• *غزل 63*

1-رویِ تو کَـس ندید و هِزارَت رَقیب هست

         در غُنچه‌ای هَنـوز و صَدَت عَندلیب هست

*هرچند دورم از تو که دور از تو کس مباد

                  لیکن امید وصل توام عنقریب هست

گر آمـدم به کویِ تو چَندان غَریب نیست

        چون من در این دیار هزاران غریب هست

2-گر آمـدم به کویِ تو چَندان غَریب نیست

        چون من در آن دیار هزاران غریب هست

3-در عـشق، خـانقاه و خـرابات فــرق نیست

         هـر جا که هست پـرتو روی حبیب هست

آن جـا که کار صـومِعه را جلوه می‌دهند

         نامـوس دیـر راهـب و نـام صلـیب هست

4-آن جـا که کار صـومِعه را جلوه می‌دهند

         ناقـوس دیـر راهـب و نـام صلـیب هست

5-عاشـق که شُـد که یـار به حالَش نَظَر نکرد

         ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

6-فـریادِ حافظ این همه آخر به هرزه نیست

        هم قصـه‌ای غریب و حَدیثی عَجیب هست

                           *  * * * * * *

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع اخرب مکفوف مقصور)

1-رویِ تو کَـس ندید و هِزارَت رَقیب هست

         در غُنچه‌ای هَنـوز و صَدَت عَندلیب هست

موضوع بیت: عشق (معشوق نادیده هزاران عاشق دارد)

مضمون بیت: معشوق هزار عاشق و ناديدني

معنی واژگان:رقيب: در شعر قديم فارسي رقيب به معني مراقب و محافظ آمده است ولي کم کم اين معني تبديل به عاشق و رقيب به معني امروزي شده است و در شعر حافظ حتي در يک شعر مي توان هر دو معني را مورد توجه قرار داد مثلاً در همين بيت که به قرينه ي مصراع بعدي يعني عندليب که عاشق گل است و نه محافظ او رقيب را مي توان به معني عاشق در مقابل عاشقي ديگر دانست/ عندليب: بلبل./ کلمه ي «هزار» هم نوعي بلبل معني مي دهد که در اين شعر به صورت ايهام به کار رفته است /(تفسیر مختصر بیت:اين شعر مي تواند عرفاني باشد و معشوق مي تواند حقيقي باشد و اين معني بر معاني ديگر غلبه دارد.)

آرایه ها: تناسب در هزار با صد /تناسب در هزار و غنچه و عندليب /ایهام جناس در هزار و هنوز

واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «ن»و«ی» و حروف «ت» و «د» و نزدیکی مخرج آن ها همچنين «s»

معنی بیت: چهرة تو را کسی ندیده است و هزار نگهبان و مراقب داری؛ تو هنوز نشکفته ای ولی صد بلبل ترانه سرای غنچة وجود توست.

…………………………………..

2-گر آمـدم به کویِ تو چَندان غَریب نیست

        چون من در آن دیار هزاران غریب هست

موضوع بیت: عشق(یک معشوق و هزاران عاشق)

مضمون بیت: معشوقي که عاشقان بي شمار دارد

معنی واژگان:غريب: در مصراع اوّل به معني عجيب و در مصراع دوم دور از وطن و به غربت افتاده/ ديار: در عربي به معني خانه ها و در فارسي به معني سرزمين

آرایه ها: جناس در ميان غريب و غريب / تناسب در کوي و ديار و غريب

واج آرایی: تکرار حرف «ن» و «ر»و«ب»

معنی بیت: اي معشوق، اگر به کوي تو آمدم و به مشتاقان عشقت پيوستم، شگفت نيست؛ زيرا در آن شهر و ديار هزاران شيدا و غريب مانند من وجود دارد.

محصول بيت ـ اگر به كوى تو آمده‌ام، اين كار بسيار غريب و عجيب نيست، مصرع ثانى در حكم تعليل واقع شده است زيرا در اين ديار چون من غريب خيلى هست. حاصل اين‌كه آمدن من به محله تو غريب نيست، زيرا كوى تو مقام غربا است، و غريب هميشه ميل به غريب دارد. كه الغريب الى الغريب يميل، مراد از ديار در اين‌جا كوى جانان است.

……………………….

3-در عـشق، خـانقاه و خـرابات فــرق نیست

         هـر جا که هست پـرتو روی حبیب هست

موضوع بیت: عشق(همه جای عالم برای عاشق پرازجلوۀ معشوق است)

مضمون بیت: جلوه ي محبوب حقيقي را در همه جا مي توان ديد

معنی واژگان:خانقاه: جاي عبادت و تعليم و تربيت صوفيان و درويشان/ خرابات: ميخانه هايي که در خرابه هاي خارج شهرهاي اسلامي داير بوده است و حافظ آن جا را مرکز بي ريايي و جلوه گاه نور خدا مي داند/ پرتو: جلوه، نور/ حبيب: يار، معشوق، محبوب.

آرایه ها: تضاد درخانقاه و خرابات / تناسب درعشق و پرتو و روي و حبيب

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«خ»و«ق»

معنی بیت: در شیوة عشق ورزی بر جمال حق میان خانقاه درویشان و میکدة رندان تفاوتی نیست، چه به هر جا که باشد از آفتاب چهرة محبوب ازلی فروغی می رسد، شیخ محمود شبستری می گوید:

 اگر مــؤمن بـدانستی که بت چیست

           یقین کردی که دین در بت پرستی است

 وگـر کـافـــر ز بت آگــاه گشـتی

             کجـا در دیـن خــود گمـراه گشـتی ؟

…………………………

4-آن جـا که کار صـومِعه را جلوه می‌دهند

         ناقـوس دیـر راهـب و نـام صلـیب هست

موضوع بیت: عشق(رواج بازار عشق از فراهم آمدن ابزار مناسب است)

مضمون بیت: هر جا لوازم خود را مي خواهد ولي در هر جا جلوه ي ذات حق وجود دارد

معنی واژگان:صومعه: عبادتگاه راهبان مسيحي/ جلوه مي دهند: به تماشاي مردم مي گذارند/ ناقوس: زنگ کليسا و ديرهاي راهبان/ (در بعضي از نسخ به جاي «ناقوس»، «ناموس» آمده که با «نام» تناسب دارد.)/ دير: صومعه، عبادتگاه راهبان/ راهب: ترسا، عابد مسيحي/ صليب: دار، داري که مسيحيان اعتقاد دارند حضرت عيسي (ع) را با آن کشتند.

آرایه ها: تناسب در صومعه و ناقوس و دير و راهب و صليب تناسب دارند. (اگر به جاي «ناقوس»، «ناموس» باشد، جلوه و ناموس و نام با هم تناسب دارند)/تناسب در نام و ناقوس

واج آرایی: تکرار آواي «s» و حرف «ر»و«ن»و«م»

معنی بیت: برای آراستن و رونق عبادتگاه درویشان ناقوس صومعة کشیش و اسم چلیپا نیز به کارست، یعنی در طریق خواستاری حق و عشق به آفرینندة هستی که یکی بیش نیست همة بندگان خدا می توانند همگام و متفق باشند.

…………………….

5-عاشـق که شُـد که یـار به حالَش نَظَر نکرد

         ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

موضوع بیت: عشق (عاشق بی درد به طبیب نمی رسد)

مضمون بیت: (آب کم جو تشنگي آور به دست

آرایه ها: تناسب در عاشق و يار و حال و نظر کردن /تناسب در درد و طبيب و حال /تناسب در یار و طبیب /تناسب در عاشق و درد /تضاد در درد  و طبیب

واج آرایی:تکرار حرف«ش»و«ر»و«ن»و«ک»

معنی بیت: هر که دل باخت، دلستان به مهر و عنایت در وی نگریست. ای بزرگوار، درد باید باشد تا پزشک به درمان آن بپردازد، مقصود آن که رنج عاشقی نابرده گنج وصال چشم نتوان داشت، شاعری گوید:

ز بخت ماسـت گنـه ور نـه خـاطر لیلی

    به گرد بادیه در جست و جوی مجنون است

………………………….

6-فـریادِ حافظ این همه آخر به هرزه نیست

        هم قصـه‌ای غریب و حَدیثی عَجیب هست

موضوع بیت: عشق(سخن عاشقی حقیقی و ماندگارو دیگر سخنان بیهوده است )

مضمون بیت: حافظ و فرياد دلدادگي

معنی واژگان:هرزه: بيهوده/ قصه ي غريب: داستان عجيب عشق/ حديثي عجيب: ماجراي شگفتي انگيز مهر و دلدادگي/ هم: مسلماً و به یقین و همانا

قواعد: هم: در این جا قید تأکید است.

آرایه ها:تناسب در فریاد و قصه و حدیث /تناسب و ایهام جناس در  در غریب و عجیب

واج آرایی: تکرار آوای «h»وحرف«ب»

معنی بیت: این همه ناله و فغان حافظ از مشکلات عشق ورزی بی جا و بیهوده نیست، قصة عشق همانا داستانی عجیب و سخنی شگفت آورست و گفتنی نیست، باید دید و آزمود.

………………………

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا