• *غزل 76*

 1- جز آستانِ تواَم در جهان پناهی نیست

سرِ مرا به جُز این در حَواله گاهی نیست

عَدو چو تیغ کَشَد من سِپَر بیَندازم

که تیرِ ما به جز از ناله ای و آهی نیست

2- عَدو چو تیغ کَشَد من سِپَر بیَندازم

که تیغِ ما به جز از ناله ای و آهی نیست

چرا ز راهِ خَرابات روی برتابم؟

کزین بِهَم به جَهان هیچ روی و راهی نیست

3- چرا ز کویِ خَرابات روی برتابم؟

کزین بِهَم به جَهان هیچ رَسم و راهی نیست

4- زمانه گر بِزَنَد آتشم به خَرمَنِ عُمر

بگو بسوز که بر من به بَرگِ کاهی نیست

5- غُلامِ نَرگِسِ جَمّاشِ آن سَهی سروم

که از شرابِ غرورش به کس نگاهی نیست

6- مَباش در پیِ آزار و هرچه خواهی کن

که در شَریعتِ ما غیر ازین گناهی نیست

7- عِنان کشیده رو، ای پادشاهِ کشورِ حُسن

که نیست بر سَرِ راهی که دادخواهی نیست

چُنین که از همه سو دامِ راه میبینم

به از حِمایتِ زلفَت مرا پناهی نیست

8- چُنین که از همه سو دامِ راه میبینم

به از حِمایتِ زلفش مرا پناهی نیست

*عُقابِ جور گشادست بال بر همه شهر

کمانِ گوشه نشینی و تیر آهی نیست

9- خَزینۀ دلِ حافظ به زلف و خال مده

که کارهایِ چنین حَدِّ هر سیاهی نیست

*****************************

وزن غزل:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان(بحر مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ)

1- جز آستانِ تواَم در جهان پناهی نیست

سرِ مرا به جُز این در حَواله گاهی نیست

موضوع بیت: عنایت (طلب عنایت عاشق و التجا به درگاه معشوق)

مضمون بیت: پناهگاه عاشق

معنی واژگان:آستان: جناب، درگاه/ پناه: حامي، حمايت/حواله گاه: پناهگاه.

آرایه ها: تناسب در آستان و درو سر/ تناسب /تضاد و ایهام جناس در سر و در /جناس در جز و بجز

واج آرایی: تکرار آواي «h» و حرف«ج»و«ن»و«ت»

معنی بیت: سر من جز درگاه تو محل بازگشتی وپناهی ندارد.

………………………….

2- عَدو چو تیغ کَشَد من سِپَر بیَندازم

که تیغِ ما به جز از ناله ای و آهی نیست

موضوع بیت: گریة سحری (عاشق به جز گریه و گدایی به درگاه معشوق کار دیگری نمی کند)

مضمون بیت: سلاح عاشق ناله و آه است

معنی واژگان:عدو: دشمن/ تيغ: شمشير/سپر انداختن: تسليم شدن.

آرایه ها: تناسب در عدو و تيغ و سپر /تناسب در ناله و آه /تکرار ملیح تیغ/ترادف ملیح در ناله و آه /ایهام تضاد در کشیدن و انداختن

واج آرایی:تکرار حروف«د»و«ز»و«ن»

معنی بیت: چون دشمن به قصد هلاک من شمشیر آهیخته دارد،من سپر مقاومت از دست می افکنم وتسلیم میشوم، چه شمشیر ما نالۀ شبانه وآه سحر گاهی است که از هر تیغی برنده تر است.

………………………………………

3- چرا ز کویِ خَرابات روی برتابم؟

کزین بِهَم به جَهان هیچ رَسم و راهی نیست

موضوع بیت: خرابات (کوی خرابات منزلگاه اولیا)

مضمون بیت: کوي خرابات و عاشق

معنی واژگان:کوي خرابات: گذرگاهي که در آن ميخانه ي عشق قرار دارد/ روي برتافتن: رويگردان شدن/ به: بهتر/رسم و راه: روش، راه و رسم

آرایه ها:ترادف ملیح در رسم و راه /تناسب در راه و کوی  /جناس درکوی و روی

واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «ب»و«ن»و«ه»

معنی بیت: جرا از خرابات روي بگردانم، زيرا براي من طريق و راهي بهتر از مستي و رندي در کوي ميکده نيست.

مقامِ اصليِ ما گوشه ي خرابات است

خداش خير دهاد آنکه اين عمارت کرد

(غزل 3 / 131)

محصول بيت ـ براى چه از كوى ميخانه روى برتابم، يعنى از آن رو برنمى‌گردانم. زيرا در دنيا از اين بهتر برايم روى و راهى نيست، يعنى براى من راه بهتر و تازه‌تر از راه ميخانه نيست.

……………………………….

4- زمانه گر بِزَنَد آتشم به خَرمَنِ عُمر

بگو بسوز که بر من به بَرگِ کاهی نیست

موضوع بیت: عشق (همه چیز عاشق فدای معشوق )

مضمون بیت: عاشق به عمر و زندگي فکر نمي کند

معنی واژگان:زمانه: روزگار/ خرمن عمر: در زمان قديم يکي از خساراتي که به کشاورزان مي زده اند اين بوده که خرمني را که محصول يک سال رنج و زحمت آنان بوده است آتش مي زده اند/ بگو بسوز: بسوزاند که بسوزاند، اهميّتي ندارد/ بر من: در نظر من/ برگ کاهي: به اندازه يک پر کاه.

قواعد: خرمن عمر: اضافه ي تشبيهي است يعني عمر به خرمن تشبيه شده است.

آرایه ها: تناسب درآتش و خرمن و سوختن و برگ کاه /تضاد در آتش و خرمن /تناسب در  برگ و کاه /تناسب در آتش و سوز /تناسب در زمان و عمر

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ز»و«ب»و«م»و«ن»

معنی بیت: اگر روزگار خرمن زندگانی مرا به آتش کشد،بگذار بسوزد که نزد من این حیات دو روزه از پر کاهی کم ارزش تر است.

…………………………..

5- غُلامِ نَرگِسِ جَمّاشِ آن سَهی سروم

که از شرابِ غرورش به کس نگاهی نیست

موضوع بیت: اولیای الهی (عزّت اولیا )

مضمون بیت: چشمان مست معشوق و غرور او

معنی واژگان:غلام: بنده، برده/ نرگس: مقصود چشمان معشوق است/ جمّاش: مست، لوند، شوخ، دلبر/ سهي سرو: سرو بلندبالا مقصود معشوق سروقد است.  4037651

قواعد: غرور: اضافه ي تشبيهي است که غرور و خودپسندي به شراب تشبيه شده است که مستي چشمان توجيه شده باشد.

آرایه ها: تناسب در نرگس و سرو /تناسب در جماش و شراب /تناسب در نرگس و نگاه / نرگس جماش:باستعاره مقصود چشم افسونگر یار است/ایهام تضاد درغلام و غرور

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ش»و«ر»و«س»

معنی بیت: بندۀ چشم شوخ و افسونگر آن سرو سر افرازم که از بادۀ غرور حسن مست است و به کس عنایتی و نظر لطفی نمیکند.

……………………………………

6- مَباش در پیِ آزار و هرچه خواهی کن

که در شَریعتِ ما غیر ازین گناهی نیست

موضوع بیت: اولیای الهی (مرنج و مرنجان )

مضمون بیت: آزردن مردم تنها گناه قابل ذکر است

معنی واژگان:شريعت: دين، آيين.

آرایه ها: تناسب در شريعت و گناه / تناسب در آزار و گناه

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ن»و«ه»

معنی بیت: به دنبال آزار و اذيّت مردم مباش و جز اين هرچه مي خواهي بکن؛ زيرا در دين ما گناهي غير از مردم آزاري وجود ندارد.

محصول بيت ـ فقط در پى آزار مباش و باقى هرچه خواهى بكن. زيرا در شريعت ما غير از اين گناهى نيست. يعنى گناهى بزرگ‌تر از اين نيست. غرض نفى عظمت است نه نفى ذات گناه و مراد از عبارت «هرچه خواهى كن» امر و اجازه نيست. بلكه منظور اين است كه نسبت به اين گناه ساير گناهان كانه گناه نيست، پس ارتكاب به گناهان ديگر نسبت به اين گناه عظيم گويا كه گناه نيست. حاصل اين‌كه، امر بر اجتناب از دل‌آزارى است.

……………………………………..

7- عِنان کشیده رو، ای پادشاهِ کشورِ حُسن

که نیست بر سَرِ راهی که دادخواهی نیست

موضوع بیت:عنایت (طلب عنایت از محبوب) – خداوند بی نیاز،  بندگان نیازمند.

مضمون بیت: معشوق زيبارو و جفاکار

معنی واژگان:عنان کشيده: آهسته/ دادخواه: شکايت کننده، متظلّم/ در زمان قديم کساني که شکايتي داشتند بر سر راه پادشاه مي ايستادند و شکايت خود را بر روي جايي (تخته اي، کاغذي، مقوايي) مي نوشتند (البته به طور مختصر) و در معرض ديد پادشاه قرار مي دادند و پادشاه به اطرافيان خود دستور رسيدگي مي داد و اين عمل را (قصّه رفع کردن) مي گفتند.

آرایه ها: تناسب در پادشاه و کشور و دادخواه/تناسب درکشور و راه/ جناس در نيست و نيست /ایهام جناس در راه و دادخواه /تناسب در راه و رو / پادشاه کشور حسن: حُسن و زيبايي به مملکت تشبيه شده است که معشوق پادشاه اين مملکت است.

واج آرایی: تکرار حروف «س» و «ش» و «ن»وآوای«h»

معنی بیت: ای شهریار  ملک زیبایی،دوال لگام را باز پس کش و آهسته بران که بر سر هر راهی عاشق ستمدیده ای است که از تو داد می جوید.

……………………………….

8- چُنین که از همه سو دامِ راه میبینم

              به از حِمایتِ زلفش مرا پناهی نیست

موضوع بیت: عنایت (طلب عنایت سالک از خداوند)

مضمون بیت: گرفتاري در دام زلف معشوق بهترين گرفتاري است

معنی واژگان:دام راه: دامي که بر سر راه کسي قرار داده باشند (البته دامهاي معنوي)/ حمايت: پناه، جانب داري/ پناه: پناهگاه.

آرایه ها: تناسب در دام و زلف /ایهام جناس در  پناه و راه

واج آرایی: تکرار حرف «ز» و«م»و آوای «h»

معنی بیت: اين گونه که از هر طرف بر سر دام هاي بسياري را مي بينم، پناه گاهي بهتر از گيسوي پيچيده ات نيافتم که مرا از اين دام ها برهاند؛ يعني عاشقي بهترين حمايت و پناهي است که تمام تعلّقات مادّي را از ميان مي برد.

اسيرِ عشق شدن چاره ي خلاصِ من است

ضميرِ عاقبت انديشِ پيش بينان بين

(غزل 6 / 403)

محصول بيت ـ اين‌طور كه مى‌بينم از هر طرف دامى بر سر راهم قرار گرفته، يعنى قيود دنيا از هر جانب مرا احاطه كرده است و غير از حمايت زلف آن جانان پناهگاهى ندارم. يعنى تنها زلف او است كه مراد از قيود دنيا خلاص مى‌كند، خلاصه تا به دام زلف او گرفتار نشوم از دام‌هاى ديگر مصون نمى‌مانم مراد من هم همين است.

……………………………

9- خَزینۀ دلِ حافظ به زلف و خال مده

که کارهایِ چنین حَدِّ هر سیاهی نیست

موضوع بیت: وحدت و کثرت (عارف و  توجه به  وحدت خال و کثرت زلف معشوق)

مضمون بیت: حافظ و عشق به زلف و خال

معنی واژگان:خزينه: گنجينه، خزانه/ کارهاي چنين: چنين کارهايي/ حدّ: اندازه ي، در عهده ي/ سياه: غلام سياه.

آرایه ها: تناسب در زلف و خال و سياه / سیاه:در این جا استعاره از گیسوی سیاه و خال مشکین است/

واج آرایی: تکرار حروف «ل» و آوای  «h»و«z»

معنی بیت: گنجینۀ دل حافظ را بهر گیسوی سیاه و خال مشکینی مسپار،چه من بر جمال تو عاشقم واین دلبری از هر زلف و خالی بر نیاید،شاید مراد از زلف و خال تعلقات این جهانی باشد و مقصود آن است که دل حافظ را جلوه­های فریبندۀ عالم خاکی نمیتواند به خود مشغول سازد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا