّ و نشر مرتب دارد يعني صبح اشاره به چهره ي ساقي و شام اشاره به زلف اوست/ ترادف در ذکر و ورد /تناسب و تضاد در  رخ و زلف /تناسب در رخ و زلف و دل /تناسب در ورد با صبح و شام /تناسب در  دل با ورد/دراین بیت اسلوب معادله رعایت شده است

واج آرایی:تکرارحرف«ر»وآوای«s»و«z»

معنی بیت: دل من هر بامداد و شامگاه به یاد چهره و گیسوی تو می افتد و این دعای صبحگاه و شبانگاه اوست.

………………………………………………………………….

8- بر سینۀ ریشِ دردمندان

لَعلَت نمکی تمام دارد

 موضوع بیت: عشق و جاودانگی

مضمون بیت: لب ساقي و دل مجروح عاشقان.

معنی واژگان:ريش: مجروح، زخم/ دردمندان: عاشقان دردمند/ لعل: مقصود لبان ساقي است/ نمک :هم نمکي که به زخم پاشيده مي شود و هم اشاره دارد بر سخن نمکين و با ملاحت او/ تمام: کامل، کاملاً.

آرایه ها: تناسب و تضاد در ريش و نمک /تضاد در لعل و سینه /تناسب در سینه و درد/لعل: به استعاره،مقصود لب یار است/ایهام در نمک

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«م»و«ن»

معنی بیت: لب لعل تو بر سینۀ مجروح عاشقان نمک حسرت و اندوه می افشاند،سعدی گوید:

نگار من چو در آید به خندۀ نمکین

نمک زیاده کند بر جراحت ریشان

…………………………………………………………………..

9- در چاهِ ذَقن چو حافظ ای جان

حُسنِ تو دو صد غلام دارد

موضوع بیت: عشق و اسارت و آزادگی (همۀ خوبان اسیرعشق معشوق ازلی هستند )

مضمون بیت: حسن ساقي و حافظ

معنی واژگان:چاه ذقن: فرورفتگي زيباي چانه ي زيبارويان/ اي جان: اي محبوبي که همچون جان عاشق هستي/ حسن: زيبايي/ دوصد: دويست، نشانه ي کثرت/ غلام: پسر، نوکر، با اشاره به حضرت يوسف (ع) که در چاه افتاده بود

آرایه ها: تناسب در چاه و حسن و غلام /تناسب در  چاه و غلام/ چاه  ذقن: تشبیح صریح.

واج آرایی:تکرارحرف«چ»و«د» آوای «h»و«z»و«s»

معنی بیت: جان من،زیبائی تو در چاه زنخدان مانند حافظ صد بنده با حسن یوسف،حلقه به گوش و اسیر عشق خود دارد،در ضمن تلمیحی دارد به داستان یوسف و افکندن برادران وی را در چاه،نگاه کنید به آیۀ 18 و 19 سورۀ یوسف(12)

…………………………..

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا